رویداد24- «افکار فرهنگی جامعه آنقدر به میراث فرهنگی فشار آوردند که مجبور شدیم موزه دوران اسلامی را در این شرایط باز کنیم، هرچند ویترینهای آن از دورهی «آندره گُدار» در 90 سال پیش بدترند.»
مدیر اداره کل موزهها و اموال منقول تاریخی با اشاره به فشاری که از سوی برخی افراد برای بازگشایی دوباره موزه دوران اسلامی در چند سال گذشته و به خصوص سال 94 بوجود آمده بود، گفت: این موزه باید از چنین وضعیتی نجات پیدا میکرد تا به طور کامل ریکاوری شود، این یک نقطه بسیار سنگین در سازمان میراث فرهنگی بود.
«محمدرضا کارگر» که روز یکشنبه (22 فروردین) در نشست رسانهای معاونت میراث فرهنگی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سخن میگفت، در پاسخ به اعتراضهای خبرنگاران درباره وضعیت کنونی موزه دوران اسلامی و ویترینهای این موزه اظهار کرد: در آن زمان ما دو راهحل بیشتر نداشتیم، یا باید هرچه در موزه اسلامی بود را دور میریختیم که این اتفاق به معنای دور ریختن 12 میلیارد تومان اعتبار بود یا باید کار کنونی را انجام میدادیم.
وی افزود: بدون هیچ تعریف و مقیاسی درباره ویترینهای بکار رفته در موزه دوران اسلامی، میتوان گفت که این ویترینها از ویترینهای دوره «آندره گدار» بدترند. اما ما در آن زمان دیگر نمیتوانستیم کاری انجام دهیم. این حداکثر بهرهوری ما از ویترینهای موزه بود.
محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی نیز در این زمینه توضیح داد: با نصب ویترینها در فضای موزه دوران اسلامی از سازنده ویترینها خواستیم تا وضعیت آنها را بهتر کند، این اقدام برای آن ویترینها مناسب بود.
وی تأکید کرد: هنوز بیش از 10 درصد کار ویترینها و موزه از نظر فنی انجام نشده و با توجه به اینکه تسویه حساب پیمانکار این پروژه انجام نشده، تا زمانیکه مشکلات موزه به طور کامل برطرف نشود، این کار را انجام نمیدهیم.
این مسئول گفت: همه باید مانند هم و با کیفیت کار کنند. کاری که توسط افراد، گروه و فنیها انجام میشود بسیار مهم است. ویترینهای موزه دوران اسلامی نیز حاصل کار هموطنان ماست، و ما اصلاح کردیم تا آنها برای موزههای دیگر این کار را یاد بگیرند.
موزه ملی را آزاد میکنیم
از مدتی پیش دکتر عباس علیزاده، به همراه گروهی از کارشناسان مورد وثوقاش در انبارهای موزه ملی مشغول به کار شدند، اقدامی که برخی کارشناسان موزه نسبت به آن اعتراض دارند و معتقدند که اگر بحث ساماندهی و مباحث کارشناسی - مطالعاتی و پژوهشی است، چرا از خود کارشناسان موزه و امین اموالان موزه ملی استفاده نمیشود؟ و چرا آنها نباید در جریان امور قرار بگیرند؟ از سوی دیگر بحثهایی دربارهی انتقال برخی آثار موجود در مخازن موزهی ملی و انتقال آنها به موزهی بزرگ خراسان به دلیل حجم زیاد فضای آن موزه، کمبود اشیاء برای آن مطرح میشود.
مدیر ادارهکل موزهها و اموال منقول تاریخی در این زمینه با تأیید خبر ارسال اشیاء انبارهای موزه ملی ایران به موزه بزرگ خراسان اظهار کرد: توسط دکتر عباس علیزاده و تعدادی از باستانشناسان خوشذوق بزرگترین بانک سفال جهان ایجاد میشود.
او ادامه داد: بحث موزه ایران باستان یک مبحث بسیار دیرینهای شده و همیشه سازمان میراث فرهنگی زیر سوال بوده که ساماندهی موزه ملی چه زمانی به پایان میرسد. دهه 60 بود که وزارت اطلاعات در عملیاتی گسترده چند هزار شیء از قاچاقچیان گرفت و روانه انبار موزه ملی کرد و بدین ترتیب زیر زمین موزه محل نگهداری این اشیا شد.
وی ادامه داد: جای این اشیاء در موزه ملی نبود، چون موزه ملی مکانی برای نمایش آثاری در سطح ملی است نه اشیاء توقیفی. بنابراین انبار موزه سالها به محلی برای نگهداری این اموال توقیفی مبدل شد. یک مشکل دیگر آن است که باید این اشیاء نگهداری شوند تا تکلیف پرونده مشخص و رأی نهایی آنها صادر شود. بعضاً آدمهایی مراجعه میکردند که اصلاً اشیاء ما قاچاق نبوده و حکم میگرفتند و میآمدند اشیاء را میبردند.
او با اشاره به طولانی بودن این روند از نظر حقوقی افزود: در آن زمان تکلیف 50- 60 درصد اشیاء که با رأی قطعی دادگاه تعیین تکلیف شخص شده بود مشخص و آثار به دیگر موزههای کشور داده شد. بخشی از آثار نیز تقلبی بودند و به هیچ موزهای نیز نمیتوانستیم آثار را بدهیم، از سوی دیگر حکم قطعی دادگاه برای بخش دیگری از اشیاء توسط دادگاه صادر نشده بود.
«کارگر» با بیان این نکته که اگر این روند میخواست به همین منوال در موزه ادامه پیدا کند، شاید تا 10 سال دیگر نیز طول میکشید و موزه ملی همیشه رنج میبرد، بیان کرد: با توجه به مکان خیلی کمی که موزه ملی در اختیار دارد، اصلاً درست نیست که زیرزمین آن هم به اشیاء تقلبی و اشیایی تعلق پیدا کند که مشکل حقوقی دارد.
او تاکید کرد: ما مکانی مناسب را در موزه خراسان بزرگ به دلیل مخزن بزرگ آن داریم. بنابراین تصمیم گرفتیم تمام این اشیاء به همراه پروندههایشان راهی موزه خراسان بزرگ شوند و انتظاری که باید برای نتیجه رای دادگاه در موزهی ملی میکشیدیم، به موزه خراسان بزرگ محول شود.
این باستانشناس با بیان اینکه در حال انتقال این اشیاء و اموال به همراه پروندههایشان به موزه خراسان هستیم، افزود: با این اقدام، موزه ملی ایران از این اشیاء آزاد میشود. این اتفاق خیلی خوب است. در واقع وظایف این اشیاء شامل تقلبی و غیرتقلبی به موزه خراسان بزرگ موکول میشود، که باید آن را مدیریت کند و موزه ملی به وظیفه اصلی خود بپردازد در واقع با اینکار موزهی ملی آزاد میشود.
بانک سفال کشور را در موزه ملی راهاندازی میکنیم
وی درباره ساماندهی اشیاء موزه توسط دکتر عباس علیزاده نیز توضیح داد: این موضوع در ادامه اقدامات بانک سفال است. این باستانشناس با توجه به تجربیاتاش به کمک ما آمده است. از حدود 12 سال پیش که من مسوولیت موزه ملی را برعهده دارم، مجموعهای از سفالها و تسونهای شکسته در حدود چندین تُن وجود داشت که نمیدانستیم با آنها چه کنیم و حتی برخی پیشنهاد دفن آنها در محوطهها را دادند. ما پروژهای را با دانشگاه شیکاگو انجام دادیم که آقای علیزاده آمد و همه ی این سفالها را کدگذاری کرد. با توجه به عکسهای هوایی هر سفال که از هر محوطه به دست میآید، این آثار نقطه گذاری میشوند و تمام محوطهها را در نقشههای هوایی موجود در کل ایران جانمایی میکنیم، به این ترتیب این بانک سفال به عنوان بزرگترین بانک سفال جهان ایجاد میشود.
مدیرکل امور موزهها تأکید کرد: دکتر علیزاده معتقد است، این یک کار گروهی بزرگ است که یکسری کارشناس علاقهمند باید این حرفه را یاد بگیرند که پس از من این کار را ادامه دهند. بنابراین یکسری از باستانشناسان بسیار خوش ذوق، علاقهمند، آشنا به زبان و مهارتهای کامپیوتری در حال آموزش این کار هستند و میخواهند این تجربه در استانهای دیگر تکرار شود.
«کارگر» این اقدام را ساماندهی عمومی فرضاً در حوزه باستانشناسی ندانست و افزود: در واقع این سفالها که به وفور در ایران هست و تا کنون استفاده جدی از آنها نمیشده، باعث ایجاد یک بانک اطلاعات مفید میشوند و امیدواریم در آینده این هفت هشت نفری که با او کار میکنند، هسته اولیه ایجاد بانک سفال در کل کشور را تشکیل دهند. این تقاضا در خوزستان، شیراز و خراسان هم مطرح است.
وی اضافه کرد: در واقع این بانک سفال در سایر استانها نیز تشکیل خواهد شد و تمام این اقدامات برای تشکیل بانک سفال ملی ایران است که مورد استفاده تمام پژوهشکدهها و دانشگاهها خواهد بود.
به گفته وی، این موضوع هیچ گونه ارتباطی به ساماندهی اشیای موزه ندارد و آنها باید توسط خود موزه ملی ساماندهی شوند و ربطی به فعالیت فعلی آقای علیزاده ندارد.