رویداد۲۴-احساس کردم دچار زوال عقل شدهام؛ یک شب که خوابیده بودم صدای خنده شنیدم و فکر کردم کسی کنارم می خندد، بعد فهمیدم که خودم هستم. کاوه معینفر - دوستی دارم که چند سال پیش در ژاپن بود، تعریف میکرد که پدرم مریض بود و من نمی توانستم به ایران برگردم چون ویزایم تمدید نمیشد، پدرم فوت کرد و من بسیار ناراحت شدم، عذاب وجدان ندیدن پدر برای آخرین بار، سردی زندگی در غربت و فشار کار، زندانی برایم ساخته بود.
بعد از مدتی اتفاقی افتاد که نابودم کرد و احساس کردم دچار زوال عقل شدهام؛ یک شب که خوابیده بودم صدای خنده شنیدم و فکر کردم کسی کنارم می خندد، بعد فهمیدم که خودم هستم، از خواب بیدار شدم و دیدم که به شکل غیر قابل کنترلی دارم میخندم، سریع نشستم بعد از حدود 1 دقیقه این خنده غیر اردی تمام شد، با خودم مدام کلنجار میرفتم که این خنده بیجا وسط خواب از کجا آمد؟
چند بار دیگر هم این اتفاق افتاد و من کاملا خودم رو باخته بودم و همه اش فکر می کردم دارم مشاعرم را از دست میدهم و دیوانه شدهام والا چه معنی دارد این گونه بخندم، آنهم وسط خواب!
نزد روانپزشک رفته و داستان را تعریف می کند، روانپزشک می گوید: این ری اکشن طبیعی مغز و بدن تو به شرایطت است، یعنی چون در موقعیتی هستی که فکر و ناراحتی زیاد داری و هیچ شادی، لبخند یا حال خوبی در زندگیت نیست بخش ناخودآگاه ذهنت در خواب تو را خندانده است، چون انسان به خنده نیاز دارد، تو به شکل منطقی در بیداری هیچ دلیلی برای خنده نمی دیدی، مغزت در خواب بیدلیل خندیدن را به تو یادآوری کرده است.
حال در این روزها که جام جهانی و نگرانیهای اقتصادی هم زمان شده است، من نمیخواهم به شکل منطقی آنقدر عبوس و ناراحت باشم تا که ناخودآگاهم به کار بیافتد و در خواب بخنداندم، ترجیح میدهم در بیداری با الهام گرفتن از اتفاقات اطرافم خودم این کار را برای خودم بکنم پس به تاسی از عادل فردوسیپور در گزارش بازی ایران-مراکش که برای تکل امید ابراهیمی گفت "جونم به امید ابراهیمی" من هم می گویم:
جونم به، این بازیکنان خوشتیپ که عکس با کت و شلوارهای برازنده و زیبا حالم را خوب کرد.
جونم به، مدل موهای رامین رضائیان که انگار یک سرباز هخامنشی است و کلاهخودی بر سر دارد.
جونم به، 20 دقیقه اول بازی با مراکش با آن دفاع جانانه.
جونم به، امید ابراهیمی با آن کبودی و زخم استوکها بر روی دندههایش.
جونم به، بوسه سامان قدوس به توپ قبل از ارسال حاج صفی بر روی دروازه مراکش در دقیقه 94.
جونم به، گل بخودی مراکش با ضربه سر "عزیز بوهدوز" در دقیقه 95 و بیرون آمدن فریاد خفته ته گلوم بعد از مدتها
جونم به، اون توئیتی که بر روی عکس گریه عزیز بوهدوز نوشته بودند: سرت رو بالا بگیر مرد تو دل 80 میلیون انسان رو شاد کردی، قربون اشک و دل شکسته ات.
جونم به، تمام زنان و مردانی که به ورزشگاه آزادی رفتند و بعد از ساعتها انتظار عاقبت وارد ورزشگاه شدند و بازی ایران-اسپانیا را دیدند.
جونم به، اون لحظه بازی با اسپانیا که روی خط دروازه بیرانوند، عزت اللهی و رضائیان با تمام وجودشان مقاومت کردند تا توپ از خط عبور نکند.
جونم به، گل عزت اللهی به اسپانیا اگرچه آفساید بود ولی برای لحظهای همه ما را به عرش برد.
جونم به، لایی امیری به پیکه که تا ابد هر جا تونل ببینم یاد اون لحظه می افتم.
جونم به، اوت انداختن میلاد محمدی در لحظات آخر بازی که تا ابد لبخندی بر لبم مینشاند.
جونم به، باز هم تمام زنان و مردانی که تمام بازی را در ورزشگاه آزادی دیدند بدون ایجاد کمترین حاشیه و مشکلی.
جونم به، نگاههای دزدکی علیرضا بیرانوند به کریستین رونالدو در تونل ورزشگاه قبل از ورود به زمین بازی.
جونم به، این سردار آزمون که چسبیده به شماره 14 پرتغال و رسما خلع سلاحش کرده است.
جونم به، این روحیه جدید، اگرچه گل خوردیم اما خودمان را نباخته ایم و همچنان در پی جبرانیم.
جونم به، این چسبیدن به توپ با چشمهای بسته علیرضا بیرانوند بعد از مهار پنالتی رونالدو.
جونم به، کت پرت کردن کیروش و رفتن به داخل تونل ورزشگاه.
جونم به، کریم انصاری فرد با این پنالتی محکم و زیبا.
جونم به، تمام گریههایی که بعد از این تساوی با پرتغال دیدیم.
جونم به، 35 هزار زن و مردی که درورزشگاه آزادی بازی را دیدند و باز هیچ مشکلی پیش نیامد.
جونم به، کارلوس کیروش که در مصاحبه بعد بازی هر آنچه انتقاد داشت را گفت، نترسید و ملاحظه کار نبود.
جونم به، کارلوس کیروش برای تیمی که ساخته بود.
جونم به، عکس گریه هوادار ایرانی با اشکهای سبز.
جونم به، فوتبال.
جونم به، جام جهانی که در این روزها برای ساعاتی ذهن من را از شر دلار، سکه، خودرو، تورم و ... راحت کرد.