رویداد24- سیدمحمدصادق سیادت: عسل ملک زاده فارغ التحصیل کارشناسی گریم تئاتر و سینما، فراگیری موسیقی را با ساز دف از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود؛ او از سال 1384 تدریس موسیقی را آغاز کرد و در حال حاضر سه سال است که در دانشگاه الزهرا تهران مشغول است.
دریافت مقام اول تکنوازی جشنواره ایوان آینه، مقام شایسته تقدیر در جشنواره دف، مقام اول تکنوازی جشنواره دف نوازی در کرمانشاه، مقام اول تکنوازی جشنواره آوای مهر، مقام اول تکنوازی جشنواره جوان ایرانی، نوازنده برگزیده تئاتر بانوان، همکاری با گروه های موسیقی در کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، لهستان، سوئیس، آلمان، روسیه، رمانی، هلند، ازبکستان تنها بخش کوچکی از کارنامه هنری این هنرمند ایرانی است.
در ادامه متن کامل گفتگوی
رویداد 24 را با این هنرمند مشاهده می کنید.
فارغ التحصیل کارشناسی گریم تاترو سینما هستید،چطور شد که وارد دنیای موسیقی شدید؟
خوب من همزمان با تحصیل در این رشته در نوازندگی هم مشغول به کار بودم و پس از اینکه در زمینه گریم تئاتر و سینما فارغ التحصیل شدم، متاسفانه آن را ادامه ندادم، دلیل آن را هم میتوان دوری از آن پس از چندین تور و سفر خارجی و اروپایی دانست.؛ پس از آن تصمیم بر این گرفتم تا راه دف و ساز را ادامه دهم، کما اینکه هم اکنون نوازنده پرکاشن هستم و بر سازهایی همانند درام، کونگا، کاخون کاملا مسلط هستم.
به غیر از دف در هنر دیگری نیز فعالیت می کنید؟
طراحی دوخت خوانده ام و مدرک کارشناسی گریم تئاتر و سینما را دارم؛ اما در حال حاضر سرپرست گروه سرمست هستم و در این زمینه فعالیت خواهم کرد که خوشبختانه به نایتج قابل قبولی رسیده ام و تا به امروز سازهای دف، کاخون، درام و ... را نوازندگی می کنم.
به نوازندگی ساز پرکاشن در گروه های مختلف می پردازم و خداراشکر راضی هستم و خوشحالم که هرکدام از سازهایم به علت تنوع صدایی رنگ تازه ای را به گروه می دهند.
گروه "سرمست " به سرپرستی شما تشکیل شد و تابحال کنسرت های خوبی داشته است، عده ای براین باورند که گروه شما و گروه آوای مهربانی با یکدیگر ادغام شد؛ آیا این شایعه واقعیت داشت؟
گروه سرمست به نام بنده ثبت شده است و من سرپرست آن هستم؛ پیش از این سرپرست گروه هلهله ی دفها که به نام فرد دیگری بود را برعهده داشتم که خوشخبتانه به نتایج قابل قبولی دست یافت؛ با گروه سرمست فعالیتمان را آغاز کردیم و تا به امروز چندین کنسرت و اجرای مختلف در تالار وحدت، برج میلاد و سالن های بزرگ تهران و حتی سایر شهرها همانند مس سرچشمه کرمان داشته ایم.
همکاری ما با گروه آوای مهربانی به صورت یک همراهی با آنها بوده است و ما دو گروه کاملا مجزا هستیم، بدین شکل که گروه آوای مهربانی از من بهمراه گروهم دعوت می کند تا قسمتی از پارت کنسرت آنها را دف نوازی کوبه ای گروه سرمست برعهده گیرد.
بنظرشما هنر دف آنگونه که باید در جامعه امروزی دیده شده است؟
زمانیکه من شروع به آموزش دف کرده بودم، متاسفانه مردم آنگونه که باید دف را نمیشناختند و آن اتفاقی که باید برای دیده شدن نوازنده خانم و این نوع ساز رخ می داد متاسفانه رخ نداده بود؛ اما خوشبختانه امروزه نوازندگان این نوع ساز بیشتر شده اند و خیلی خوشحالم که هنر دف دیده و شنیده شده است.
به خوانندگی برای بانوان فکر نمیکنید؟
من خواننده نیستم و به هیچ وجه در این زمینه اطلاعی نداشته و ندارم و تنها نوازنده ساز های کوبه ای هستم؛ فکر میکنم خوانندگی یک استعداد ذاتی است و هرکسی توانایی این را ندارد که خواننده خوبی شود، من خودم به خواننده بعنوان یک فرد سولیست نگاه میکنم و ترجیح می دهم تا در فیلد خود به طور حرفه ای جلو روم و تصمیم ندارم تا راهم را عوض کنم.
بهترین و بدترین اجرایی که تا حالا داشتید چی بود؟
از سال79 که شروع به فعالیت در عرصه هنر و موسیقی کرده ام با گروه های بسیاری کار کرده ام، اما اگر بخواهم بهترین آنهارا انتخاب کنم، بی شک برای من اجرایی که آبان ماه سال93 رقم خورد بهترین آنها بود؛ یک فستیوال در کشور سوئیس، یک رقابت بین المللی و من بعنوان تنها نماینده ایرانی و تنها نماینده خانم با هفت نفر از آقایان برجسته این حوزه در دنیا رقابت کردم و بسیار اجرای پرباری داشتم و خوشحالم که بعنوان نماینده بانوان و نماینده ایران توانستم پرچم کشورم را با رعایت تمامی قوانین اسلامی بالا ببرم.
فکر میکنم اولین باری بود که من به خانم بودن در عرصه موسیقی و در یک اجتماع سخت افتخار کرد؛ و خوشبختانه تا به امروز اجرای بدی نداشتم، البته اتفاقاتی در حین اجرا رخ داده است همانند پایین بودن صدا اما تاثیری در برابر کیفیت کار نداشته است و خیلی خوشحالم از اینکه خاطره ی بدی از دوران نوازندگی ام ندارم.
آرزوی عسل ملک زاده در این راه چیست؟
آرزوهای زیادی در این راه دارم اما تنها میتوانم بگویم از صمیم قلبم آرزو دارم تا بهترین ها برای بانوان در عرصه موسیقی اتفاق افتد، بطوریکه بتوانند بسیار راحت به روی استیج بروند، بدون هیچگونه ترسی از آنکه ممکن است در لحظات آخر، اجرا کنسل شود؛ امیدوارم روزی را ببینم که به راحتی و بدون هیچ مانعی بتوانیم کار کنیم و خود را بیشتر از همیشه به جامعه موسیقی نشان دهیم.
حرف آخر...
بسیار تشکر و سپاس از شما؛ برایتان آرزوی بهترین هارا دارم