رویداد۲۴-ایدۀ تقلید از رژه سپاه مردگان با هیولاهای داعشی برگرفته ازسریال هالیوودی است و اگر هم حاتمی کیا نداند قطعا در مؤسسۀ اوج بچه های خلاقی هستند که به خاطر امکانات زیاد و دست باز به این صرافت افتاده اند
مرجان کُرد - « من تصورم آن بود که قرار است کسی به شکل ریش قرمز در فضای بیرونی کوروش بایستد و مردم با او عکس بیندازند. نه اسبی، نه جمعی و نه فریادی. آن هم در داخل مجتمع. در مخیله ام نبود و من بی خبر بودم. عزیزان آزرده خاطر در مجتمع کوروش، اعم از مردم و کسبۀ محترم اگر دلی لرزید و اگر وحشتی ایجاد شد بر ما ببخشید [ببخشایید] و حلال مان کنید.»
این توضیح کوتاه ابراهیم حاتمی کیا کارگردان فیلم « به وقت شام» است دربارۀ موج انتقادات از نوع تبلیغ این فیلم در پردیس کوروش که برخی از حاضران را به وحشت انداخت و خیال کردند راستی راستی دوباره سر و کلۀ داعش پیدا شده خصوصا این که از اولین و آخرین حضور داعشی ها در تهران یک سال نمی گذرد و نیمه خرداد سالگرد عملیات کور آنها در میدان بهارستان تهران و حرم امام خمینی است و این روزها عوامل زنده ماندۀ آن حملات را دارند محاکمه می کنند.
آن گونه که از ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی پیداست واقعا معلوم است که عده ای ترسیده اند و ترس هم ندارد مگر؟ بعد که فهمیده اند با آنها بازی شده و بچه ها جیغ زده اند همان جا هم اعتراض کرده اند و در مجموع واکنش ها به قدری منفی و تند بوده که آقای حاتمی کیا را به پوزش خواهی وادار کرده و بعضی ها هم به او طعنه زده اند که ما چه کار کنیم که فیلم شما به فروش مورد انتظارتان نرسیده و با این همه حمایت و تبلیغ پشت سر «لاتاری» و « مصادره» قرار دارد و فروش 12 میلیارد تومانی با هزینۀ 10 میلیارد تومانی نمی خواند؟
از همه بامزه تر کارتون یا کاریکاتور وحید جعفری در روزنامۀ ایران است که با توضیح « در حاشیۀ یک ضد تبلیغ خطرناک» کاراکتر «چیطوری ایرانی» را کشیده که در پاساژ کوروش رفته سروقت یک زن و دختر بچه و تهدیدشان می کند: « فیلم به وقت شام رو می بینی یا خودم رو منفجر کنم؟!» ولی ندیدم جایی به اصل داستان بپردازند.
وقتی دیدم آقای حاتمی کیا توضیح داده فکر کردم نوشته که این جور کارها درهالیوود هم معمول است و عجیب نیست و به تبلیغ متفاوت سریال « گیم آو ترونز» یا بازی تاج و تخت اشاره کند یا همان رژۀ سپاه مردگان در هالیوود با شعار مشهور « زمستان در راه است» و به خاطر همین قیافه های خود را زمستانی کرده اند.
در واقع ایدۀ تقلید از رژه سپاه مردگان با هیولاهای داعشی برگرفته از این سریال هالیوودی است و اگر هم حاتمی کیا نداند قطعا در مؤسسۀ اوج بچه های خلاقی هستند که به خاطر امکانات زیاد و دست باز و مواجه نبودن با محدودیت های رایج به این صرافت افتاده اند که «به وقت شام» را مثل « گیم آو ترونز» تبلیغ کنند.
با این تفاوت که آنها در خیابان رژه رفتند و مردم به خاطر آشنایی با پرفورمنس های مختلف و فضای هنری شوکه نشدند ولی اینجا ناگهان با هیولاهای داعشی رو به رو شدند و این همه تبلیغ تلویزیونی و شهری و آن رفتار کارگردان در اختتامیه جشنواره فیلم فجرهم حساسیت ایجاد کرده بود و این قدر واکنش و اعتراض شد و وقتی ویدیو را هم می بینی تعجب می کنی که این داعشی بازی ها دیگر چیست و چرا راستی راستی دارند وحشت افکنی می کنند؟!
نمی دانم آقای حاتمی کیا با رژه سپاه مردگان و تبلیغ متفاوت آن سریال آشناست یا نه. اما اگر هم باشد بعید بود استناد کند. زیرا این سریال با همۀ طرفداران زیادی که در کشورهای مختلف دارد به خاطر صحنه های برهنگی و خشونت شامل خشونت جنسی انتقادات فراوانی را نیز برانگیخته و کارگردان ارزشی ما که اصرار دارد خود را نماد و نمود سینمای ارزشی نشان دهد و هر وقت یک فیلم داستانی می سازد با مصاحبه ها و رفتارها آن را ربط می دهد به موضوعات دیگر قاعدتا نباید به تبلیغات چنین سریالی استناد کند ولو آن سریال نامزد و برندۀ جایزه های مختلف هم شده باشد. از جایزۀ امی تا گلدن گلوب و هوگو در بخش های مختلف.
اگر کارگردان دیگری بود که این همه داعیه نداشت شاید به آسانی می توانست به سریال بازی تاج و تخت اشاره کند اما ابراهیم حاتمی کیا یا نمی دانسته یا نمی توانسته. هر چند نمی توانم درک کنم که دربارۀ تبلیغات یک فیلم اصلا چرا کارگردان باید توضیح دهد و مگرفیلم تهیه کننده ندارد و آیا موسسۀ اوج هم نمی خواسته این مقایسه صورت بگیرد؟
گمان نمی کنم حتی محمد قوچانی هم که علاقۀ ویژه ای به آثار حاتمی کیا و خود او دارد و مانند دوستان خود در بحث های انتقادی از او شرکت نمی کند در مقاله خواندنی اش در اوایل همین امسال با تیتر « هالیوود اسلامی» تصور می کرد که واقعا قرار است از هالیوود تقلید کنند و به جز لوکیشن های پر زرق و برق و جلوه های ویژه و ریخت و پاش های بسیار موسسه اوج می تواند یا می خواهد در نوع تبلیغات هم الگو برداری کند و این استعداد و امکانات را دارد و اگر آنها سپاه مردگان را در خیابان های هالوود راه می اندازند اینها هم در پردیس کوروش معرکه ای می گیرند که نزدیک بوده برخی از ترس قالب تهی کنند و کارگردان به خاطر همین عذرخواهی کرده است.
حالا قصه را یک بار دیگر مرور می کنیم. مثل هالیوودی ها پول خرج کردند و مثل هالیوودی ها تبلیغ می کنند اما ظرایف کار آنها را متوجه نشدند و محدودیت خودشان را که نمی توانند و نباید به سریال «گیم آو تونز» استناد کنند.
یادم می آید سال ها پیش که بعضی ها می گفتند فیلم آژانس شیشه ای را از روی فلان فیلم ساخته زیر بار نمی رفت و حیف هم بود فیلم به این خوبی را تقلیدی بدانیم چون اقتباس همیشه در سینما هست.
مشکل حاتمی کیا اما این است که دوست دارد هالیوودی بسازد، هالیوودی تبلیغ کند اما کسی هم نگوید هالیوودی است و خودش هم مدام از سینمای غرب و فستیوال هایش انتقاد کند.
در همان فیلم آژانس شیشه ای صحنه ای است که همه متفق القول می گویند طعنه به عباس کیارستمی است که هیچ نسبتی با جریان سرمایه در سینما نداشت. اما اگر می خواهند الگوی هالیوود اسلامی را رواج دهد و پرخرج می سازد چرا نمی گویند این تبلیغ را هم الگو برداری کرده اند؟