رویداد۲۴-
مازیار وکیلی: از همان آغاز سال 97 صحبتها و زمزمههایی درباره فیلتر تلگرام به گوش میرسید. دبیر شورای عالی فضای مجازی اعلام کرد تلگرام تا پایان فروردین فیلتر خواهد شد. سید ابوالحسن فیروزآبادی فقط زمان دقیقی برای فیلتر تلگرام تعیین نکرد.
موافقان فیلتر تلگرام این پیامرسان را عامل اصلی اتفاقات دی ماه 96 میدانستند و میگفتند تلگرام به اقتصاد ملی ضربه میزند. تنها پیشنهاد آنها فیلتر تلگرام و استفاده از پیامرسانهای داخلی بود. برای آماده کردن ذهن مردم هم پیامرسانهای داخلی را به اشکال مختلف تبلیغ کردند. صدا و سیما در تمام برنامههای خود پیامرسان سروش را به عنوان پیامرسان رسمی این سازمان معرفی و از مردم میخواست برای دنبال کردن برنامههای صدا و سیما به این پیامرسان بپیوندند.
موافقان فیلتر تلگرام احساس میکردند که با فیلتر تلگرام و تبلیغ پیامرسانهای داخلی میتوانند مردم را به استفاده از این پیامرسانها ترغیب نمایند. اما مردم نه تنها از این ایده استقبال نکردند بلکه با رجوع به این پیامرسانها باگهای امنیتی آن را استخراج و در فضای مجازی منتشر کردند.
هرچقدر که مسئولین از مزایای این رسانهها صحبت میکردند و برای استفاده مردم بسته تشویقی در نظر میگرفتند مردم کمتر به پیامرسانهای داخلی اقبال نشان میدادند. حتی در نظرسنجیهایی که کانالهای تلگرامی اصولگرا انجام میدادند مردم به استفاده از تلگرام با فیلتر شکن بیشترین رای را دادند. از طرف دیگر مشکلات فنی فراوان پیامرسانهای داخلی مسئولان را در اظهار نظر درباره فیلتر تلگرام محتاطتر کرد.
نکته حائز اهمیتی که در پس این مجادلهها از نظر مسئولان پنهان مانده عدم اعتماد مردم به آنها است. هر چقدر مسئولان بر استفاده از پیام رسان داخلی تاکید میکنند مردم کمتر اقبال نشان میدهند. عجیب است که برای مسئولان این سوال پیش نیامده که چرا مردم چنین واکنشی به فیلتر تلگرام نشان دادند؟ تلگرام یکی از معدود مواردی است که شکاف میان مردم و حاکمیت را به خوبی آشکار کرده است. این عدم اعتماد دو سویه، بدترین اتفاق ممکن برای جامعه ایران است.
مردم به مسئولان اعتماد ندارند و این عدم اعتماد را به اشکال مختلف نشان میدهند. در جامعه امروز ایران دو سبک زندگی مختلف وجود دارد، یکی سبک زندگی که مدام از کانالهای مختلف تلویزیون و تریبونهای رسمی تبلیغ میشود و یکی سبک زندگی که مردم برای خود انتخاب کردهاند. مجید ابهری پیش تر در گفت و گو با رویداد 24 عنوان کرده که خطر پیشی گرفتن ازدواج سفید از ازدواج رسمی وجود دارد. حوادث خیابان انقلاب و رواج ازدواج سفید میان جوانان نشان میدهد مردم و خصوصاً جوانان شکل دیگری زندگی میکنند که ارتباطی با سبک زندگی مسئولان ندارد.
مشکل اصلی این است که اکثر مسئولان ما نمیخواهند این تغییرات را به رسمیت بشناسند. استراتژی اکثر مسئولان در مواجهه با چنین پدیدههایی در بهترین حالت نادیده گرفتن آن پدیده است. همین نادیده گرفتن نسل جوان و نیازهای مشروع (مثل استفاده از تلگرام) این نسل باعث عدم اعتماد و ایجاد شکاف میان مردم و مسئولین میشود و جوانان را به سمت رفتارهای رادیکال سوق میدهد. شکافی که به نظر میرسد پرشدنی نیست.
مسئولان بارها اعلام کردهاند مقصر اصلی حوادث دی ماه تلگرام است. سوالی که باید از مسئولان پرسید این است که اگر زمینه اعتراض مهیا نباشد تلگرام میتواند باعث ایجاد اعتراض شود؟ بهتر است به جای فرافکنی اول از همه وجود مشکلات را انکار نکنیم و بعد از آن حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسیم. چند صدایی بهترین راه برون رفت از بحرانهای فعلی جامعه است. وقتی از صدا و سیما فقط یک صدا شنیده شود مشخص است مردمی که با نظرات این سازمان همسو نیستند از پیامرسانهایی مثل تلگرام استفاده میکنند. صدا و سیما به عنوان رسانه ملی موظف است بازتابدهنده نظرات اقشار مختلف جامعه باشد، اما این سازمان بدل به تریبون افرادی خاص شده است.
مشکل دیگری که مسئولان ما با آن مواجه هستند این است که نمیخواهند بپذیرند تعداد کسانی که با نظرات آنها مخالف هستند کم نیست. آنها مخالفان را تعداد قلیلی فریبخورده میدانند که تحت تاثیر القائات پیامرسانهای خارجی مثل تلگرام قرار گرفتهاند. در حالی که اکثر معترضان نسل جوانی هستند که نه چشمانداز اقتصادی روشنی پیش روی خود مشاهده میکنند و نه میتوانند جایگاهی در تصمیم گیریهای کلان جامعه داشته باشند.
مسئولان ما باید برای پرکردن شکاف میان مردم و حاکمیت پیشقدم شوند و سعی کنند این جوانان را به رسمیت بشناسند. تنها با به رسمیت شناختن معترضان است که میتوان به شکلگیری گفت و گو امید داشت. با شکلگیری گفت و گو است که میتوان به نقطه ضعفها پی برد و درصدد حل آن نقطه ضعفها برآمد. اما مسئولان ما در تلاش هستند تا همین گشایشهای اندک را هم محدود کنند. این محدودیتها نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث انباشته شدن مشکلات و انفجار جامعه میشود.
از طرف دیگر درست یا غلط مردم بیشتر از مسئولان حساب میبرند تا اینکه دوستشان داشته باشند. مردم سعی میکنند با مسئولان مواجه نشوند و طوری زندگی کنند که گذرشان به ادارات دولتی و نهادهای رسمی نیفتد. بوروکراسی حاکم براین نهادها چنان پیچیده و عجیب است که رمق مردم را میگیرد و مردم به همین خاطر ترجیح میدهند کاری به نهادهای رسمی نداشته باشند. حتی مدیر پیامرسان سروش اعلام کرد تا قبل از سخنان رهبری مبنی بر حرام بودن تجسس در احوال شخصی مردم نمیدانسته باید چگونه رفتار کند.
فیلتر کردن تلگرام راه حل مناسبی برای جلب رضایت مردم نیست. مردم و به خصوص نسل جوان باید به این اطمینان برسند که از طرف مسئولین به آنها توجه میشود. باید مطمئن شوند مسئولین کشور گوش شنوایی برای شنیدن صدای آنها دارند. اگر صدای آنها شنیده شود میتوان امید داشت مشکلات جامعه به تدریج حل شود وگرنه این مشکلات به جای حل شدن روی هم انباشته میشوند و بحرانهایی به مراتب شدیدتر از دی ماه 96 را رقم میزنند. این نیاز به گفت و گو میان مردم و مسئولین به شدت احساس میشود. تغییرات نسلی به سرعت در حال اتفاق افتادن است. تغییرات نسلی تغییر گفتمانها را به وجود میآورد. مسئولان ما باید با این گفتمانهای تازه آشنا شوند.
از طرف دیگر سرعت رشد و پیشرفت تکنولوژی به قدری زیاد است که نمیتوان با فیلتر از پس آن برآمد. مسئولان ما باید بپذیرند که دوران دستورات آمرانه و یکطرفه به سرآمده و نمیشود با فیلتر جامعه را اداره کرد. این وظیفه مسئولین است که از پیامرسانهای داخلی حمایت کنند، اما این حمایت نباید حق انتخاب مردم را محدود کند. چون اگر این حق انتخاب نادیده گرفته شود شکاف میان مردم و حاکمیت افزایش پیدا میکند و مشکلات جامعه حل نشده باقی میماند.