دور دوم دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم به پایان رسید. انتخاباتی که به گواه آمار و ارقام یکی از پرشورترین انتخابات ادوار گذشته مجلس بوده است. جدای از مشارکت بالای مردم در سطح کشور، نتایج حاصل از آن به قدری متفاوت از چند دور گذشته بود که امروز بسیاری از سیاستمداران از واژه «حماسه» از آن یاد میکنند.
بیشک پس از هر پیروزی و شکستی باید درسهایی از آن گرفت، درسهایی که شاید نتوان برای آن قیمت تعیین کرد. در این بین عدهای به پشتوانه عقبه و کارنامه خود رای آوردند و عدهای به واسطه حضور در لیستها به موفقیت دست یافتند. پس از انتخابات مجلس ششم و پیروزی قاطع اصلاح طلبان در سطح کشور هیچگاه در سه مجلس بعدی حتی شاهد حضور یک اقلیت قوی و قابل ملاحظهای از اصلاح طلبان در مجلس نبودیم اما نوار ناکامی این جبهه که بخشی از آن به واسطه رد صلاحیتهای گسترده صورت پذیرفته بود پس از ۱۲ سال قطع شد تا دوباره بارقههایی از امید در جبهه اصلاحات شکل بگیرد.
هرچند شعارهای اصلاح طلبان سکه رایج این روزهای کشور است اما گفتن «نه» به برخی از کاندیداها خود اهرمی برای پیروزی برخی افراد لیست امید شد. در کمتر محفل اصولگرایی است که از آسیبشناسی این «نه» بزرگ و معنی دار حرفی به میان نیاید. رویکردهایی که ۱۲ سال بیرقیب و با کمترین انتقاد در حال جولان دادن بود امروز با احتیاط در جامعه میدان داری میکند. برخوردهای حذفی برخی از افراد جبهه اصولگرایان با رقیب کار را به جایی برد که مردم تهران با کمترین شناخت و با بیشترین اعتماد به لیدرهای سیاسی خود به هر دو لیست (امید و خبرگان مردم) رای دادند و کسانی را از میدان و صحنه سیاسی دور کردند که فقط تا همین چند روز آینده مهمترین عوامل تصمیم گیرنده هستند.
در طرف دیگر برخی از کسانی که سابقه آنچنانی در جبهه اصلاحات نداشتند سخت به دنبال قرار گرفتن نام خود در لیست امید بودند. این فرصت طلبان دریافته بودند که امروز موج سواری با نام اعتدال شانسی را برای پیروزی آنها حاصل خواهد کرد که شاید دیگر چنین فرصتی نصیب آنها نشود.
وقتی به کارنامه برخی از این شنبهزادهها نگریسته میشود میبینیم که حتی در همین انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ هم فعالیتی نداشتند و در پارهای از مواقع ضد رییس جمهور کنونی هم سخنانی به میان آوردند. به هر ترتیب برخی از این فرصت طلبان به لطف رد صلاحیت نیروهای شاخص اصلاح طلب و قولهای توخالی به شوراهای سیاستگذاری استان خود فضا را به دست گرفتند و خود را یک چهره اصلاح طلب کارآمد معرفی کردند. حال که بعضی از این افراد نتوانستند به صندلی بهارستان دست پیدا کنند امروز بجای بازبینی سابقه نه چندان روشن خود به دنبال آنند که تمام تقصیرها را به گردن افرادی بیاندازند که از تفکر و اصالت پوچ آنها باخبر بودند.
با همه این تفاسیر سوت پایان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی کشیده شد اما خوب است برخی از راه نیافتگان به خانه ملت بجای تهمت و رفتارهای مذبذبانه کمی به گذشته خود بنگرند و با اصلاح رفتارهای غلط و غیراخلاقی خود بیش از این آبروی خود را به حراج نگذارند و همچنین آن عده از راه یافتگان که سابقه چندان روشنی در جبهه اصلاحات ندارند، بدانند که عملکرد آینده آنها زیر ذره بین مردمی است که با اغماض آنها را پذیرفته و در لیست اصلاحات به آنها اعتماد کردند.
*روزنامه نگار