لطافت و رقت در مقام مواجهه با ذکر الهی و یاد الهی از سویی، و در برخورد با مظلومین و محرومان و ضعفا و مستضعفان از سوی دیگر.
این دو خصوصیت متضاد در امیرالمؤمنین علیهالسلام، عیناً در امام راحل ما هم مشاهده میشود. از یکسو صلابت، استحکام، ایستادگی محکم در مقابل ستمگران و بدیها، در مقابل رژیم منحط و طاغوتی پهلوی که مثل صخرهی مستحکمی ایستاد؛ در مقابل آمریکا مثل کوه ایستاد، در برابر تهدیدها، در برابر صدام متجاوز، در جنگ تحمیلی و جنگ هشتساله، در برابر فتنههای داخلی، در برابر حتی شاگرد قدیمی و صحابی قدیمی خود بهخاطر رفتار نامتناسب او ایستاد و هیچ تعارفی نداشت.
شباهت دوم میان امام خمینی و امیرالمؤمنین(ع): در امیرالمؤمنین یک پدیدهی شگفتآوری وجود دارد. سه خصوصیت بهظاهر ناسازگار در امیرالمؤمنین جمع شده است: امیرالمؤمنین، هم انسان قوی و مقتدر و قدرتمندی است، هم درعینحال مظلوم است و هم درعینحال در حوادث گوناگون پیروز نهایی است.
همین سه خصوصیت در امام بزرگوار ما نیز جمع شده بود. امام بزرگوار، یک انسان قوی و مقتدر بود؛ انسانی که توانست حکومت طاغوتی دیکتاتوری وراثتی را بعد از ۲ هزار سال از اریکهی قدرت به زیر بکشد؛ این خیلی قدرت میطلبد. او توانست آمریکا را که منافع حیاتی برای خود در اینجا تعریف کرده بود، شکست بدهد و به عقبنشینی وادار کند.
درعینحال امام بزرگوار ما مظلوم بود؛ رفتارهایی از کسانی که آن رفتارها از آنها توقع نمیرفت، صورت گرفت که اینها مایهی مظلومیت امام است. دلتنگیهای امام که در لابهلای مطالب او امروز مشاهده میشود حاکی از همین مظلومیت اوست.
پیروزی امام نیز در استحکام نظام اسلامی، در بقای نظام اسلامی، در رشد و توسعه و پیشرفت نظام اسلامی، خودش را نشان میدهد.
بسیاری از آرزوهای امام بعد از رحلت امام تحقق پیدا کرد. خودباوری، خودکفایی، پیشرفت علمی و فناوری و سیاسی کشور، توسعهی صفحهی نفوذ کشور و جمهوری اسلامی در منطقهی وسیع غرب آسیا و شمال آفریقا، اینها چیزهایی بود که اتفاق افتاد و این پیروزی گفتمان امام و راه امام و روش امام بود.
شباهت سوم میان امام خمینی و امیرالمؤمنین(ع): سرفصل سوم، «نشانهشناسی دشمنان امیرالمؤمنین» است که این هم درسآموز است. جبهه مقابل امیرالمؤمنین را شما ملاحظه کنید؛ در تاریخ مشخص شده است: قاسطین، مارقین، ناکثین.
قاسطین یعنی دشمنان بنیادین حکومت امیرالمؤمنین، ناکثین یعنی دشمنان سستبنیادی که بیعت را زیر پا گذاشتند بهخاطر آلودگی دنیوی و تعلقات مادی، و مارقین کجفهمها و نادانها و جاهلهایی که به خیال تبعیت از قرآن در مقابل قرآن مجسم که امیرالمؤمنین علیهالسلام بود ایستادند.
در مورد امام هم همین سه جبهه وجود داشت: آمریکا، رژیم صهیونیستی و وابستگان آنها در داخل، قاسطین در مقابل امام بزرگوار ما بودند؛ اینها کسانی بودند که با اصل حکومت جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و حاکمیت انسانی مثل امام بزرگوار مخالف بودند.
در جبههی مخالفین امام، ناکثین یعنی بیعتشکنان، همان همرهان سستکمربند بودند؛ وای از این همرهان سست کمربند!
مارقین هم آن کسانی بودند در مقابل امام بزرگوار ما که موقعیت کشور و انقلاب و موقعیت ملت ایران را نفهمیدند، جبههبندی دشمنان را نشناختند، شیوههای دشمنی دشمنان را درک نکردند، به چیزهای کوچک سرگرم شدند و عظمت حرکت امام را نتوانستند تشخیص بدهند.
خدا را سپاسگزاریم که در دورانی زندگی میکنیم که یک انسان بزرگی را دیدیم که با مولای متقیان و رهبر آزادگان تاریخ -امیرالمؤمنین (علیهالسلام)- این شباهتها را داشت و توانست محصول این عظمت خود را برای ملت ایران باقی بگذارد.
اما امام (رضواناللهعلیه) چگونه با این وضعیت مواجه میشد؟ الگوی امام چگونه است؟ این را من خیلی کوتاه و مختصر عرض کنم؛ اینها برای ما درس است.
من چند خصوصیت را در الگوی رفتاری امام بزرگوار با این وضعیت ذکر میکنم:
۱. برخورد شجاعانه و فعال و قدرتمندانه با دشمنیها و عدم ضعف و انفعال
۲. پرهیز از هیجانزدگی و تکیه به محاسبات عقلانی
۳. رعایت اولویتها
۴. اعتماد به تواناییهای مردم مخصوصاً جوانان
۵. بیاعتمادی به دشمن
۶. اهتمام به همبستگی ملت و پرهیز از دوقطبی
۷. ایمان راسخ به نصرت الهی و وعدههای الهی
برادران عزیز، خواهران عزیز و ملت بزرگ ایران! من به شما عرض میکنم ما بعد از امام، همان راه امام را موبهمو دنبال کردهایم و انشاءالله خواهیم کرد.