صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - 2023 August 09
کد خبر: ۱۳۵۹۹۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۶ - ۲۱ تير ۱۳۹۷

«منطقه حادثه‌خیز» مقصر زنده سوختن مسافران اتوبوس سنندج با قیر مذاب؟

«منطقه حادثه‌خیز» کلیدواژه بسیاری از تصادفات جاده‌ای در ایران است. تعریف آن به زبان عامیانه یعنی«قتل گاه، جایی که شانس زنده ماندن فرد 50 درصد است. یعنی رفتن با فرد است اما برگشتنش باخداست!

رویداد۲۴-«منطقه حادثه‌خیز» کلیدواژه بسیاری از تصادفات جاده‌ای در ایران است. تعریف آن به زبان عامیانه یعنی«قتل گاه، جایی که شانس زنده ماندن فرد 50 درصد است. یعنی رفتن با فرد است اما برگشتنش باخداست! فاطمه صابری- 92 سال قبل وقتی اطرافیان «درویش خان» نوازنده مشهور تار اولین قربانی تصادف اتومبیل در تهران را به خاک می‌سپردند شاید باور این ماجرا سخت بود که چند سال بعد تعداد کشته‌های تصادفات رانندگی در ایران به‌صورت ساعتی اعلام شود و رسیدن به آمار 17 هزار کشته در سال و حدود 50 کشته در روز برای مسؤولان دستاوردی مثبت باشد.

مرگ و صدمات جسمی در حوادث ترافیکی ایران به مسئله‌ای عادی تبدیل ‌شده است. طبق آمارهای رسمی سالانه بیش از 17 هزار ایرانی در جریان حوادث رانندگی جان خود را از دست می‌دهند. به جز تعداد کشته‌ها طی دو دهه گذشته بیش از چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تَن هم در تصادفات رانندگی مجروح شده‌اند. افرادی که هرگز امکان حرکت، دیدن، شنیدن و یا زندگی عادی را نخواهند داشت. همان‌هایی که در طول سال حدود 30 درصد از تخت‌های بیمارستان‌های ایران را در اشغال خود دارند و میلیون‌ها تومان صرف بهبود وضعیتشان می‌شود.

بامداد گذشته هم حادثه‌ای دل‌خراش این بار در سنندج اتفاق افتاد. خبرهای بد و حوادث ناگوار مدت‌هاست که بانام ایران گره ‌خورده است. بعد از هر حادثه بسیاری با خود تکرار می‌کنند مگر اتفاقی بدتر از این هم ممکن است؟ اما وقوع اتفاق ناگوار دیگری در این سرزمین به ما یادآوری می‌کند که همیشه در ایران چیزی برای شگفتی و مچاله شدن قلب و خراشیدن روح وجود دارد.

پریشب مسافران آسوده‌خاطر سوار بر اتوبوس، در حال خروج از ترمینال سنندج به سمت تهران بودند اما در عرض چند دقیقه دست‌کم 16 تَن از آن‌ها در 18 هزار لیتر قیر مذاب زنده‌زنده سوختند؛ طوری که امکان شناسایی جسد بسیاری از آن‌ها ممکن نیست مگر به کمک آزمایش DNA.

ساعاتی بعد از حادثه محمدحسین حمیدی رئیس پلیس‌ راهور با اشاره به جزئیات این حادثه گفت؛منطقه‌ای که تانکر حمل قیر با اتوبوس مسافربری سنندج - تهران برخورد کرد و تعدادی از مسافران لابه‌لای چند تن قیر مدفون شدند و سوختند، جزء مناطق حادثه‌خیز در سنندج است که همکاران ما بارها به مسئولان منطقه تذکرات لازم را داده بودند.

«منطقه حادثه‌خیز» کلیدواژه بسیاری از تصادفات جاده‌ای در ایران است. تعریف منطقه حادثه‌خیز به زبان عامیانه یعنی«قتلگاه، جایی که شانس زنده ماندن فرد 50 درصد است. یعنی رفتن با فرد است اما برگشتنش باخداست!

صدها منطقه ازاین‌دست در جاده‌های ایران وجود دارد. اما این‌که چرا با عِلم بر این نکته که ممکن است جان افراد با حضور در این جاده‌ها به خطر بیافتد اما بازهم بدون بازدارندگی اجازه تردد در سطح بالا داده می‌شود عجیب و غیرقابل‌توجیه است.

وظیفه پلیس راهور ناجا، وزارت راه و شهرسازی وادارات مربوطه در استان‌ها به‌ویژه سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای در ایران چیست که بعد از وقوع بسیاری از حوادث رانندگی ایران باید شنونده این توضیح و درواقع توجیه باشیم؟

مگر فلسفه وجودی ارگان‌ها و نهادها برای بهبود وضعیت مردم و ارتقای سطح زندگی آن‌ها نیست؟ پس چگونه به‌آسانی و بدون قبول مسئولیت مانند شهروندان عادی که از کنار اخبار می‌گذرند اعلام می‌کنند که محور وقوع تصادف «حادثه‌خیز» بوده. برای از بین بردن حوادث در این محورها باید چه‌کاری انجام داد؟ تعریض و استانداردسازی جاده‌ها لازم نیست؟ اصلاح هندسی نیاز است؟ اساساً جاده موردنظر برای رفت‌وآمد مناسب نیست و باید جاده‌ای جدید احداث شود؟

کاش نمایندگان مجلسی که گاه برای یک دستمال قیصریه را به آتش می‌کشند و دغدغه‌های تمام‌نشدنی برای دخالت در امور اجرایی دارند برای این قبیل موارد تذکر نظارتی بدهند و از وزیر و مدیران مربوطه سوال کنند که برای رفع عیب چه کرده‌اند؟ کاش طرح و بودجه‌ی لازم را برای اجرای حل مشکلات ازاین‌دست فراهم کنند تا جان مردم ارزشی بیشتر از توضیح یک‌خطی داشته باشد.

همان وظیفه‌ای که می‌توانند درباره تولید اتومبیل‌های غیراستاندارد داخلی داشته باشند. اتومبیل‌هایی که گویا ایمنی آخرین دغدغه سازندگانشان است و مردم ایران هم بی‌توجه به کیفیت آن‌ها در جاده‌های غیراستاندارد پا را بر پدال گاز فشار می‌دهند تا به‌سرعت به مقصد برسند؛روشن نیست در کشوری که میانگین کار مفید کمتر از یک ساعت در روز است این‌همه عجله و سرعت هنگام رانندگی برای چیست.البته با این روند آماری قابل‌توجه در جهان به ثبت رسانده‌ایم؛ در زمینه ساعت کار مفید ایران جز سه کشور آخر جهان قرار دارد و در زمینه آمار کشته‌های تصادفات رانندگی همواره یکی از سکوهای اول تا سوم را طی سال‌های گذشته در اختیار داشته‌ است.

این‌که آمار بیش از 30 کشته در هر 1000 نفر ایرانی در تصادفات جاده‌ای با وضعیت کنونی چه زمانی به آمار 3 کشته به ازای هزار تنِ کشورهای توسعه‌یافته تبدیل می‌شود بدون شک به فرهنگ‌سازی و اصلاح رفتار رانندگان بستگی دارد. رانندگانی که از ساده‌ترین مسئله در جاده یعنی رانندگی بین خطوط هم شانه خالی می‌کنند و کمربند ایمنی را نمی‌بندند مگر آنکه لیچاری نثار پلیس راهنمایی و رانندگی کنند.

این رویه باعث شده تا اشتباه‌ انسانی هم در کنار جاده‌ها و اتومبیل‌های غیر ایمن همچنان سالانه هزاران خانواده ایرانی را داغدار کند و زندگی صدهها کودک، زن و مرد دستخوش بحران‌های جبران‌ناپذیر شود.

بحران و زیانی که مسئولان بعد از هر تصادف دل‌خراش وعده رسیدگی به آن را از سوی «کمیته‌ و ستاد ویژه» می‌دهند. نتایج گزارش این قبیل کمیته‌ها روشن نیست آنچه عیان است افزایش آمار کشته‌های تصادفات در ایران است. مثلا تنها در نوروز امسال، 328 ایرانی در تصادفات جاده‌ای جان خود را از دست دادند. یعنی سه درصد افزایش کشته نسبت به مدت مشابه قبل.

بعد از هر تصادف خون‌بار در ایران و داغدار شدن خانواده‌ها این آرزو مطرح می‌شود که کاش ایمنی جاده‌ها و خودروها افزایش پیدا کند و اگر به دلایل مختلف اقتصادی و سیاسی چنین پروسه‌ای در کشور کند است، رانندگان جاده را با پیست مسابقه اشتباه نگیرند و برای چند دقیقه زودتر رسیدن به مقصد باعث مرگ خود، خانواده و هم‌وطنانشان نشوند.

نظرات شما