صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 08
کد خبر: ۱۳۶۲۸۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۳ - ۲۴ تير ۱۳۹۷
رییس دفتر سیاسی توسعه ملی در گفت‌وگو با رویداد۲۴:

اتهام سازمان مجاهدین این بود که در حال تکه کردن جامعه است/ راهی جز حضور در احزاب بلد نیستیم

رییس دفتر سیاسی توسعه ملی با اشاره به سابقه عضویت اعضای این حزب در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می‌گوید: در دهه هفتاد وقتی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جریان‌بندی خود را به جامعه ارائه کرد، یکی از مهمترین اتهاماتش این بود که در حال تکه کردن جامعه ایران است و در آن برش‌های بزرگ ایجاد می‌کند ولی امروز آنها این تفاوت‌ها را پذیرفتند.
رویداد۲۴ حزب توسعه ملی ایران اسلامی چندی پیش در بیانیه‌ای به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد. علی باقری عضو شورای مرکزی این حزب در نخستین گفت‌وگوی خود درباره حزب متبوعش توضیح می‌دهد و می‌گوید حضور اعضای سابق سازمان مجاهدین در این حزب، باعث شده آینده خوبی در انتظار حزب باشد. متن گفت‌گوی علی باقری با رویداد۲۴ به شرح زیر است:

اعضای حزب توسعه ملی چه افرادی هستند و کجای سیاست ایران هستند؟

ما جمعی از فعالان سیاسی چند دهه گذشته ایران بودیم که در ادوار قبل هم در گروه‌های سیاسی فعالیت داشتیم اما شرایط کشور به سمتی رفت که ادامه فعالیت در آن تشکل‌ها امکان‌پذیر نبود. لذا از سه سال پیش افرادی که با هم قرابت فکری داشتند، به این جمع‌بندی رسیدند که فعالیت را در حزبی جدید از سر بگیرند.

سوالی که مخاطبان سیاست دارند این است که با وجود صدها حزب در کشور چرا یک حزب سیاسی جدید باید تشکیل شود؟

با تجاربی که در وزارت کشور داشتم و ارتباط مستقیم با بحث تحزب دارم، معتقدم ساختار فعلی تحزب در کشور آسیب‌های متعددی دارد که یکی از این آسیب‌ها تعدد احزاب است که الزاما به معنای تعدد گرایش‌ها و افکار نیست.

در جریان اصلاح طلب هم این آسیب هست لذا فرایند تحزب در ایران باید به سمت تجمیع احزاب  و تشکیل احزاب فراگیر برود و شخصا از این ایده حمایت می‌کنم. در حال حاضر که شورای عالی سیاستگذاری، تعدد احزاب را به رسمیت شناخته لذا اگر ما بخواهیم پا به عرصه سیاسی بگذاریم، نیاز به حزب داریم اما هر حرکتی که در جهت تشکیل احزاب اصلاح‌طلب به عرصه بیاید، قطعا از آن حمایت می‌کنیم و آنجا اصراری نداریم تشخص خود را حفظ کنیم. اما تا آن زمان با افرادی که بیشترین قرابت فکری و عاطفی را داریم در یک تشکل جدید فعالیت خواهیم کرد.

اصلا امروز با توجه به حجم مشکلات کار اصلاح‌طلبی جواب می‌دهد؟

در بیانیه خود اعلام کردیم که اصلاح‌طلبیم و در واقع مسیر دیگری برای اصلاح کشور نمی‌شناسیم. نه به عنوان شعار و پوشش که از بن جان به اصلاح‌طلبی به عنوان استراتژی اعتقاد داریم. ما معتقدیم سازمان‌یابی یگانه راهی است که عناصر اصلاح‌طلب می‌توانند برای کنش‌گری انتخاب کنند.

ممکن است فشار آنقدر زیاد بشود که به انحلال تشکل منجر شود اما فعلا هیچ روش دیگری برای نیروهای نزدیک ما وجود ندارد. با همه محدودیت‌هایی که کار حزبی دارد، تلاش برای تثبیت نهاد حزب در کشور را به عنوان شروعی برای اثرگذاری در مناسبات کشور می‌دانیم. دموکراسی بدون حزب شوخی بیش نیست و اساسا حزب زایده دموکراسی‌های مدرن در اروپاست. این که بعد از سه دهه و چهار دهه کار سیاسی به سمت تحزب رفتند به این خاطر است که راهی جز حزب نمی‌شناسیم.

احساس می‌کنم هر چقدر کشور جلو می‌رود به ناکارآمد بودن اداره جامعه توسط یک کل واحد که همه اقشار در آن بگنجند، بیشتر پی می‌بریم. البته کل واحد می‌تواند در عرصه منافع ملی  و امنیت ملی کارآمد باشد اما در عرصه سیاست‌ورزی، با وجود تلاش بخش‌هایی از حاکمیت برای نفی تکثر، این مسئله خود را به کشور تحمیل کرده است.

در دهه هفتاد وقتی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جریان‌بندی خود را به جامعه ارائه کرد، یکی از مهمترین اتهاماتش این بود که در حال تکه کردن جامعه ایران است و در آن برش‌های بزرگ ایجاد می‌کند ولی امروز آنها این تفاوت‌ها را پذیرفتند.

دلایل  ناکامی احزاب در ایران چیست؟

شما سال‌های بعد از مشروطه را بررسی کنید، هر وقت حزب می‌خواسته در ایران شکل بگیرد، سیکل معیوب استبداد مانع رشد آن می‌شد. همین الان احزاب قدیمی کشور بعد از موتلفه، کارگزاران است که متولد 74 است. سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت یا حتی حزب جمهوری اسلامی چقدر دوام آوردند؟

مرزهای هویتی شما با سایر نیروهای سیاسی کجاست؟

اگر بیانیه اعلام موجودیت ما را ببینید، متوجه بسیاری از مرزهای هویتی ما می‌شوید. شاید برخی عناوین مشترک باشد اما بسیاری از این ویژگی‌ها می‌تواند برای افرادی که تحولات سیاسی را جدی‌تر دنبال کند، مشخص‌کننده هویت ما باشد. شاید بین گروه‌های اصلاح‌طلب هیچ حزبی به اندازه توسعه ملی به مسئله عدالت ورود نکرده باشد. یا هویت مسلمانی و تعریفی که از این هویت ارائه شده است با تعریف و هویت گروه های اصولگرا تفاوت دارد.

در شورای مرکزی خود اقتصاد دان دارید که برای کشور برنامه اقتصادی داشته باشند؟

در این کشور عضو چند حزب بودم و هیچ کدام عاقبت به خیر نشدند. سر سالم به گور نبردند.  ما هفده سال در یک حزبی فعالیت کردیم اما در یک لحظه همه رشته‌های ما را پنبه کردند و تجمیع توانی ما را از بین بردند.

البته در اساسنامه حزب، قسمتی به عنوان دولت در سایه برای برنامه‌ریزی کشور پیش بینی شده است و این را نقص خود در سیاست سه دهه گذشته خود می‌بینیم که احزاب کشور بدل به ماشین صدور بیانیه شدند و این از کارکرد واقعی حزب فاصله دارد. اما با همه این مسائل، جامعه ایران برای رسیدن به یک سطح قابل قبول، باید آزمون استقرار تحزب در کشور را از سر بگذراند که ما در این عرصه همیشه شکست خوردیم. اما با وجود تجربه تلخ تحزب در کشور به این نتیجه می‌رسم که باید بار دیگر به  سمت تحزب برویم. البته مردم اعتماد به احزاب ندارند ولی این را ابزاری برای تحقیر احزاب نمی‌دانم.

همیشه در دهه‌های گذشته بحث آزادی اولویت داشته است و بحث درباره مسائل اقتصادی عمومیت کمتر داشته است. با اینهمه در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که دیدگاه اقتصادی داشته، گاهی اصرار روی بحث‌های اقتصادی، ائتلاف‌های سیاسی آن را از بین برده است. کار جبهه‌ای کار بر مدار حداقل‌هاست. البته بسیاری احزاب هم ممکن است تئوری اقتصادی نداشته  باشند اما احزابی که دارند هم سعی می‌کنند روی آن مانور ندهند و بعد به عنوان یک جریان صاحب نفوذ، با فشار آن تئوری را جا بیندازند.
نظرات شما