-روزنامه سردمدار افراط و تندروی در گزارش سیاسی امروز خود پیشنهاد توقیف کشتیهای تجاری آمریکا در خلیج فارس در ازای مصادره ۲ میلیارد دلار اموال ایران را مطرح کرد.
روزنامه «کیهان» در شماره امروز خود، طی گزارشی سیاسی، توقیف کشتیهای تجاری آمریکا در خلیج فارس را تنها راه برای استرداد ۲ میلیارد دلار مصادره شده ایران عنوان کرد و در مهمترین بخش این گزارش نوشت: «در این میان به نظر می رسد تنها راه عملی برای استیفای حقوق ملت و بازگرداندن اموال غارت شده ایران، توقیف کشتیهای تجاری آمریکا در خلیج فارس باشد. پروندههای بسیاری وجود دارد که میتوان آمریکا را در آنها محکوم و دستور توقیف اموال آنان را صادر کرد. پرونده مبادله جیسون رضائیان - جاسوسی در پوشش خبرنگار - که منجر به آزادی یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از اموال ایران شد، نشان داد آمریکاییها تنها زبان قدرت و زور را میفهمند. توقیف قانونی و مبتنی بر احکام قضایی کشتی تجاری و اموال آمریکاییها در خلیج فارس - فارغ از میزان ارزش مادی اموال توقیفی - به واشنگتن میفهماند دست ایران برخلاف تصور آنان به هیچ عنوان بسته نبوده و قدرت مقابله به مثل را دارد. این اقدام باعث می شود سایر اموال ایران در آمریکا از دستبرد مصون مانده و راه برای استرداد اموال غارت شده هموار شود. این اقدام عملی برای جمهوری اسلامی ایران دشوار نیست و تنها نیاز به عزم و اراده دارد.»
جریان فکری خاصی که این پیشنهاد را مطرح میکند، همان جریانی است که در سال ۱۳۹۰ نیز نفت بر آتش «بستن تنگه هرمز» میریخت.
در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، هنگامی که غرب ایران را تهدید به تحریم نفتی کرد، جریان فکری افراطی و تندرو، که برخورد جوزده و هیجانی با پدیدههای مختلف از خصوصیات بارز آنهاست، پیشنهاد بستن تنگه هرمز را مطرح کرد و رسانههای این جریان خاص (از جمله روزنامه کیهان)، آتش این برخورد هیجانی را بیش از پیش شعله ور کردند.
فضای امنیتی-نظامی شدیدی در آن زمان بر منطقه سنگینی میکرد، رسانههای مختلف داخلی و خارجی درباره جنگ احتمالی، ناشی از چنین رفتاری گمانه زنی میکردند تا حدی که ترکیه از هراس یک جنگ منطقهای گسترده، برای پادرمیانی در این موضوع پا پیش گذاشت.
در همان زمان، محمدرضا رحیمی، معاون رئیس جمهور وقت که از مفاخر دولت محمود احمدینژاد است، به عنوان یکی از مهمترین حامیان بستن تنگه هرمز، ادعا کرده بود: «آنها زمزمه تحریم نفت را دارند، ولی هرگز به این آرزو نخواهند رسید، اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.»
بحث اینکه غرب به آرزوی تحریم نفتی ایران رسید یا خیر یک بحث کاملا مجزاست، اما بحث اینکه ادعای رحیمی مبنی بر بستن تنگه هرمز و عدم عبور نفت از این تنگه تا چه حد عملی شد، بحث مرتبط با پیشنهاد امروز کیهان است.
در آن زمان غرب بواسطه حضور تندروها در راس نظام اجرایی جمهوری اسلامی، تلاشهای خود برای بهانه تراشی برای گزینه نظامی علیه ایران را بیش از پیش تشدید کرده بود و بستن تنگه هرمز میتوانست جرقهای باشد بر آتش زیر خاکستر منطقه پر آشوب خاورمیانه..
البته این تنها مورد پیشنهاد «کیهان» برای بستن تنگه هرمز نبود؛ حسین شریعتمداری در یادداشت خود در آخرین شنبه سال ۱۳۹۳ با عنوان «توافق هستهای محال است!»، نوشت: «شاید کسانی این نگاه را «بدبینانه» تلقی کنند ولی همه شواهد و نشانههای موجود حکایت از آن دارند که نگاهی «واقعبینانه» است و آن، اینکه چالش هستهای کشورمان با حریف «نقطه پایان» ندارد و رسیدن به توافقی که در آن حق ایران اسلامی به رسمیت شناخته شده باشد، «ناممکن» و «محال» است... جمهوری اسلامی ایران میتواند در واکنش به قطعنامه اتحادیه اروپا که تعهدآور بینالمللی نیست، از این حق استفاده کند و تنگه هرمز را به روی نفتکشهای حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران ببندد.»
نیاز به توضیح نیست که این پیش بینی شریعتمداری نیز مانند بسیاری دیگر، محقق نشد و تیم مذاکره کننده هستهای توانایی خود را برای حل و فصل دیپلماتیک مسائل ثابت کرد.
برخوردهای هیجان زده طیف تندرو در سالهای گذشته همواره عواقبی را برای نظام به همراه داشته و این بار نیز این جریان به هر دلیلی در آستانه آغاز تحرک جدیدی قرار دارد.
روزنامه «کیهان» چنانچه داعیه حراست و پاسداری از نظام جمهوری اسلامی دارد، نباید بدون در نظر گرفتن شرایط برهه زمانی حاضر، چنین پیشنهاد هیجان زدهای (توقیف کشتیهای تجاری آمریکا) را مطرح کند، چرا که برافروختن آتش یک جنگ در منطقه که یک طرف آن جمهوری اسلامی باشد، از هیچ رویکردی در راستای منافع نظام جمهوری اسلامی نیست.
در برهه زمانی حاضر که منطقه به خودی خود درگیر نزاعهای قومیتی و تروریستی است، مطرح کردن چنین پیشنهادهای جنگ افروزانهای با هیچ عقل سلیمی قابل توجیه نیست.
از سوی دیگر نامه محمد جواد ظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی کشور بهبان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، که با واکنشهای بسیاری از مقامات رسمی و غیررسمی ایالات متحده را به همراه داشت و همه آنان متفق القول بر این عقیده بودند که در بررسی پرونده مصادره ۲ میلیارد دلار اموال ایران، نیازی به ورود سازمان ملل نیست و موضوع بین طرفین حل و فصل خواهد شد؛ پیش از هرچیز بیانگر آن است که نخستین اقدام دولت برای جبران خسارات به بار آمده از دولت گذشته، کاملا هوشمندانه و مبتنی بر اصول دیپلماتیک و با حفظ عزت نظام جمهوری اسلامی بوده است.
همچنین نباید فراموش کرد که ملت ایران که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و انتخابات مجلس ۱۳۹۴ بار دیگر ثابت کرد که از افراط گراییها و تندرویهای داخلی به تنگ آمده، به هیچ وجه تمایلی به بروز این تندرویها در عرصه بین المللی ندارد.
با این تفاسیر شایستهتر آن است که جریان تندرو به جای پیشنهاد روشهای هیجان زده و جنگ افروزانه، و بر اساس آنکه همواره در مورد تواناییهای دیپلماتیک دولت حاضر دچار پیش بینیهای اشتباه شده، روند پیشنهاد دادن این روشها را متوقف کند، چرا که دولت حاضر بارها ثابت کرده که به جای متوسل شدن به جنگ افروزی و به بار آوردن خسارات جبران ناپذیر، میتواند از روشهای دیپلماتیک این مسائل را حل و فصل کرد.