تاریخ انتشار: ۱۷:۱۷ - ۱۰ دی ۱۳۹۵

مصائب ۳ ساله یک رییس‌جمهور با منتقدانی «دلواپس»

عمر دولت اول شیخ حسن روحانی در حالی به ماه‌های آخر خود نزدیک می‌شود، که در همه سه سال و نیم گذشته او و کابینه‌اش بارها و بارها در معرض انتقادات تند و تیز آنهایی قرار گرفتند که خود را «دلواپس» نامیده بودند.
رویداد۲۴-عمر دولت اول شیخ حسن روحانی در حالی به ماه‌های آخر خود نزدیک می‌شود، که در همه سه سال و نیم گذشته او و کابینه‌اش بارها و بارها در معرض انتقادات تند و تیز آنهایی قرار گرفتند که خود را «دلواپس» نامیده بودند.

هنوز چند روز نگذشته بود. چند روز از گذاشتن باري سنگين به عمر ٨ سال. ٨ سالِ پر از فراز، نشيب، فشار و سرخوردگي. مرد كاپشن بهاري پوش رفته بود و مرد اصولگراي ديروز و ميانه روي امروز جايش را گرفته بود. شيخ اعتدال در حالي پايش را جاي پاي او گذاشته بود كه انطور كه بعدا خودش و بعضي ديگر از دولتی هایش بارها اذعان كردند از دولت چيزي نمانده بود جز یک ويرانه. اما اين تازه اول راه بود. حسن روحاني راه سختي در پيش داشت. روز به روز خبر به گوش مي رسيد؛ از فسادهای چندین هزار میلیارد تومانی و گم شدن دکل های نفتی و رکود تورمی بی سابقه بگیرید تا سرمایه گذاری دو میلیارد دلاری دولت قبل در آمریکا که به بلوکه شدن سرمایه های ملی ایرانی ها ختم شد و... 

برداشت اول؛ به دنبال برجام...

شيخ دیپلمات که در همان اول راه در رای اعتماد گرفتن برای بعضی از وزرایش به در بسته همراهان محمود احمدی نژاد در مجلس نهم خورده بود، بعد از شنیدن اولین صداهای مخالف بالاخره کابینه اش را نهایی کرد. او و وزرايش در حالی براي ساختن ويرانه هاي ٨ ساله خودشان را گرم مي كردند که تیم وزارت خارجه دولت یازدهم برای حل کردن مناقشه ای ۱۲ ساله ‍پا به میدان مذاکره گذاشت. توافق بالاخره حاصل شد آنهم بعد از ماه ها مذاکره سخت و نفسگیر بین ایران و کشورهایی که سال ها ایران را تحت فشار تحریم گذاشته بودند. سندی امضا شد به نام برجام. اما خوش خیالی بود اگر فکر می کردیم که آنها روحانی و مذاکره کنندگانش را به این راحتی ها رها می کنند. به خود اسم «دلواپسان» دادند و تا آنجا که توانستند به دولت و رییس اش تاختند. آنها که اغلب یا خود دولتمردان دولت قبلی بودند یا نشانه ای از آن را به دوش می کشیدند، مشی موفقیت آمیز ظریف و یارانش را برنمی تابیدند و بنا را گذاشتند بر غر زدن.

دلواپسان گرچه اول طرف های غربی را مقصر می دانستند اما قصد هم نداشتند که روحانی و تیم هسته ای را به این آسانی ها رها کنند. برخی از نمایندگان عضو جبهه پایداری در مجلس و یاران دولت‌های نهم و دهم اعلام می کردند که به این تیم اعتماد ندارند و برجام را قراردادی بدتر از قرارداد ترکمانچای و به منزله نوشیدن جام زهر می دانستند. آنها بدون توجه به توصیات رهبری مبنی بر حمایت از تیم مذاکره کننده، بارها محمدجواد ظریف را خائنی خواندند که اگر لازم باشد او را به همراه علی اکبر صالحی با سیمان در قلب راکتور اراک دفن خواهند کرد. گرچه روحانی هم بارها جوابشان را داد: «چه کسی گمان می کرد که شش قطعنامه شورای امنیت و 12 قطعنامه شورای حکام یکی پس از دیگری لغو شود و به زباله دان تاریخ برای همیشه انداخته شود؟ مگر مردم ما یادشان رفته است که برای فروش نفت ایران که به عنوان یک قدرت اقتصادی در صحنه اقتصادی و بین المللی حضور داشت به نصف تقلیل دادند؟ مگر مردم شاهد و ناظر آن نبودند که کشتیرانی به سمت بنادر ایران تحریم شد و همه کالاها باید به بندر کشور دیگر برود و تخلیه شود و از آنجا با لنج ها و کشتی های کوچک به بنادرایران حمل شود و هیچ پول بانکی به کشور دیگر نمی شد منتقل کرد؟»

اما این داستان همچنان برای او و یاران هسته ای اش ادامه دارد. با اینکه مجلس شورای اسلامی با انتخابات اسفندماه گذشته خانه تکانی شد اما هنوز هستند نمایندگانی همچون کریمی قدوسی از اعضای جبهه پایداری که می خواهند برجام را توافقی ناکام جلوه دهند و با همان «بگم بگم ها» و سخن گفتن از یک فایل صوتی، ظریف و همراهانش را نادمانی معرفی می کنند که از اعتماد به آمریکا پشیمانند. آنها حتی در پروژه حمله به دولت ابایی ندارند که به سمتی بروند که هم رازهای «مگو» را «بگو» کنند بی آنکه توجهی به منافع ملی داشته باشند و یا حتی هرآنجا که لازم باشد از مشی«تحریف» پیروی کنند. اتفاقی که به کرات طی چندماه اخیر از سوی این طیف از منتقدان دولت صورت گرفته است و تلاش دارند با این روش افکارعمومی را تحت تاثیر خود قرار دهند.

برداشت دوم؛ غول اقتصاد، ته دره!

برجام به فرجام رسید. تحریم ها یک به یک لغو می شدند و همزمان همان غول همیشگی یقه دولتی ها را گرفته بود؛ «غول اقتصاد». شیخ اعتدال، معجزه گر نبود و جریان مخالف او به خوبی نشان داده بود که استاد موج سواری بر امواج پوپولیسم است. روحانی از اقدامات زیربنایی مانند لغو تحریم ها می گفت، آن ها فریاد واغارتا سر می دادند. از افزایش سهم ایران در میدان های مشترک نفتی و گازی، گشایش مجدد سوئیفت و آغاز حرکت سرمایه گذاران به ایران می گفت، مخالفانش او را فریبکار می خواندند. هرچه دولتی ها میگفتند بازسازی اقتصاد ایران پروسه ای زمان‌بر است، دلواپسان همین موضوع را دستاویزی قرار می دادند تا کارهای زیربنایی انجام داده را بیهوده جلوه دهند و او را رییس جمهوری بخوانند که کاری برای معیشت مردم انجام نداده است. روحانی در حالی به همراه تیم اقتصادی اش سعی بر آوار برداری از زلزله چند ریشتری احمدی نژاد و کنترل تورم دارد که همچنان به سهل انگاری در حوزه رکود محکوم است.

محکومیتی که مانند دیگر دولتی ها بار دیگر داد اسحاق جهانگیری را درآورده است: «شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آورده‌ایم اما هنوز در دره است. آمار تورم، رکود و درآمد سرانه مردم در سال ۹۱ آنقدر بد بوده که هرچه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.»

کمتر از پنج ماه دیگر به رسیدن به آخرین ایستگاه قطار دولت مانده و آقای معاون اول و دوستان اقتصادی اش باید بعد از سه و سال و اندی در معرض پیکان انتقاد بودن، بار دیگر خود را برای کارزاری دیگر آماده کنند. کارزاری انتخاباتی برای حسن روحانی که بدون شک رقبای او تلاش خواهند کرد باز هم از زاویه اقتصاد به او بتازند.

برداشت سوم؛ 
از حمید روحانی بگیرید تا شیخ احمد علم الهدی. از رسانه های منتقد دولت و سعید جلیلی و مهرداد بذرپاش تا صادق محصولی و الله کرم جملگی این افراد این روزها بیشتر از هر روز دیگری روحانی را در معرض توهین و گاها هتاکی ها قرار می دهند.

اظهارات تند و تیز علیه تدبیر و امیدی ها درحالی در بین محفل های مخالف روحانی ادامه دارد که پیش از این به کار بردن این ادبیات موهن علیه رییس دولت گلایه مجلسی ها را هم برانگیخته بود. چندی پیش بود که با ساده لوح خواندن رییس جمهور از سوی حمید روحانی، رييس مركز تاريخ پژوهي و دانشنامه انقلاب اسلامي، محمود صادقی نماینده مردم تهران در اخطاری با استناد به اصل 113 قانون اساسی در مجلس گفت که «این صحبت‌ها را بر خلاف مصالح عمومی کشور می‌دانیم و از رئیس مجلس شورای اسلامی انتظار داریم در نطقشان به این مساله بپردازند و اجازه ندهیم در برابر بیگانگان، دولت رسمی ما اینگونه تضعیف شود.«علی لاریجانی، رئیس مجلس دهم هم این اخطار را وارد دانست و بعد از گذشتن چندین روز کسانی مانند مجید انصاری، معاون حقوقی رئیس جمهور و علی مطهری خواهان ورود مدعی العموم به این مساله شدند. اما کار دیگر از این توصیه های خیرخواهانه هم گذشته بود و باروت آتش توپخانه دلواپسان بیشتر از گذشته شده است.

شیخ اعتدال که سابقه گرفتن هر ۵۰ روز یک بار کارت زرد را به طور متوسط از مجلس نهم در کارنامه خود داشت گرچه با روی کار آمدن مجلس دهم توانست تا حدودی نفسی راحت بکشد اما انتقادات علاوه بر انتقادات غیر اقتصادی به او مانند غائله برگزاری کنسرت ها در مشهد و قم باعث شد تا او سری به حوزه فرهنگ و همچنین ورزش و آموزش و پرورش بزند. فصل ترميم کابينه از راه رسيد و او درحالي سه کانديداي وزارت (صالحي‌اميري، دانش آشتیانی و مسعود سلطاني‌فر) را به مجلس معرفي کرد که این بار با تمام حرف و حدیث های مخالفانش در مجلس، بدون کم ترین دردسری وزرایش را راهی کابینه کرد. هرچند منتقدان همين حوزه‌ها باز هم زبان به گلايه گشودند و گفتند روحاني بايد در حوزه اقتصادي‌اش دست به کار مي‌شد و وزيري مجرب‌تر براي ادامه راه دولت يازدهم برمي‌گزيد.

حمله های بعضی از شخصیت های منتقد روحانی و رسانه های مخالف او در حالی ادامه دارد که شاید رقبایش کم کم به این نتیجه رسیده اند که احتمالا رییس دولت تدبیر و امید همچون دولت های گذشته برای دومین بار بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه خواهد زد و پروژه یک دوره ای شدن روحانی در انتخابات اردیبهشت ماه ۹۶ شکست خورده است. حالا آن ها بیشتر از هر زمان دیگری نوک پیکان حملات رسانه ای خود را -از رسانه های مکتوب و غیرمکتوب گرفته تا فضای مجازی- که در ماههای اخیر بر اطرافیان رئیس جمهور و کابینه وی متمرکز کرده بودند روی خود رئیس جمهور نشانه رفته اند و از هیچ فرصتی برای تخریب او و دولتش فروگذار نمی کنند و کار را به برهم زدن سخنرانی افراد کابینه یازدهم هم رسانده اند. تا جایی که همین چند روز پیش سخنرانی حسینعلی امیری معاون پارلمانی رییس جمهور بعد از خطبه‌های نمازجمعه شهر یزد که از پایبندی روحانی به وعده هایش می گفت، با اغتشاش همراه شد.

مخالفان دولت گویا در مسیر انتقاد از دولت و تحریف آمار و اظهارات دولتی ها تنها یک هدف را دنبال می کنند »حسن روحانی در پاستور ماندگار نشود.» اردیبهشت سال 96 ماهی سخت برای جدال با منتقدان تیززبان رییس دولت یازدهم خواهد بود. جدالی سخت برای حسن روحانی.

نظرات شما
پیشخوان