رویداد۲۴ محمد آیتی: کمتر کسی است که با نام و آوازه آیت الله شیخ صادق خلخالی آشنایی نداشته باشد. او پس از به ثمر رسیدن انقلاب به فرمان آیت الله خمینی به عنوان اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب در سراسر کشور منصوب شد و به محاکمه سران رژیم پهلوی پرداخت و آنها را به جوخههای اعدام سپرد.
اولین کسانی که در دادگاه او محکوم به اعدام شدند، عبارتند از: ارتشبد نصیری رئیس ساواک، سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران، ناجی فرماندار نظامی اصفهان، خسرو داد فرمانده هوا نیروز و ۲۰ تن دیگر... که در شب ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ در پشت بام مدرسه رفاه تهران تیرباران شدند. سپس محاکمه و اعدام امیرعباس هویدا نخست وزیر و دیگر سرسپردگان رژیم شاه و اشرار و قاچاقچیان موادر مخدر و سرکوبی غائله های کردستان و گنبد و خوزستان را در اوایل انقلاب به عهده داشت.
شروع فعالیتهای سیاسی خلخالی، از زمان تبعید امام خمینی بوده است. وی در همان سال تبعید امام، به زندان افتاد. بعد از آزادی یکسال به انارک یزد، دو سال به رودبار تبعید شد. او بعد از پایان سال های تبعید تا شهادت مصطفی خمینی در مقابله با حکومت پهلوی به نوبه خود نقشی را بازی کرد. بارها از طرف حکومت پهلوی به شهرهای مختلفی تبعید شد. چهار ماه به رفسنجان، دو ماه به لار فارس، چهار ماه به بانه و چهار ماه به بندرلنگه. پس از آنکه آیت الله خمینی به فرانسه هجرت کرد وی بیست روز در نوفل لوشاتو ماند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بنا به فرمان آیت الله خمینی محاکمه سران رژیم پهلوی را به عهده گرفت هرچند که به گفته خودش اول با امام مخالفت کرد و گفت نمی خواهم در تاریخ از من به عنوان جلاد یاد شود ولی با تاکید امام این مسئولیت را پذیرفت.
وی در مشاغل و سمتهایی چون: حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی (خوزستان)، سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر، نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی دوره اول، دوم و سوم، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان دوره اول (هرچند که ایشان در مجلس شورای اسلامی دوره چهارم و دوره دوم مجلس خبرگان رهبری به دلیل عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد.) و همچنین تدریس دروس خارج فقه برای جمعی از طلاب را به عهده داشت.
آیت الله خلخالی در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری از حامیان بنی صدر بود و خیلی سریع خط خود را از او جدا کرد. او یکی از منتقدین اصلی آیت الله سیدکاظم شریعتمداری بود و او را بارها و بارها مرجع دربار و سرسپرده حکومت پهلوی خطاب می کرد. همچنین آیت خلخالی بسیاری از نابسامانیهای اوایل انقلاب را از چشم دولت موقت می دید.
او در خاطرات خود از پروژه جلوگیری از آوردن جنازه رضاخان به حرم حضرت عبدالعظیم می گوید. او اشاره می کند که به سمت فدائیان اسلام گرائیده شد و فدائیان اسلام به دنبال جلوگیری ورود جنازه رضاخان به سمت حرم بودند که نتوانستند به نتیجه برسانند، اما بنده با کمک دوستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی این مقبره سخت و سنگین را در طی چند روز انرژی طاقت فرسا نیست و نابود کردیم، هرچند که خیلی ها به دلایل مختلف مخالف این موضوع بودند.
یکی از مهمترین و جنجالی ترین دادگاههای او محاکمه امیرعباس هویدا بود. خلخالی برخلاف بسیاری از انقلابیون اعتقاد داشت کسانی که در رژیم پهلوی کار مهمی به دست داشتند باید اعدام شوند. برخی از جمله مهندس بازرگان به دنبال این بودند که از اعدام هویدا جلوگیری شود ولی خلخالی مثل تمام محاکمه های قبلی، هویدا را اعدام کرد. او در خاطرات خود می گوید «من خیلی ها را اعدام کردم و خیلی ها هم از زیر دست من در رفتند.»
خلخالی در سالهای پایانی عمر خود به سمت انزوا رفت و منتقدین بسیار زیادی هم به مرور پیدا کرد هرچند او در جواب مخالفان خود می گوید ذره ای از کارهایی که کردم پشیمان نیستم و اگر به قبل برگردم این کارها را تکرار می کنم. او در اواخر سالهای زندگی خود کتابی تحت عنوان ایام انزوا که شرح حال خودش بود را نوشت. خلخالی مدتها به مرض پارکینسون مبتلا بود تا اینکه در پنجم آذر ۱۳۸۲ به دلیل ناراحتی قلبی و در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
خلخالی در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ با حکم آیت الله خمینی به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب منصوب شد. حکم آیت الله چنین بود: «جناب حجتالاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامتافاضه. به جنابعالی مأموریت داده میشود در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل میشود حضور بههم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید.»
پس از انتصاب سید محمد بهشتی به ریاست دیوان عالی کشور در اسفند ۱۳۵۸ از این سمت برکنار شد. خلخالی از اردیبهشت ۱۳۵۹ با حکم رئیسجمهور وقت ابوالحسن بنیصدر سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر شد و به محاکمه و اعدام کسانی که در قاچاق و توزیع مواد مخدر دست داشتند پرداخت. او که به دلیل قاطعیت فوقالعاده نسبت به معتادان و قاچاقچیان معروف شده بود در دی همان سال استعفا کرد.
بیشتر بخوانید: اعدام دستهجمعی قاچاقچیان و مصرفکنندگان مواد مخدر به دستور خلخالی
خلخالی در سال ۱۳۵۸ به کردستان رفت و در آنجا بسیاری از مخالفان و حتی کسانی که ظن مخالف آنها با اسلام را داشت، اعدام کرد. اعدامها چنان غیر انسانی بود که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان به ماجرا ورود کرد و در مقابل اقدامات وی ایستادگی کرد. اما خلخالی تسلیم نشد و از کردستان به گنبد کاووس رفت و در آنجا حکم اعدام تعدادی دیگر را امضا کرد.
در این دوره صدها نفر به حکم خلخالی اعدام شدند که بسیاری از آنان وابستگان به دودمان پهلوی بودند. خلخالی در شب پیروزی انقلاب قصد داشت ۲۴ نفر را اعدام کند که در نهایت مهدی رحیمی، نعمتالله نصیری، منوچهر خسروداد و رضا ناجی اعدام شدند.
در پی افزایش اعدامها، آیت الله خمینی به مهدی عراقی دستور داد که برود و نظارت کند تا این چهار نفر با خانوادههایشان تماس بگیرند و اگر مطالبی دارند بنویسند. اما خلخالی به سرعت از مدرسه علوی به مدرسه رفاه رفت و مهدی عراقی زمانی رسید که اعدام آن چهار نفر صورت گرفته بود.
ابراهیم یزدی در خاطراتش مینویسد: «وقتی من رسیدم، خلخالی و تیماش مشغول گفتگو برای نوشتن ادعانامه علیه اعدامشدگان بودند. من بسیار عصبانی شدم و بر سر آنها فریاد زدم که شما چه دینی دارید؟ اول میکشید بعد میخواهید کیفرخواست بنویسید.»
از دیگر محکومین این دادگاهها امیرعباس هویدا نخستوزیر پهلوی بود. در روز ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ خلخالی وارد زندان قصر تهران شد و تلفنهای آن را قطع کرد تا از اعمال نفوذها جلوگیری کند و به دنبال محاکمهای کوتاه وی را محکوم به اعدام کرد. همه دفاعیات هویدا در دادگاه در این خلاصه میشد که میگفت: «من یک مهره کوچک در سیستم بودم و این سیستم بود که حکومت میکرد نه من و نه افراد.»
هویدا همه اتهامات را رد میکرد و میگفت: «این ساواک بود که کشور را اداره میکرد و من در صورت ظاهر نخستوزیر بودم و در واقع از جریانهای کشور اطلاع صحیحی نداشتم.»
شاه و آمریکا را مسئول اعزام ارتش به ظفار و عمان عنوان و خودش را تبرئه میکرد و میگفت: «من پس از گذشت چند ماه از جریان مطلع شدم.» به هویدا گفتم: «پس چرا استعفا ندادید؟» گفت: «اختیار در دست ما نبود.» گفتم: «این همه به خارج مسافرت میکردید، چرا تصمیم نگرفتید در آنجا بمانید و صدای اعتراض خود را بلند کنید و جزو مخالفین دولت باشید؟» او میگفت: «مردم ما را قبول نداشتند.» او میگفت: «سفرهایم به چین و سنگال و اروپا و آمریکا به دستور آمریکا و شاه بود و تعمیر مقبره سید علیمحمد باب و میرزا حسینعلی بها و عباس افندی در حیفا و عکا نیز به دستور شاه بود و به دستور او بود که من پردههای قالی گرانقیمت را وقف آنجا کردم.»
خلخالی در تابستان ۱۳۵۸ به عنوان حاکم شرع راهی کردستان شد که با اعتراض دولت موقت نهایتاً منجر به دخالت هیئت حسن نیت شد. وی سپس برای سرکوب ناآرامیها راهی گنبد کاووس شد و حکم اعدام ۹۴ نفر را در آنجا صادر کرد.
سید مصطفی میرسلیم در سال ۱۳۹۸ در جواب سؤال (آیا این جمله برای آقای خلخالی است که حالا اعدام میکنیم اگر بیگناه بود میرود بهشت؟) گفته «بله از این حرفها میگفتند. حتی بدتر از این کارها هم انجام میدادند. من خبر داشتم که برخی از همراهان ایشان برای اینکه مجوز ورود به یک خانه را بگیرند برخی از مواد مخدر یا موارد دیگر را به داخل منزل پرتاب میکردند و بعد به اهالی خانه میگفتند ما آمدهایم برای تفتیش و … بالاخره این قبیل کارها زیاده رویهایی بود که اوایل انقلاب صورت میگرفت.»
پس از انقلاب ۵۷ انقلابیون بارها به مقبره رضاشاه حمله کردند و بر دیوارهای آن شعار نوشتند. نهایتا صادق خلخالی دوسال پس از پیروزی انقلاب اجازه تخریب این بنا را گرفت و با وجود مخالفت رئیس جمهور بنا را تخریب کرد. بنا بسیار مستحکم بود و برای تخریب آن مجبور بودند از مواد منفجره استفاده کنند.
تخریب بنا از صبح تا ۱۰ شب طول کشید، اما خلخالی موفق به پیدا کردن جسد رضاشاه نشد. در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ در گودبرداری از آن منطقه، جسد مومیایی شدهای یافت شد که به احتمال زیاد همان جسد رضاشاه بود که به علت دفن شدن زیر سنگ بزرگ چند تنی، خلخالی موفق به کشف آن نشده بودند.
اقدامات خلخالی صرفا موضوع شخصی نبود. به گزارش رویداد۲۴ در دو دهه پایانی حکومت پهلوی گروههای سکولار و دموکراسیخواه با اسلام گرایان، علیه رژیم پهلوی متحد شده بودند و به تعبیر آنتونیو گرامشی در جامعه ایران یک «بلوک تاریخی» ایجاد شده بود؛ اتحادی از نیروهای مخالف نظم موجود که گفتمانی هژمونیک را ایجاد و بازتولید میکنند. گفتمان جدید مذهب را به مفاهیم انقلابی چپ مسلح کرد و ساختار سنتی روحانیت را تبدیل به یک دین انقلابی رادیکال کرد. این گفتمان هژمونیک در سالهای منتهی به انقلاب پیروز شد و پس از پیروزی، یکی از گروههای دخیل در انقلاب با حذف گروههای دیگر بالهای قدرتش را در سراسر جامعه گستراند. خلخالی همان چیزی بود که انقلابیون نیاز داشتند؛ حاکم شرعی که برای تکقطبی شدن جامعه و حذف گروههای دخیل در انقلاب نیاز بود. اعدامهای فلهای خلخالی رعب و وحشتی ایجاد میکرد که ظاهرا برای تک حزبی کردن کشور نیاز بود.
دو رویداد، اما باعث فاصلهگیری خلخالی از قدرت شد. یکی رد صلاحیت در مجلس خبرگان رهبری و دیگری به علت نداشتن اجتهاد و دیگری برکناریاش توسط آیت الله بهشتی. خلخالی با فاصله گیری از قدرت سعی کرد به اصلاح طلبان نزدیک شود و در انتخابات ریاست جمهوری از سید محمد خاتمی حمایت کرد. وی تا پایان عمر از اقدامات و اعدامهای بیشماری که انجام داده بود، دفاع میکرد.