استاد اخلاق تهران که بود؟
روز گذشته استاد معروف اخلاق شهر تهران در سن ۸۲ سالگی دار فانی را وداع گفت.
رویداد۲۴ مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، متولد 1315 در شهر رفسنجان است. وی از آغاز کودکی در شهر مقدس قم ساکن شد و در زمانی که امام راحل برای اقامت وارد شهر قم شدند، با ایشان ارتباط برقرار کرد.
وی درباره آغاز آشنایی با امام راحل در گفتوگویی با تسنیم گفته بود "امام خمینی هفت سال پس از پسرعمههای من منزل مقابل خانه آنها را خریدند. ما از هفتسالگی در آن خانه بودیم. آقای هاشمی رفسنجانی هم داماد خانواده مرعشی بود و در همان خانه بود. اولین روزی که آقای خمینی اثاث آورد... این اولین آشنایی من با امام خمینی در سال 1328 بود".
وی چند سال بعد به نجف اشرف رفت و دوباره به ایران بازگشت. میتوان گفت مرحوم مهدی طباطبایی از جمله معدود افرادی است که پیش از آغاز نهضت امام در سال 42 به زندان افتاد. علت دستگیری وی همکاری با مجموعه فدائیان اسلام و شخص شهید نواب صفوی بود. "در سال 1334 بهواسطه حضور در کارهای شهید نواب صفوی در زندان قزلقلعه بودم". وی درباره علاقه به شخص شهید نواب صفوی به تسنیم میگوید "ما مرحوم نواب را فداکار میدانیم. بنده از شجاعتش خوشم میآمد و با او در مشهد آشنا شدم. من عاشق مرحوم نواب بودم و واقعاً باور نمیکردم که یک آخوند تا این اندازه جگر داشته باشد. من مرید او بودم و شب اعدامش برایش گریه کردم و برای همین گریه کردنها کتک میخوردم".
سید مهدی در طول دوران اقامت در شهر مقدس قم، از محضر آیتالله العظمی بروجردی، امام خمینی و سایر مراجع بهره برد و سپس به مشهد رفت و اوج فعالیتهای انقلابیاش به دوران مشهد برمیگشت و از جمله شاگردان حضرت امام بود که نامه امام راحل به علمای مختلف را درباره نهضت به آنها میرساند. وی دراینباره میگوید" وقتی هم قضایای نهضت شروع شد، من در مشهد بودم. آیتالله منتظری، آیتالله شیخ عبدالکریم شیرازی، آیتالله سعیدی و یکی دیگر از علما نامه آقای خمینی را برای علمای مشهد آوردند. من هم ازعلما وقت میگرفتم و نامه را به دستشان میرساندم. علمای مشهد میرزا احمد خراسانی، میرزا حسین سبزواری، حاج حسن قمی و آیت الله سید هادی میلانی کسانی بودند که نامه آقای خمینی را به آنها دادیم".
آیتالله شهید سید محمدرضا سعیدی، شوهر خواهر مرحوم سید مهدی طباطبایی میشد و بعد از شهادت وی، امام راحل در نامهای به سید مهدی طباطبایی با اشاره به واقعه شهادت شاگردش آقای سعیدی چنین مینویسد "خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای طباطبایی ــ دامت افاضاته ــ مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. از اینکه آقازادههای مرحوم فقید شهید ــ رحمه اللّه ــ مشغول تحصیل علوم دینیه هستند مسرور؛ امید است خداوند تعالی به همه توفیق عنایت فرماید. سلام اینجانب را به خانوادههای محترم و آقازادهها ابلاغ فرمایید". (1352.1.23)
علاوه بر این نامههای مختلف دیگری از امام خمینی خطاب به وی درباره مسائل انقلاب موجود است.
یکی از مهمترین اقدامات سیدمهدی طباطبایی در مشهد، افشای لایحه کاپیتولاسیون بود که موجب خشم امام خمینی و سایر طبقات مردم شد و تبعید امام راحل را در پی داشت.
وی درباره نحوه چگونگی اطلاع از این لایحه میگوید "ماجرای کاپیتولاسیون را «عماد تربتی» (سناتور زمان شاه) شب به خانه آقای کفایی (میرزا احمد کفایی از روحانیون وابسته به دربار) آمد و گفت و همان شب هم ما نامهای به آقای سعیدی دادیم و وی هم به آقای خمینی گفت...".
آشنایی وی با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز از مشهد شروع شد. وی درباره ارتباطش با آیتالله خامنهای میگوید "آقای خامنهای از شاگردان آیتالله میلانی بود و در مشهد با علما مرتبط بود اما ایشان بیشتر با دانشگاهیها و جوانان ارتباط داشت و اولین جلسه، ایشان را در منزل آقای مجتهد که در روزهای پنجشنبه برگزار میشد، دعوت کردیم. در این جلسه یک دسته مقدسمآب بودند، بنده هم کسی بودم که با آنها بر سر حضور آیت الله خامنهای در جلسات درگیری داشتم و معتقد بودم که اگر آقای خامنهای نباشد ما جوانها را در نهضت از دست میدهیم و میگفتم که ما 4 تا بازاری داریم، جوانها با اینها هستند و باید ایشان را نگهداریم. درگیری من با گروه این بود که آقای خامنهای از نزدیکان روشنفکران مشهد است و واقعاً هم همینطور بود. مشهورین هیئتها با ما بودند اما جوانها با ما نبودند و با روشنفکرها بودند لذا آقای خامنهای تا آخر نهضت هم نیروهای جوان را داشت".
وی از سال 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی قریب 6 سال به زندان افتاد و سختترین شکنجهها را تحمل کرد. وی همچنین به مباحث اقتصادی آشنا بود و در گفتگو با تسنیم به ذکر خاطرهای از برخورد با بنیصدر پرداخت "وقتی که بعد انقلاب در مدرسه سپهسالار آقای بنیصدر به آقای بهشتی گفت که همین امروز اسکناسهای عکس شاه را جمع میکنند، همه هورا کشیدند اما من گفتم که نگذارید جمع کنند، به آقای بهشتی گفتم اجازه دهید من بیایم بالا و در این باره سخنرانی کنم چون بنیصدر میخواست سر مردم کلاه بگذارد زیرا وقتی اسکناس جمع و دوباره چاپ شود، بهرقم آن روز چندین میلیون تومان بهنفع بنیصدر میشد و او میخواست این پولها را بگیرد و خرج خودش کند که من نگذاشتم".
آن مرحوم بعد از پیروزی انقلاب مسئولیتهای مختلفی را پذیرفت از جمله سرپرستی بنیاد مستضعفان، نمایندگی مردم تهران در مجلس هفتم شورای اسلامی و... اما بااینحال از جمله کارهایی که هیچگاه رها نمیکرد، حضور در منبر و تبلیغ، رسیدگی به امور مردم و مستضعفان و روضهخوانی حضرت اباعبدالله بود و همواره در این جایگاه به ملت خدمت میکرد.
مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی بعد از یک دوره بیماری بهدلیل عفونت شدید ریوی که در یکی از بیمارستانهای تهران بستری بود، سرانجام در ظهر پنجشنبه 27 اردیبهشت 97 (مصادف با نخستین روز ماه رمضان) در سن 82سالگی درگذشت. پیکر این عالم ربانی شب گذشته در حسینیه بیتالاحزان در شرق تهران تغسیل و صبح امروز (28 اردیبهشت) از مقابل مسجد موسیبن جعفر در خیابان آیتالله سعیدی که سالها در آن اقامه جماعت میکرد، تشییع شد.