رویداد۲۴ عباس عبدی نوشت: اولین مشکل سیاست صفر و یک یا ایدئولوژیک کردن سیاست است.
این نگاه حق و باطل یا درست و نادرست را در سیاست به امری فلسفی و مطلق تبدیل میکند، در حالی که سیاست ماهیتا شناور است و سیاستمدار برحسب زمان و مکان تصمیم میگیرد.
سیاست تصمیماتی است که از یکسو حاصل و معطوف به منافع جمعی یک گروه یا یک کشور است و از سوی دیگر در تقابل با خواستها و تصمیمات گروه یا کشور دیگر.
نمونه این مساله را در سیاست خارجی ایران در سوریه میتوان دید. برخی افراد با هرگونه حضور مستقل منطقهای ایران از جمله در سوریه مخالف هستند. چنین برداشتی به کلی نادرست است.
باید بپذیریم که به جز ما هم کشورهای دیگری هستند و طبیعی است که حدی از تنش هم ایجاد شود، ولی نباید بازی را سیاه و سفید، همه یا هیچ تعریف کرد که در این صورت در وضعیتی فرو میرویم که اصلا مطلوب ما نبوده است.
ایران باید با روسیه و ترکیه برنامه جامعی را در مورد سوریه به توافق میرسیدند، ولی هیچ بازتابی از طرح مشترک برای حلوفصل امور دیده نمیشود و گمان میرود که قضیه به همین صورت ادامه خواهد یافت و نتیجه استهلاک همه نیروهای درگیر است.
مشکل دوم، ساختار محدود و بسته بودن مجموعه تصمیمگیری است.
البته در همه جای دنیا، به هر حال تعداد تصمیمگیران محدود است، ولی نقد و ارزیابی سیاستها در سطح رسانهها یا در سطح اتاقهای فکر انجام و منتشر میشود. به هر حال اگر کسی مخالف حضور منطقهای ایران است باید بتواند حرف خود را به صورت رسمی بزند. طبیعی است که موافقان نیز پاسخ او را خواهند داد. ولی هنگامی که مانع از بیان آزاد و رسمی نظرات افراد و منتقدان شویم و اجازه ندهیم که نظرات آنان نیز شنیده شود، در این صورت، ممکن است در کوتاهمدت مواجه با مخالفت نشویم، ولی روزی که سیاستها دچار مشکل شده و در دستانداز میافتند، فضای عمومی علیه سیاستگذاران میشود و حتی نقاط مثبت آن سیاستها نیز دیده نمیشود.
بنابراین اگر سیاست ایران در سوریه را بخواهم با دو معیار گفته شده در این یادداشت توصیف و نقد کنم این است که به نظر بنده حضور منطقهای ایران به ویژه در سوریه قابل دفاع و پذیرفتنی بود ولی صفر و یک کردن یا ایدئولوژیک کردن آن و نیز ممنوعیت بحث و گفتوگو درباره این سیاستها در فضای عمومی و رسانههای رسمی؛ دو مولفه اشتباه این سیاستها بود؛ دو مولفهای که راه را برای دفاع از حضور نیز مسدود میکند.
منبع: روزنامه ایران