تحلیل بلومبرگ از تقابل موافقان و مخالفان در ایران؛
نشریه بلومبرگ به تقابل مخالفان و موافقان در ایران اشاره کرده و در مقالهای نوشته است ایران را بروکراتها اداره میکند لذا ناکارآمدی و بیعدالتی محصول ایدئولوژی نیست بلکه محصول سوءمدیریت در نهادهاست.
رویداد۲۴ بلومبرگ در تحلیلی درباره مخالفتها در ایران نوشت: کسانی که در ایران پروژه تغییر نظام را دنبال میکنند رویکردهای متفاوتی دارند: برخی به گذشته چشم دارند و برخی طرفدار جامعه بیطبقه هستند و برخی هم تنها رنجیدهاند. اما همه اینها معتقدند بحرانهای بیکاری، آب، حقوق بشر محصول سوءمدیریت است. این رسانه در ادامه با اشاره به حضور مخالفان پس از خروج آمریکا از توافق هستهای، نوشته است استفاده از تحریمها برای از کار انداختن مسئولان و ایجاد ناآرامی در سراسر کشور علیه دولت روحانی که خود را نزدیک به اصلاحطلبان معرفی کرده، باعث شده این روزها واژه تغییر نظام به جای اصلاحات تدریجی در ادبیات سیاسی جای بگیرد. بخشی از مخالفان با اصلاحات مخالفت میکنند و از ادبیات تغییر بنیادی یا حتی براندازی سخن میگویند. با اینهمه بلومبرگ در مطلب خود به ساختارهایی اشاره کرده که اصلاحات را برای ایران مفیدتر میداند.
یک فعال سیاسی و حقوق بشر یه الی لیک خبرنگار بلومبرگ گفته است: هرچند اصلاحات در ایران تاثیر بزرگی ندارد، اما آنچه حامیان تغییر نظام قادر به درک آن نیستند یا نمیخواهند باشند، این است که تغییر بدون اصلاحات غیر ممکن است.
این روزنامه در ادامه نوشته است برای درک بهتر جامعه ایران باید به نقش نهادها و مشکلات دائمی اقتصاد و اجتماع ایران نگاه کرد و دریافت قدرت این نهادها چقدر است. در مقالهای که بلومبرگ به آن استناد کرده، نوشته شده علیرغم تصور اینکه همه گمان میکنند روحانیون قدرت ایران را در اختیار دارند، نگاهی به کابینههای دولتها از زمان انقلاب ۱۹۷۹ تا کنون نشان میدهد میانگین تعداد روحانیون در وزرای کابینه در هر دولت تنها سه وزیر از میان ۳۱ وزیر بوده است و در قوه مقننه که در دور اول مجلس شورای اسلامی نیمی از نمایندگان را روحانیون تشکیل میدادند، امروز به ۶ نفر رسیده است. ضمن اینکه روحانیون در هیچ یک از سلسله مراتب شرکتهای دولتی از قبیل شرکت نفت و هواپیمایی ملی و خودروسازیهای ملی و بخش استخراج معادن حضور ندارند.
البته قطعا نهادهایی مانند قوه قضاییه هستند که به واسطه نحوه فعالیت آنها، روحانیون منصب دارند، اما واقعیت این است که ایران را بروکراتها اداره میکند لذا ناکارآمدی و بیعدالتی محصول ایدئولوژی نیست بلکه محصول سوءمدیریت در نهادهاست.
بلومبرگ مینویسد ضعیف بودن حاکمیت قانون در ایران نتایجی به بار دارد: درخواست یک افسر پلیس فرصتطلب برای دریافت رشوه به همان اندازه که یک انتخاب شخصی است، ناشی از شکستهای نهادین است.
این رسانه نوشته است: بحرانهای زیست محیطی را در نظر بگیرید و این واقعیت که مصرف آب روزانه هر ایرانی ۲۵۰ لیتر معادل ۶۶ گالن است. این دو برابر میانگین مصرف جهانی است.
این چیزها با تغییر نظام در تهران تغییر نخواهد کرد. هر حکومت جدیدی وارث نهادهای کنونی ایران و فرهنگ دیرینهاش خواهد بود. تغییر نظام به خودی خود تاثیر کمی بر چالشهای ساختاری ایران خواهد داشت. تجربه شرق آسیا و اروپای شرقی به عنوان دو منطقهای که شاهد موج تغییرات در سالهای اخیر بودهاند، نشانگر محدودیتهای تغییر رژیم بر بهبود اوضاع اقتصادی است. جفری سیچز اقتصاددان دانشگاه کلمبیا معتقد است نهادهای ناکارآمد، باری بر دوش بهبود اوضاع اقتصادی بعد از تغییرات سیاسی است.
بررسی موفقیتهای اقتصادی شرق آسیا در مقایسه با شرق اروپا نشان میدهد کشورهای شرق اروپا بیش از آسیای شرقی به بازسازی ساختاری نیاز داشتند، چراکه از سطح بالایی از صنعتیسازی آغاز به کار کردهاند و درجه بالاتری از عدم تعادل ساختاری را در اقتصاد تحمل میکنند. به طور خلاصه این واقعیت وجود دارد که یک اقتصاد به شدت صنعتی شده با ساختارهای مدیریتی ناکارآمد مانند مورد ایران، مزایای تغییرات سیاسی را در اقتصاد محدود خواهد کرد.
ابن استاد دانشگاه کلمبیا نشان میدهد که وجود یک دولت رفاه فربه مانع از بازسازی اقتصادی بعد از تغییر حاکمیت است. بر اساس ارزیابیهای او، در کشورهای سوسیالیست، حفظ ارزشهای جهانی اجتماعی که منجر به ایجاد یک دولت رفاه اجتماعی در سطحی وسیع شده بوذ مانع از تغییرات اقتصادی موثر در کشورهایی شد که تغییر نظام را تجربه کرده بودند و همین دینامیک در مورد ایران نیز صادق است.
شما اشغالگران سفارت هم تا یکی در همان آمریکای جهانخوار کلمه ای به نفعتان زر بزند میکنیدش مرجع