«مِری اِلن بیکمن» هر چند زبان گستاخانه رایج در دستگاههای مجری قانون را قبول نداشت، اما یک بازجوی فوقالعاده بود. او با استفاده از تجاربش در کلیسا میتوانست به مؤثرترین شکل از ابزار گناه استفاده کند تا دل افراد خاطی را نرم کند.
رویداد۲۴-«مِری اِلن بیکمن» هر چند زبان گستاخانه رایج در دستگاههای مجری قانون را قبول نداشت، اما یک بازجوی فوقالعاده بود. او با استفاده از تجاربش در کلیسا میتوانست به مؤثرترین شکل از ابزار گناه استفاده کند تا دل افراد خاطی را نرم کند.در این مورد خاص سارقان آن قدر ماهرانه عمل کرده بودند که حتی قبل از اینکه گزارشی داده شود، خودروها در حال خروج از کشور بودند. این پروندهای تکان دهنده بود و جولیانی و اف بیآی تصمیم گرفتند درباره آن کنفرانس خبری برپا کنند. مسئول برنامهریزی و نظارت بر کنفرانس گفته بود وقتی جولیانی، کمیسر اداره پلیس نیویورک و افسر دفتر پلیس فدرال در نیویورک سخنرانی میکنند، پشت میز سخنرانی بایستم. در شرایطی که در آن قرار داشتم امکان صحبت کردن و تکان خوردن نداشتم. او دوباره حرفی را تکرار کرد که قبلاً هم شنیده بودم: «خطرناکترین مکان در نیویورک بین رودی و میکروفون است»، درحالی که یخ زده بودم همان عقب ایستادم. مثل بازیکن ذخیره در یک تیم بسکتبال که سرگردان وارد یک زمین اشتباه شده باشد.
هر چند اعتماد به نفس جولیانی جالب بود اما سبک باشکوهی را ارائه میداد که بشدت دایره کسانی را که با او نزدیک بودند، تنگتر میکرد و من بعدها فهمیدم که این خطرناک است: یک رهبر به حقیقت نیاز دارد اما یک امپراطور هیچ گاه آن را از زبان زیردستانش نمیشنود. رفتار جولیانی باعث آزردگی دهها قاضی فدرال در منهتن شد که بسیاری از آنها در دفتر دادستانی امریکا کار کرده بودند. آنها فکر میکردند که او این دفتر را به شخصِ خودش اختصاص داده و از آن برای تبلیغ درباره پروندههایش استفاده میکند تا بهجای قضاوت، بلندپروازیهای سیاسیاش را پیش ببرد. این احساس نارضایتی و رنجش خاطر سالها بعد، حتی وقتی که بهعنوان دادستان کل منهتن منصوب شدم و جای جولیانی نشستم نیز همچنان احساس میشد.
یکی از اولویتهای جولیانی جرایم سازمانه یافته بود که تمرکز بر آن سالها قبل از مسئولیتش در این پست آغاز شده بود. دادستانهای او، پروندههایی را علیه رؤسای باندهای تبهکار همچون سالرنو تشکیل داده و حتی سرکردههای پنج تشکیلات خانوادگی موسوم به «کوزا نوسترا» (تشکیلات ما) را که در جلسات اعضای مافیا موسوم به «کمیسیون» حضور داشتند، متهم کرده بودند. آنها پول تبهکاران را بین اعضای خانواده تقسیم میکردند. مهمتر این که، دفتر رودی پروندههای مدنی تشکیل داده بود که به دولت اجازه میداد تا کنترل اتحادیههای بزرگ تجاری را برعهده بگیرد. از جمله این اتحادیهها، اتحادیه رانندگان کامیون، برقکاران، نجارها و کارگران بارانداز بود و هدف از این کار جلوگیری از دسترسی مافیا به منبع اصلی نقدینگی و نفوذی بود که در میان اتحادیهها داشت و از آنها برای فعالیتهای غیرقانونی اخاذی میکرد. این تلاشِ موفق برای نابودی «کوزا نوسترا» مدتها بعد از کنارهگیری جولیانی برای رقابت جهت دستیابی به یک پست سیاسی همچنان ادامه داشت.