تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ - ۱۴ آبان ۱۳۹۵

نقش آمریکا در شکل گرفتن ماشین مرگ صدام

یک آمار سرانگشتی نشان می‌دهد که 445 شرکت غربی و آمریکایی در ساختن این ماشین مرگ و پرسود به نام صدام شرکت داشته‌اند.
رویداد۲۴-یک آمار سرانگشتی نشان می‌دهد که 445 شرکت غربی و آمریکایی در ساختن این ماشین مرگ و پرسود به نام صدام شرکت داشته‌اند.

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را از منظر نوع کمک‌های ایالات متحده آمریکا به عراق می‌توان در پنج مقطع به هم پیوسته مورد ارزیابی قرار داد:

مقطع اول: نشان دادن چراغ سبز به عراق در راستای تهاجم به جمهوری اسلامی.

مقطع دوم: آغاز جنگ و اتخاذ موضع بی‌طرفی نسبی و ظاهری از طرف آمریکا.

مقطع سوم: دوره حمایت غیرمستقیم از عراق و تلاش برای برقراری روابط دیپلماتیک با این کشور و لغو تحریم (1361- 1362).

مقطع چهارم: دوره حمایت نظامی و اطلاعاتی وسیع از عراق (1362- 1366).

مقطع پنجم: دخالت مستقیم در جنگ و برخورد نظامی آمریکا با ایران (1367).

در این گزارش با توجه به سالروز تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام و «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» به بیان بخشی از اقدامات آمریکا در مقطع اول و دوم جنگ‌تحمیلی اشاره خواهیم کرد.

وقوع انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت اسلامی و تجدیدنظرطلبانه آن، با واکنش نظام بین‌الملل روبه‌رو شد. ایران که در زمان شاه، در زمره بلوک غرب محسوب می‌شد و روابط خوبی با کشورهای غربی و خصوصاً آمریکا داشت، در هنگام جنگ‌تحمیلی دارای بدترین رابطه با آمریکا شد. انقلاب اسلامی با ویژگی منحصربه‌فرد اسلام سیاسی شیعی، دارای تضادهای ایدئولوژیکی شدیدی با بلوک شرق و غرب بود که در شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» متبلور شد.

پیگیری سیاست مهار انقلاب

با توجه به قرار داشتن ایران در بلوک غرب، شعار نه شرقی نه غربی، منافع آمریکا را بیشتر با خطر مواجه می‌کرد. لذا آمریکا نیز بر اساس سیاست همیشگی «آن‌هایی که با ما نیستند، علیه ما هستند»، سیاست مهار و مقابله با انقلاب اسلامی و «جلوگیری از حاکم شدن نظام جدید و گسترش انقلاب اسلامی در منطقه حساس خیلج فارس و خاورمیانه» (1) را از طریق ایجاد آشوب، اغتشاش و جنگ داخلی، ایجاد تفرقه در بین گروه‌های سیاسی کشور، راه اندازی حرکت‌های تجزیه طلبانه و مرکزگریزانه در نواحی مرزی به خصوص کردستان و بلوچستان، حمله نظامی به طبس، هدایت کودتا و بالاخره جنگ نیابتی از طرف عراق در پیش گرفت.

444 روز اسارت آمریکایی‌ها در ایران

در فاصله بین انقلاب تا شروع جنگ، ماجرای گروگان‌گیری سفارت آمریکا و اسارت 52 دیپلمات آمریکایی به مدت 444 روز فضای روابط ایران و آمریکا را به بدترین وضعیت خود کشانده بود. در مقابل، عراق بی آن که خود را از بلوک شرق خارج کند، با سوءاستفاده از موقعیت جغرافیایی و هم مرزی خود با ایران توانست توجه آمریکا و متحدین عرب او را در منطقه جلب نماید. رابطه عراق با آمریکا به‌ تدریج بهبود یافت و همکاری های مهم و استراتژیکی بین آن‌ها برقرار گردید.

در واقع با وقوع انقلاب اسلامی ضربه سنگینی به منافع آمریکا وارد آمده بود و این کشور خواهان تضعیف و یا سرنگونی این نظام جدید بود. آمریکا اکثر اقدامات براندازانه از قبیل کودتا، شورش، حرکت‌های تجزیه طلبانه و ضربه مستقیم نظامی را تجربه کرد و به نتیجه دلخواه نرسید. به راه انداختن جنگ علیه ایران توسط یکی از همسایگانش (پاکستان، ترکیه یا عراق) به عنوان یکی از گزینه‌ها و شاید آخرین آن‌ها به منظور بازگرداندن این منافع از دست رفته بود. وجود انگیزه های قومی عربی را در آغاز و تحریک جنگ عراق علیه ایران نمی توان نادیده گرفت.

اظهارات مسئول اطلاعات ارتش عراق درباره سرنگونی صدام

اما این انگیزه‌ها به دلیل احساس ضعف استراتژیک و نیاز به پشتوانه‌ای دیپلماتیک قوی در عرصه بین الملل، به آن حد نبود که موجب شروع یک جنگ جدی و همه جانبه برای تصرف بخش مهمی از سرزمین ایران یعنی خوزستان و میمک شود. پس اگر جنگ عراق علیه ایران را، علاوه بر انگیزه‌های قومی عربی، یک جنگ نیابتی (Proxy war) بدانیم، راه خطایی نپیموده‌ایم. عراق در واقع نمایندگی مقابله با انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت. در این جنگ، آمریکا از عراق به عنوان کشور نائب در حمله به ایران بهره گرفت. به همین دلیل عراق از یک حمایت تضمین شده، همه‌جانبه و گسترده از جانب آمریکا و متحدانش در جنگ با جمهوری اسلامی برخوردار گردید.

سرلشکر وفیق السامرایی، مسئول اطلاعات ارتش عراق، در کتاب «ویرانی دروازهٔ شرقی» در خصوص کمک‌های خارجی به عراق در طول جنگ اعتراف می‌کند که: «اگر سرازیر شدن کمک‌های مختلف به سوی عراق نبود، به طور قطع رژیم صدام حسین در سال 1982 [1361] یعنی سال شکست‌های فراگیر، سرنگون شد بود. ... کمک‌هایی که عراق در طول جنگ با ایران دریافت کرد محدود به جنبه‌های مشخصی نمی‌شد. بلکه این کمک‌ها در همه زمینه‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی بود. از سوی دیگر، کلیه کشورها جز کره شمالی و گاهی چین و برخی کشورهای عربی درهای خود را بر روی ایران بسته بودند. کمک‌های خارجی به عراق به جایی رسید که فرستاده حکومت فرانسه در زمان ریاست جمهوری والری ژیسکاردستن به عراق آمد و با وزیر دفاع وقت عدنان خیرالله ملاقات کرد و به او اطلاع داد که: «فرانسه به صورت جدی زمینه‌های اعطای یک بمب اتمی به عراق را بررسی می‌کند. می‌توان برای مجبور کردن ایران به متوقف کردن جنگ این بمب را به هدف مشخصی پرتاب کرد.» (2)

حمایت سوداگران مرگ از عراق

کنت آر. تیمرمن نیز اشتباه آمریکا در کمک به عراق را یادآوری کرده و اظهار می‌کند که «ایالات متحده وارد جنگ با عراق شد تا ماشین مرگ آفرین این کشور را در هم شکسته و خرد کند، همان ماشین جنگی ای که آمریکا و متحدان غربی‌اش بیش از همه در ساختن آن به صدام کمک کردند.».

وی بیان می‌کند که «طی 15 سال قبل از تهاجم صدام به کویت، سوداگران غرب و دولت‌هایشان به عراق کمک کردند تا مخوف‌ترین و دهشت‌بارترین زرادخانه در خاورمیانه را ایجاد کند، زرادخانه‌ای که ابعاد آن در منطقه بی‌سابقه بود. آن‌ها به عراق، تانک، جنگندهٔ مافوق صوت، سلاح شیمیایی، موشک‌های دوربرد و مواد مورد نیاز برای تولید سلاح هسته‌ای فروختند. شرکت‌ها، بانکداران و حامیانشان در دستگاه‌های دولتی، گروه قدرتمند ذی‌نفوذی به وجود آوردند که وجه مشترک همه آن‌ها ایجاد غول خونخواری در خاورمیانه بود. هر گروه به سهم خود به ساختن ماشین مرگ آفرین صدام کمک کرد و برای حفظ ارتباط با عراق، به اعمال نفوذ در دستگاه‌های دولتی پرداخت. این سوداگران مرگ در عین حال که درگیر رقابتی بسیار شدید با یکدیگر بودند، وقتی پای دفاع از عراق به میان می‌آمد، همهٔ اختلاف‌ها را کنار گذاشته و با یکدیگر همصدا می‌شدند» (3)

هیولایی به نام صدام

کنت تیمرمن در خصوص نقش پررنگ غرب در پرورش هیولایی به اسم صدام می‌نویسد: «عراق، بازار بزرگ فرانسه، آلمان، ایتالیا، بریتانیا، استرالیا و ایالات متحده بود. صدام هیولایی بود که ما ساختیم و ما این هیولا را ساختیم و بعد کوشیدیم سر او را به سنگ بکوبیم ... تعجب‌آور اینکه صدام هرگز هدف‌های جاه‌طلبانه‌اش را در لفافه بیان نکرد، اما سیاستگذاران و سوداگران هرگز نخواستند این پیام او را بشنوند» (3).

تیمرمن اطلاعاتی کلی در خصوص نوع کمک‌ها به عراق می‌دهد و بیان می‌کند که: «یک آمار سرانگشتی نشان می‌دهد که 445 شرکت غربی در ساختن این ماشین مرگ و پرسود شرکت داشته‌اند که یک سوم آن‌ها شرکت‌های آلمانی بودند.» (3).

یکی از دلایل طولانی شدن جنگ‌تحمیلی

به طور کلی، به نظر می‌رسد یکی از دلایل اصلی طولانی شدن جنگ ایران و عراق، برخورد جانبدارانه این کشورها به خصوص آمریکا به نفع عراق بود. با این استدلال است که مارین ویلمسه آمریکا را قوی‌ترین شریک جرم این جنگ معرفی کرده و معتقد است: «بسیاری از قدرت‌های غربی با سلاح و اعتبارات مالی خود سهم عمده‌ای در طولانی شدن، تشدید، افزایش تلفات و دوام درگیری دو طرف داشتند. برای نمونه فرانسه و آلمان به‌طور مستمر، سلاح‌های پیشرفته به عراق می‌دادند و بریتانیا برخی از قطعات یدکی تجهیزات نظامی این کشور را تأمین می‌کرد. به غیر از مداخلهٔ قدرت‌های غربی، اتحاد شوروی نیز مهم‌ترین صادرکنندهٔ سلاح به عراق به شمار می‌آمد. کشورهای منطقه هر یک به سهم خود در این جنگ تأثیرگذار بودند ولی بیش‌تر، منافع خود را در نظر می‌گرفتند. لیبی و سوریه طرفدار ایران بودند، در حالی که بسیاری از کشورهای خلیج‌فارس از جمله عربستان سعودی، کویت و اردن ـ که قدرت نظامی نیرومندی نداشتند ـ عمدتاً با کمک‌های مالی مستمر، عراق را حمایت می‌کردند با این امید که سد قدرتمندی میان آن‌ها و ایران برقرار باشد.» (4).

وی آمریکا را مهم‌ترین بازیگر جنگ ایران و عراق غیر از دو کشور درگیر جنگ می‌داند و اظهار می‌کند: «صرف‌نظر از دو بازیگر عمدهٔ این جنگ، دست کم قدرت سومی نیز در این میان ایفای نقش می‌کرد که آمریکا بود. تقریباً در همهٔ آثاری که در آن به نوعی به جنگ ایران و عراق پرداخته شده، نقش آمریکا کم‌رنگ شده یا اصلاً بدان توجه نشده است.» (4). وی سپس در جای دیگری بیان می‌کند: «در بررسی موضع و سیاست آمریکا در خصوص منطقه به ویژه در طول جنگ ایران و عراق، وجود نوعی عملکرد دوگانه را نمی‌توان منکر شد. اگر با دیدی انتقادی به موضوع نگاه کنیم، این منافع آمریکا بود که سیاست‌های این کشور را در منطقه مشخص می‌کرد، نه معیارهای اخلاقی که آمریکا مدعی آن‌هاست و اگر غیر از این بگوییم، حقیقت را کتمان کرده‌ایم.» (4).

منابع:

1- اردستانی، حسین (۱۳۸۸). جنگ عراق و ایران - رویارویی استراتژی‌ها : تأثیر تحولات صحنه نبرد جنگ عراق و ایران برسیاست قدرت‌های بزرگ، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‏‫.

2- السامرایی، وفیق (1390) [1377] ویرانی دروازۀ شرقی، چاپ ششم، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

3- تیمرمنف کنت آر. (1376) سوداگری مرگ، ترجمه احمد تدین، تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.

4- ویلمسه، مارین (1392) قوی ترین شریک جرم؛ مواضع جانبدارانه آمریکا در جنگ ایران و عراق، ترجمه محمد علی خرمی، تهران: نشر مرز و بوم.

منبع: ایسنا
برچسب ها: صدام ، آمریکا ، عراق ، رویداد24
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان