تلویزیون روزهای سختی را میگذراند. در کنار همه حاشیههایی که دامنش را گرفتهاند حالا رقبای قدر یکی پس از دیگری از راه میرسند. تا بود که ماهواره بود با شبکههای رنگارنگ و سریالهای مختلف، حالا شبکههای اجتماعی و برنامههای اینترنتی هم از راه رسیدهاند. پدیدهای که اتفاقا خیلی خوب دارد جای خودش را بین مخاطبان ایرانی باز میکند.
روزی که رضا رشیدپور اعلام کرد گفتوگوهای جنجالیاش را این بار نه در رسانه ملی که از طریق اینترنت پی خواهد گرفت شاید خیلیها از جمله مدیران تلویزیون گمان میکردند موفق نخواهد شد. رشیدپور با برنامههای جنجالی مثل مثلث شیشهای و ... پای خیلیها را به صدا و سیما باز کرده بود و خیلیها را برای نخستین بار از دریچه تلویزیون نشان مردم داده بود. اما هر کدام از این برنامهها به دلیلی قطع شدند. به همین خاطر این بار او تصمیم گرفت به سراغ مدیومی برود که در آن نه از محدودیتهای دست و پاگیر تلویزیون خبری بود نه از اما و اگر و شرط و شروطهای مدیران.
«دید در شب» دیده شد. آنقدر که محتوای گفتوگوها بارها سرخط خبرها قرار گرفت. اینجا بود که مدیران صدا و سیما متوجه حضور و ظهور رقیبی تازه شدند. رقیبی که نه با پارازیت از میدان به در میشد نه با پرت کردن دیشها از روی پشتبامها. این برنامه و دیگر برنامههایی که حالا یکی پس از دیگری در فضای مجازی ساخته میشوند حالا به زنگ خطری برای رسانه ملی تبدیل شدهاند. شاید به همین خاطر بود که مسئولان تلویزیون رشیدپور که جزو مجریان ممنوعالتصویر بود دوباره به تلویزیون بازگرداند. این بار با این شرط که بیخیال «دید در شب» شود.
راهکار جام جمیها بازگرداندن مجریان موفق چند سال اخیر به تلویزیون و استفاده از آنها در راستای جذب مخاطب بود. آنها البته با یک تیر دنبال دو نشان بودند و تا حدودی به هدف شان هم رسیدند. هدف اول جامجمیها رضا رشیدپور بود که با برنامه «دید در شب»، شبکه اینترنتی آپارات و گفتوگوهای جنجالیاش با میهمانهایی مانند محمدجواد ظریف، الهام چرخنده، امیرحسین مقصودلو، سحر قریشی، شقایق فراهانی و... بازتابهای بسیارش در فضای مجازی داشت و به عنوان یک مجری برنامهساز موفق مورد توجه مخاطب قرار گرفته بود. بههمینخاطر رشیدپور، بعد از هفت سال دوری از اجرای زنده در تلویزیون، به ناگاه در ایام نوروز با برنامه گفتوگومحور «صفر- صفر» به آنتن زنده برگشت و همان رویه «دید در شب» را البته با محدودیتها و خط قرمزهای مختص تلویزیون پیش گرفت. بهدنبال این اتفاق قرار است رشیدپور در یک مجله بامدادی که از اردیبهشت روی آنتن شبکه سوم میرود، حضور داشته باشد تا تلویزیون مانند گذشته دچار اشتباه نشده و از تواناییهای این نیروی خودساخته نهایت بهره را ببرد.
اما رشیدپور تنها مجری بازگشته به سیما نیست. فرزاد حسنی هم بعد از مدتهای ممنوعیت و یا حضور کوتاه در برخی برنامهها حالا دوباره به تلویزیون بازگشته است تا بلکه بتواند کاری برای مدیران بالادستیاش بکند. هر چند قرار بود حسنی از آبان سال گذشته و با برنامه ترکیبی اکسیر روی آنتن بیاید اما با چند ماه تأخیر و درآستانه سال نو و در برنامه «سهستاره» از بازگشت قریبالوقوعش در قالب یک برنامه تازه خبر داد. حسنی که همراه با همسر سابقش آخرینبار در اجرای برنامه زنده تحویل سال 92 روی آنتن دیده شده بود، روز 12 فروردین با اجرای ویژه برنامه روز جمهوری اسلامی در برج میلاد و مزهپرانیهای همیشگیاش، بعد از سه سال به تلویزیون برگشت. او که در چند ما اخیر حضور فعالی در رادیو داشت، قرار است در ماههای آتی حضور فعالی در سیما داشته باشد.
با این حال بازار ممنوعالتصویری همچنان داغ است و این بار هم البته پای
فضای مجازی در میان است. محمدرضا حسینیان با سابقه مثبت و طولانیاش در
تلویزیون فقط به خاطر آنچه ازطریق «تیویپلاس» در فضای مجازی ارائه کرد،
از حضور در سیما و آنتن محروم شد. «تیویپلاس» را میتوان اولین شبکه
تلویزیون اینترنتی ایران دانست که در یک سال و چند ماه فعالیتش عملکرد قابل
قبولی داشته و مخاطبان زیادی را جلب کرده اما صداوسیما که خود را متولی
تمام صوت و تصویرهای منتشر شده در کشور میداند و میگوید هر که بخواهد
تولید محتوای بصری کند، باید از این ارگان مجوز بگیرد، حسینیان را به خاطر
تعطیلنکردن «تیویپلاس» ممنوعالتصویر کرد تا برای از میدان بیرون کردن
یکی دیگر از رقبایش از این اهرم قدرتمند و حساسیتبرانگیز استفاده کند.
حدس
پایان ماجرا مشخص است. احتمالا تا چند وقت دیگر حسینیان نیز به تلویزیون
بازخواهد گشت اما چیزی که این میان اهمیت دارد نکته دیگری است. این که
تلویزیون آیا بالاخره تصمیم گرفته است چشمش را به روی خط قرمزها و
محدودیتها ببندد و کمی به فکر ایجاد جذابیت برای مخاطب باشد یا بازگشت
مجریان ممنوعالتصویر راهحل کوتاه مدتی است که بعد از گذشت زمان دوباره به
حالت اولش بازخواهد گشت.