رویداد۲۴-چرا قزوین با آن همه داشته تاریخی و میراث طبیعی، نمیتواند به اندازه شیراز ، یزد و اصفهان گردشگر جذب کند؟ این سؤالی است که مردم این شهر هر روز از خود میپرسند. آن هم وقتی که مسافران بیتفاوت از کنار آثار تاریخی دوره صفوی میگذرند یا سردرگم از آنها آدرس کاخ شاه طهماسب را میگیرند.قزوین اگرچه به انبوه کارخانهها و شهرکهای صنعتی و کشاورزیاش معروف است اما اماکن تاریخی آن هنوز برای ایرانیان ناشناخته مانده است. همان اماکنی که پاموک نویسنده نامدار ترکیه را به این شهر کشاند تا رمان «نام من سرخ» را بنویسد و جایزه نوبل را ببرد؛ گرمابهها، مساجد، آب انبارها، بازارها و... اصلاً میدانید قزوین پیش از اصفهان پایتخت ایران بود و اغلب آنچه از آثار شهره اصفهان میبینید، ادامه تاریخ قزوین است؟
از ورودی دولتخانه صفویه که به «عالیقاپو» شهرت دارد تا کاروانسرای «سعدالسلطنه» که بزرگترین کاروانسرای سرپوشیده شهری ایران است و حالا تبدیل به بازارچهای تاریخی شده، گشتی میزنم تا زیباییهای نادیده قزوین را دیده باشم. شهری که به گفته محمدعلی حضرتی مدیرکل میراث فرهنگی این استان با بیش از 2 هزار محوطه تاریخی «بهشت باستانشناسی کشور» است.
عمارت چهلستون را میشود از سبزه میدان قزوین براحتی دید. عمارتی که تنها بنای به جامانده از دولتخانه صفوی است. در زمان شاه طهماسب صفوی مهمترین تصمیمات کشور در همین دولتخانه گرفته میشد. همان زمان که قزوین پایتخت ایران بود و تقریباً چهار پادشاه به مدت 50 سال در آن حکومت کردند تا زمانی که عباس، شاه شد و پایتخت را به اصفهان منتقل کرد. اما حالا از 23 بنای دولتی و کاخ آن زمان تنها این عمارت به جای مانده و از هفت در این مجموعه، سردری باشکوه در جنوب مجموعه به نام عالی قاپو. داخل عمارت چهلستون یا سرای خورشید یا عمارت کلاه فرنگی میشود نقاشیهای سه دوره از ایران را روی دیوارهایش دید؛ یعنی همان چیزی که پاموک را به قزوین کشاند. در طبقه دوم عمارت داخلی هم موزه خوشنویسی برپاست.
موزهای با آثار نفیس از میرعماد و عمادالکتاب با نورهای رنگ در رنگی که از لا به لای شیشه پنجرههای اورسی روی این آثار میتابد و نمایی بینظیر به این طبقه میدهد. راهنما یادآوری میکند که قزوین پایتخت خوشنویسی ایران است. خانم زارعی میگوید: «این عمارت در گذشته کاربریهای مختلفی داشته؛ از کاخ تفرج در دوره صفوی تا ژاندارمری در دوره قاجار. پلان ساختمان هشت بهشت اصفهان هم از این کاخ گرفته شده. این کاخ دو طبقه فضای کوشک داشته که تابستانها مورد استفاده قرار میگرفته.»
او توضیح میدهد که نام چهلستون بعدها روی این عمارت گذاشته شده. از کاخ به سمت سردر عالی قاپو میرویم. در واقع تنها در روزهای عید نوروز رفتن به سمت جنوب دولتخانه از این مسیر باز است و بقیه سال باید از کاخ بیرون آمد و به سمت جنوب رفت. در راه روی بنرهای رنگ و رو رفته بزرگی جاذبههای گردشگری قزوین به نمایش درآمده. «گراند هتل» را در شمال محوطه خاکی با حالی نزار گوشه خیابان پیغمبریه میشود دید. بنایی که حالا مخروبه است اما قرار است بزودی بازسازی شود. گراند هتل در اواخر دوره قاجار توسط ارباب برزو مهرشاهی ساخته شده.
زارعی از ساخت دو خیابان در زمان پهلوی میگوید که باعث تخریب گسترده باغ شد: «خیابان هلال احمر و پیغمبریه در دو سمت باغ، باعث تخریب گسترده محوطه شده. این محوطه گسترده بوده و حالا تنها هشت و نیم هکتار از آن باقی مانده.» در راه رفتن به عالی قاپو انگار از دل تاریخ میگذریم. از ساختمان «نظمیه» دوران پهلوی و بقایای کاخی که حالا تخریب شده. از سردخانهها و سلولهای زندان و دیوارهایی که در خود زمانی، سید جمالالدین اسدآبادی را محصور کرده بودند و زمانی شهید رجایی.
محمد علی حضرتی از تاریخ قزوین میگوید. تاریخی که به زمان مادها و بعد از آن به ساسانیان برمیگردد و به قول او «اینجا تنها شهر زنده ساسانی ایران است که هم شهریت و هم ساختار خود را زنده نگه داشته است.» او در مورد انتساب این شهر به دوران مادها هم شواهد زیادی دارد: «آن طور که ایگور دیاکونوف مستشرق روسی میگوید، خود شهر قزوین یکی از شهرهای دوره ماد به شمار میآید و قزوین پایتخت زمستانه آنها بوده. کاوشهایی در مسجد جامع عتیق و در محوطههای باستانی دیگر قزوین شده که این حرف را اثبات میکند.»
عالی قاپو باشکوه و زیبا هنوز پابرجاست. سردری که راه اصلی ورود پادشاه به محوطه دولتخانه بوده. در بلندترین قسمت روی بنری نوشته شده: «گشاده باد به دولت همیشه این درگاه، به حق اشهد ان لا اله الا الله» زارعی در مورد این سردر میگوید: «قاپو به زبان ترکی یعنی در و عالی هم یعنی باشکوه. این در ورودی اصلی پادشاه بوده و خیابان روبهروی در که هنوز هم در آن عبور و مرور انجام میشود، یعنی خیابان سپه، اولین خیابان طراحی شده ایران در دوران صفویه است. البته نام سپه از دوره پهلوی روی آن گذاشته شده. این خیابان در گذشته در دو طرف، پر از درخت بوده و وسطش جوی آبی جریان داشته. وقتی شاه به کاخ میآمده در این خیابان خدم و حشم به او خوشامد میگفتهاند و در دو طرف سردر هم نقارهزنها میایستادند و نقاره میزدند.»
از کوچهای در خیابان پیغمبریه به سمت مسجدالنبی میرویم که یکی از بزرگترین مساجد ایران است. حیاط وسیع مسجد با چهار ایوان کاشیکاری شده در اطراف، ابهت خاصی به این بنا داده است. با گذشت 200 سال از ساخت این مسجد مردم هنوز هم در شبستانها مشغول نماز خواندن هستند و صدای دعا و نیایش فضای حیاط را پر کرده. بعضی هم مانند رهگذر از حیاط مسجد میگذرند. زارعی میگوید: «مسجدالنبی در دوره فتحعلی شاه قاجار به نام مسجد شاه ساخته شده. اولین مسجد قزوین مسجد جامع بوده اما چون آنجا گنجایش جمعیت نداشته اینجا را بنا کردهاند که سه در دارد و محل عبور و مرور مردم هم هست. از یک طرف به بازار، از طرفی به خیابان امام و از طرفی هم به سعدالسلطنه راه دارد.»
شاید بتوان گفت یکی از زیباترین بناها از میان 160 بنای تاریخی شهر قزوین کاروانسرای سرپوشیده این شهر است. کاروانسرای سعدالسلطنه 130 سال پیش در دوره قاجار توسط باقرخان سعدالسلطنه ساخته شد. این کاروانسرا به علت قرار داشتن قزوین بین چند راه تجاری ساخته شده و بیشتر حالتی تجاری داشته تا محلی برای اسکان تجار و مسافران. راهروهایی زیبا و تو در تو با رشتههای نور که از طاقی سقف به صورت منظم روی کفپوش افتاده، نمایی خیره کننده دارد و مغازهها در دو طرف راهروی اصلی واقع شده با نمای بیرونی چوبی و سنتی و معماری داخلی مدرن.
کارونسرا با چند راهرو تو در تو به حیاطهای درخت کاری شده و باز و حجرههایی دور تا دور هرحیاط برای انبار و اسکان منتهی میشود. زارعی میگوید: «این کاروانسرا با 26 هزار مترمربع از بخشهای مختلفی مثل سراها و حیاطها تشکیل شده.» سراهایی که هر کدام نام خاص خود را دارد و کاربری متفاوتی از دیگری. مثل سرای سعدیه که برای اقامت بوده و راسته قیصریه با دو در، مخصوص اجناس گران قیمتی مثل ابریشم و طلا.
از حضرتی همان سؤالی را میپرسم که در ذهن هر قزوینی هست؛ اینکه چرا قزوین با این همه جاذبه گردشگری در شهر و قلعههای بیشمار و جاذبههای طبیعی در اطراف، چندان مقصد گردشگران نیست؟ میگوید: «دلایل زیادی دارد؛ یکی اینکه قزوین از سال 76 تبدیل به استان شد و پیش از آن زیر نام استانهای دیگر بوده و کمتر فرصتی در اختیار این شهر قرار میگرفته. دلیل دیگر این است که ایرانیها شهرتزده هستند و بیشتر دنبال جاهایی شناخته شده میگردند تا جاهای ناشناخته و یکی از تفاوتهای اصلی گردشگران ایرانی و خارجی هم همین است.»
حضرتی معتقد است ضعف مدیریت و نبود نگاه مناسب به توانمندیهای حوزه گردشگری و میراث فرهنگی موجب شده گردشگری زیر سایه صنعت و کشاورزی برود: «امسال استانداری قزوین گردشگری را در اولویت قرار داده و امیدواریم سرمایهگذاری در این بخش بیش از گذشته باشد.»
سفر کوتاه است و نمیتوانم به همه آثار تاریخی قزوین سر بزنم. این شهر پررمز و راز را ترک میکنم با این امید که دوباره برگردم.