رویداد۲۴ وقتی که نامش به میان آمد اتحادی ناگهانی شکل گرفت. دانشجویان به حسن روحانی نامه نوشتند، در چند دانشگاه اعتراض کردند، برخی استادان دانشگاه در این اعتراض آنها را همراهی کردند و حتی برخی نمایندگان مجلس هم با دیده شک و تردید به انتخاب منصور غلامی به عنوان وزیر علوم نگاه کردند. در نهایت اما غلامی رای اعتماد مجلس را گرفت.
محمود صادقی، عضو کمیسیون آموزش در توییتر خود نوشت: «در شرایطی که دانشجویان عزیز کمپین «نه به غلامی» را راه انداختهاند، نه گفتن خیلی آسان شده؛ اما من نتوانستم وجدانم را برای نه گفتن قانع کنم.» وزیر علوم دولت دوازدهم میگوید میداند که ریشه آن اعتراض گسترده اولیه در کجا بوده است (هر چند نمیگوید کجا)، میگوید زمان لازم است تا دانشجویانی که معترض بودند اما او را نمیشناختند بتوانند قضاوت کنند. اما دانشجویان همچنان سوالات بیجواب دارند و تردیدهایی که میخواهند وزیر به آنها پاسخ دهد. شرح این مطالبات و سوالات روز شنبه ٣٠ تیرماه در گزارش «آقای وزیر صدای ما را میشنوید؟»
منصور غلامی هفت ماه است در دفتر ریاست وزارت علوم نشسته و در همان دفتر است که در مورد شرایط انتخابش به عنوان وزیر علوم، آنچه در این ماهها گذشته، احکام دانشجویان بازداشتی پس از اعتراضات دی ماه و جایگاهش در کابینه دولت دوازدهم پاسخ میدهد.
تقریبا هفت ماه از آغاز به کار شما به عنوان وزیر علوم گذشته است. یک سری از فعالان دانشجویی معتقدند که دستکم در این مدت تفاوت چندانی بین کار شما و آقای دکتر فرهادی، وزیر سابق علوم ندیدهاند و تغییر وزیر چندان هم محسوس نبوده است. در این مدت چه کردهاید؟ در این هفت ماه چه گذشته؟
ما با توجه به اینکه کارمان را در مجموعه دولت دوازدهم و در استمرار برنامههای دولت یازدهم، دولت تدبیر و امید آغاز کردیم طبعا با رویکرد ادامه برنامههای دولت و توجه به قوانین، سندها و مستنداتی که برای مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تکالیفی مشخص کرده بودند، کار را شروع کردیم. طبیعی است اولین کاری که کردم این بود که با بررسی برنامهها و اسناد در حال اجرا و تطبیق آن با سندهای مصوب کشور برنامههایی را تنظیم و به مجلس شورای اسلامی تقدیم کردم.
تلاش ما این بوده که ضمن حفظ مسیر اجرای آن برنامهها برای تقویت، سرعت دادن و پیشبرد امور، برنامهریزیهای جدید کنیم یا اصلاح و تقویت برنامههای قبلی را در دستور کار قرار دهیم. کارگروههای مختلف در حوزههای مختلف اعم از حوزههای آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و حتی حقوقی و بخشهای دانشجویی شکل گرفت که عملکرد وزارتخانه تا زمانی که من آمدم را بررسی و با یافتن نقاط قوت و ضعف برنامههای جدید را طراحی کردند. این برنامهها در جلسات رسمی به تصویب رسید و اجرایی شد.
در واقع فعالیتهای وزارت علوم تنوع و گستردگی فراوانی دارد، درست است که نمود اصلی ما دانشگاهها هستند اما حوزههای پژوهشی وسیع و فرهنگی و حقوق اجتماعی داریم و مسائلی که برای پشتیبانی از بخشهای آموزشی و پژوهشی وجود دارند و باید به صورت همزمان کارشان را پیش ببریم. به صورت خلاصه باید بگویم که در این مدت برنامههایی را بازنگری کردیم، برنامههای جدید تصویب و آییننامهها و روشهای اجرایی پیشبینی شده و در حال اجرا هستند.
بخش دانشجویی و فرهنگی و اجتماعی یکی از بخشهای فعالیت دانشگاهها و حوزه وزارت علوم است که قاعدتا ما آن را جزو بخشهای مهم میدانیم اما تنها حوزه کاری ما نیست که بخواهیم صرفا روی آن تاکید داشته باشیم. در حوزه آموزش طرح آمایش و ساماندهی آموزش عالی به خوبی دارد پیش میرود؛ کاری که وسعت بسیار زیادی دارد. ما در کشور بیش از ٢ هزار و ٥٠٠ مرکز و واحد آموزشی داریم که باید برایشان برنامهریزی شود تا در حوزه پژوهش و توسعه منطقهای و ملی تاثیرگذار باشند و ادامه کارشان در راستای اجرای اهداف باشد.
در حوزه فناوری و پژوهش فناوری تلاشمان این بوده که دستاوردهای پژوهشی به سمت تاثیر در سمت جامعه بیایند. در حوزه توسعه مقالات و سندهای ملی رشد و حرکت بسیار خوبی داشتهایم اما همیشه سوال این بوده که این تحقیقات چقدر در سطح جامعه اثر دارد و چقدر به سمت صنعت هدایت شده و مردم چقدر از آن بهره میبرند؟ تلاش ما این بوده که با تقویت پارکهای علم و فناوری، توسعه مراکز رشد و توسعه ارتباط با صنعت، به صورت پروژههای مشترک وارد کار رو در رو شویم و این تواناییهای علمی را در اختیار بخشهای مختلف از صنعت گرفته تا حوزه اجتماعی قرار دهیم. این بخش به خوبی پیش رفته و با دستگاههایی از جمله وزارت صنعت و معدن، کشور و نفت قراردادهای همکاری بسیار خوبی داشتیم که در حال انجام است.
یکی از کارهای مهم ما این است که دانشگاهها روی شرکتهای دانشبنیان، حمایت از ایدهها و استارتآپهای جدید کارهای خوبی انجام دادهاند که البته دانشگاههای تهران در این حوزه موفقتر بودهاند چون کارشان را زودتر شروع کرده بودند. معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری هم با همین ظرفیتها کارش را جلو میبرد چون وظیفهاش حمایت از این مجموعهها است و آمار و اطلاعاتی که در این زمینه منتشر میشود با حمایت این مجموعههایی است که دارند کار میکنند. این آمار بسیار امیدوارکننده است و افق روشنی وجود دارد.
در حوزه فرهنگی و اجتماعی که یکی از حوزههای مهم است و در بحث حمایت از انجمنهای علمی، کانونهای دانشجویی و تشکلهای اسلامی برنامههای خوبی تدوین کردهایم که به خصوص در دو سال گذشته دانشگاهها برنامههای حمایتی قابل قبولی برای حمایت از تشکلها داشتهاند. وزارت علوم در حقیقت ستادی و حمایتی کار میکند اما در همین قالب برنامهریزی هماهنگی و همراهی با دانشگاه را داشتهایم و با جلسات مستمر، پایش مستمر و آموزش کارکنان بخش فرهنگی برای تقویت این بخش پیش رفتهایم.
پس از این هفت ماه بخشیاش به برنامهریزی گذشته، بخشیاش به سمت اجرا رفته و مجموعا شاید نتوان آمار و گزارش خیلی بارزی را نشان داد اما چون در استمرار برنامههای دوره قبل بوده میتوان این حرکت رو به رشد را نشان داد. آن مواردی که میگویید فعالان دانشجویی مورد اشاره قرار دادهاند احتمالا موارد خاصی هستند که احیانا به دلایل شرایط خاصی آنگونه که انتظار داشتند پیش نرفته یا احیانا به صورت بارز به آنها پرداخته نشده است.
زمانی که به عنوان گزینه تصدی وزارت علوم به مجلس معرفی شدید اتحاد عجیبی به وجود آمد که هسته اولیهاش مخالفت با حضور شما بود. ١٤٢ تشکل دانشجویی به آقای روحانی نامه نوشتند، استادان دانشگاه نامه نوشتند، برخی از اعضای فراکسیون امید مجلس اعتراض کردند و حتی در یکسری از دانشگاههای مختلف کشور علیه این انتخاب تجمع شد. همان موقع یک نفر در فضای توییتر نوشت «دلم میخواهد بدانم با این همه مخالفت حال منصور غلامی چطور است؟» آن موقع حالتان چطور بود؟ اصلا فکر نکردید که با این حجم از اعتراض این پست را قبول نکنید؟
باید عرض کنم که چون من میدانستم هسته اولیه این مخالفت کجاست، لذا...
کجا بود؟
حالا شاید چون زمان گذشته بهتر است اشاره نکنم. به هر حال به خاطر همین بود که بخش قابل توجهی از مخالفتها را به این حساب گذاشتم که اصلا مرا نمیشناسند! فقط به یک هسته اولیه اعتماد کرده بودند. قاعده این است که در فرهنگ سیاسی وقتی داریم فعالیت میکنیم باید صداقت و مسائل اخلاقی را رعایت کنیم و اگر این اصولی که مورد قبول همه است خدای نکرده رعایت نشود همچنان باور اولیه این است که حتما این فعالیتها دارد بر مبنای اصول صورت میگیرد. البته اساتید زیاد میان مخالفان نبودند اما اگر همان موقع به میان دانشجویان میرفتید و سوال میکردید که آیا شما ایشان را دیدهاید و با سوابقش آشنایی دارید، جواب میدادند: نه! فقط میگفتند که دانشجویان فلان جا یا استادان فلان جا این حرفها را زدهاند.
این حرکت در شرایط خاصی اتفاق افتاد و چون میدانستم که از روی شناخت نیست برایم نگرانی به وجود نیاورد. بعدا هم در برنامهها دیدم که انگار در مجموع این موج فروکش کرده است چون عدهای که با من آشنا بودند، فعالان دانشجویی دهه هشتاد که با من کار کرده بودند، وارد شدند و در اصلاح آن نگرشی که ایجاد شده بود فعالیتهای خوبی را داشتند و باعث شدند که بسیاری از نگرانیها و عدم شناختها برطرف شود. نمیگویم که این مخالفتها صفر شد اما به یک تعادلی رسید.
یعنی الان فکر میکنید حمایت اجتماعی لازم را در دانشگاه دارید؟
ببینید قاعدتا زمان در این موضوع نقش دارد. زمانی من در دانشگاه مسوولیتهایی داشتم که زمان خاصی بود و آثار همکاریهایی که آن موقع داشتیم و تلاشهایی که در حوزه دانشجویی انجام شد و خاطراتی که دانشجویان داشتند اثرش را در این دوره گذاشت. طبیعتا شرایط فعلی با آن موقع خیلی فرق دارد هم به لحاظ شرایط دانشگاهها و هم شرایط اجتماعی کشور.
تلاش این است که در مدیریتمان بهترین شکل مدیریت را اجرا کنیم و نه تکرار الگوها و مدلهای یک بازه زمانی دیگر. لذا مدیریت باید پویا و منطبق با شرایط زمانی اتفاق بیفتد. اینکه کسانی انتظار داشتند که اگر مدیر شوم مدیریت ١٠ یا ١٥ سال گذشتهام را تکرار کنم انتظار معقولی نیست و شاید به صلاح هم نباشد.
الان احساس میکنم در مجموعه کاری که داریم انجام میدهیم تلاشمان در راستای همان برنامههای حمایت از مجموعههای دانشجویی است و کمک به فعالیتهای سالم و قانونمند دانشجویان در عرصه دانشگاهها و باید حمایتهایی که قانون به ما اجازه میدهد را فراهم کنیم و توسعه دهیم. ارزیابی من این است که باید عملکرد را در یک مجموعه کلی ارزیابی کنیم و خب ممکن است بخشهایی قویتر و بخشهایی ضعیفتر باشد اما از آنجایی که کار مال همکارانم است شخصا از تلاشهای آنها راضی هستم.
پس حتی اینکه میگفتند گزینه بیستویکم آقای روحانی بودهاید هم برای قبول این مسوولیت تردیدی در شما ایجاد نکرد.
اصلا مهمترین بخش کار این بود که برخلاف بعضیها که خیلی تلاش میکردند که بیایند من هیچ تلاشی برای گرفتن این جایگاه نکردم.
به من مراجعه شد، از من خواسته شد و پس از صحبت اولیه متوجه شدم که این درخواست برای جلو آمدن من یک درخواست جدی از سوی ریاست محترم جمهور است و بر حسب وظیفه شهروندی و حسب وظیفه قرار گرفتن در مجموعه سیاسی که برای مدیریت کشور و رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی فعالیت میکند، گفتم که اگر بررسیهای اولیه انجام شده و به من تکلیف میشود وظیفه دارم که آن را قبول کنم.
از چند نفر از فعالان دانشجویی دانشگاههای مختلف کشور پرسیدم که اگر جای من قرار بود روبهروی شما بنشینند اولین مطالبهای که مطرح میکنند چیست. گفتند اگر اینجا مینشستند، میپرسیدند: آقای دکتر غلامی وضعیت احکام دانشجویان بازداشتی به کجا رسیده است؟ خانم سلحشوری، نماینده مجلس هم گفتهاند که برخلاف آمار وزارت علوم فهرستی تقریبی از ١٥٠ بازداشتی پس از اعتراضات دی ماه وجود داشته است، ١٧ نفر حکم گرفتهاند و دو یا سه بازداشتی هنوز در زندان هستند.
دانشجویان نسبت به آمار وزارت علوم اطمینان ندارند و خودشان سعی دارند از طریق گروههای تلگرامی اطلاعات دقیقتری از میزان بازداشتیها و احکام صادره به دست آورند. مشکل کار کجاست که اطلاعاتی که شما میدهید با آنچه دانشجویان و نمایندگان مجلس میگویند اینقدر متفاوت است؟
ببینید بحث اصلی این است که قوه قضاییه از قوه مجریه جدا است. لذا در این مورد و موارد دیگری که در کشور اتفاق میافتد کسانی که شناخت دارند میدانند که تاثیرگذاری قطعی و صد در صد یک بخش از قوه مجریه در قوه قضاییه اصلا متصور نیست.
یعنی وزارت علوم نمیتواند اراده و همه بحثها را جمع کند. اتفاقی است که افتاده و طبیعتا این برنامهای که برای دانشجویان پیش آمده مورد رضایت ما هم نیست و تلاش کردهایم که مشکلات دانشجویان کم شود. در این رابطه از همان روزهای اول کارگروهی از معاونان و برخی مدیران و با همکاری دانشگاههایی که دانشجویانشان در این ماجرا درگیر شده یا دچار مشکل شده بودند، تشکیل شد.
لذا از همان روز اول وزارت علوم برای پیگیری مسائل و اثرگذاری برای حل مشکل اقدام کرده است. طبیعی است که اینها قابل اعلام کردن نیست و نه ضرورتی دارد که در آگهیها و برنامهها این موضوعات را مطرح کنیم چون مساله مهم برنامهها و اثرگذاری در این روند است.
خب خوشبختانه با وجود اینکه جلوی صدور احکام گرفته نشده باید توجه داشته باشید که بیش از ٥٠ درصد از این بچههایی که بازداشت شده بودند به هر حال آزاد شدند. هم چون علیهشان مدرکی نبود و هم اینکه تلاشهای وزارت علوم و کارگروه به این قضیه کمک میکرد. حداقلش این بود که با این رفتوآمدها و صحبتها، در حوزه قوه قضاییه و مجموعههای قضایی مربوط به این ماجرا یک نگاه ملایمتری ایجاد شد. شاید دادن آمار به صورت دقیق خیلی از وقتها ممکن نباشد چون این رفتوآمدها مدام در حال تغییر بود. زمانی که من آمار گرفتم مثلا برای ٥ نفر حکم صادر شده بود، مصاحبه یک هفته بعد صورت میگیرد و در این دوره دو، سه تا حکم دیگر صادر میشود.
اینها را به عنوان دستمایه گرفتن به نظرم احیانا به این معنی است که یا میخواهند ضعفی برای کسی یا مجموعهای به وجود بیاورند یا قوتی برای خودشان. همین الان هم که اینجا هستید ممکن است این آمار تغییر کند.
خب حالا که اینجا نشستهایم (در تاریخ ٢٦ تیر ماه) این آمار چقدر است؟
من درصدی خدمت شما میگویم چون وقتی آماری بگوییم احیانا هفته دیگر یک عددی را پیدا میکنند و میگویند فلانی که گفته بود مثلا ٢٠ نفر در واقع عدد ٢١ نفر است. (با خنده) به قول یکی از این جوانها که گفته بود انگار ریاضی هم بلد نیست! لذا بهتر است آمار ندهم ولی یکسری اعداد کلی دارم که بهتان میگویم.
از مجموعه بچههایی که بازداشت شده بودند ٣٧ درصدشان همان روزهای اول آزاد شدند که آمار دقیق و با اسم فرد و دانشگاه است که صلاح نمیدانم از سوی ما منتشر شود چون قوه قضاییه هم اینها را دارد و برخی از این موارد کسی که بازداشت و آزاد شده هنوز جرمی برایش اعلام نشده و نباید اسامیشان منتشر شود.
غیر از آنهایی که گفتم آزاد شدند، ٥١ درصد افراد باقیمانده با قرار وثیقه کم یا زیاد آزاد شدند، برخیشان با ضمانت افراد آزاد شدند که همان بخشی است که ما با قوه قضاییه صحبت کردیم. ١٢ درصد از اینها تا تاریخ دوشنبه ٢٥ تیر منجر به حکم قضایی شده بود که از چند ماه تا چند سال حبس بود که مورد اعتراض ما به عنوان مجموعه وزارت علوم هم قرار گرفت. شخصا هم با دادستان کل کشور صحبت کردم، هم با رییس محترم قوه قضاییه و هم روز گذشته جلسهای با رییس مجلس، جناب آقای دکتر لاریجانی داشتم و مطالب و مسائل را منتقل کردم و از ایشان درخواست کمک کردم تا بتوانیم مساله را به سامانی برسانیم که دانشجویان خسارت زیادی نبینند.
مجموعا از اینهایی که گفتم تعداد کمی در بازداشت هستند. آنچه روز گذشته به من آمار دادند این است که در حال حاضر٥ نفر در بازداشت یا زندان هستند. این آماری است که ما داریم. اینکه خدای ناکرده افرادی بیایند از این فضا به شکل تبلیغی استفاده کنند نه به نفع دانشجویان است و نه به نفع مجموعه آموزش عالی است و نه در حل مساله کمکی میکند. ببینید ما نمیتوانیم با مجادله و پرخاش یک مساله را بین دو دستگاه مستقل از هم حل کنیم. ولی به عنوان اینکه وزارت علوم از طرف خانواده آموزش عالی باید تلاش کند، ما تلاش خودمان را کردهایم و همچنان این تلاش ادامه دارد و امیدواریم در این ایام قبل از شروع سال تحصیلی این نگرانیها را برطرف کنیم یا به حداقل کاهش دهیم.
شما که ٥ نفر بازداشتی را به عدد گفتید باقی آمارها را هم به عدد بگویید.
آمارها خب متغیر هستند. این آخرین آماری بود که داشتم و چون ممکن است برخی عددهای بالاتری بگویند این را گفتم. از این به بعد هم تلاش میکنم آمارها را به عدد نگویم چون تغییر میکنند.
بهتر نیست به عدد اعلام کنید اما عددها را بهروز کنید؟
من هر هفته این اطلاعات را میگیرم اما فرصت اینکه هر روز زنگ بزنم و ببینم چند نفر است را ندارم. خودتان میدانید که ما در هر مراسمی حاضر میشویم در حاشیهاش خبرنگاران میآیند و سوال میپرسند، من امروز به شما میگویم ٥ نفر و حالا اگر خدا نکرده این عدد فردا اضافه شود یک فعال سیاسی یا دانشجویی میآید و میگوید که عدد واقعی ٦ نفر است. این تفاوتها مال گذر زمان است.
به نظر شما این دانشجویان مقصر بودند؟
ببینید، تشخیص تقصیر یا احیانا جرم با قوه قضاییه است. اما ما اعتقادمان این است که دانشجوها تا زمانی که در راستای تخریب، آسیبزدن و فعالیتهایی که قطعا وقوعشان جرم است دست به اقدامات عملی نزدهاند، به صرف صحبت کردن، اظهارنظر کردن ولو با پرخاش و صدای بلند نمیتوان آنها را مجرم دانست. قطعا داخل دانشگاه همه مجموعه دانشگاهی باید این را تحمل کنند، باید بنشینند و گوش کنند تا بچهها حرف بزنند. این را هم بگویم که در سالهای اخیر با وجود فعالیتهای بسیار بالا در محیط دانشجویی، میان تشکلهای دانشجویی و طرح مسائل مختلف ما حداقل و نزدیک به صفر درگیریها در محیط دانشگاهی را داشتهایم.
این یعنی یک بلوغ سیاسی و اجتماعی خوب در محیطهای اجتماعی ما شکل گرفته و در عین حال که با هم مجادله میکنند، همدیگر را تحمل میکنند و به هم گوش میدهند. در نشستهایی که هم در دوره انتخابات ریاستجمهوری و هم در آذرماه هیچ درگیری در محیطهای دانشگاهی نداشتیم و توجه کنید که در آذرماه بیش از هزار و ٢٠٠ نشست و برنامه مناظره در دانشگاههای مختلف داشتیم. وقتی که بچهها و دانشجویان میروند و در فضاهای بیرون از دانشگاه فعالیت میکنند باید تا حدود زیادی حواسشان باشد که تابع ضوابط و مقررات حاکم بر بیرون دانشگاه هستند.
در همین مورد هم من چند بار اشاره کردم کسانی که شاکی هستند از رفتارهای دانشجویان ما، شکایتشان را به دانشگاهها و وزارت علوم منتقل کنند تا ما رسیدگی کنیم. حالا اگر اینها به ما ارجاع نمیشود متاسفانه دست ما به جایی نمیرسد و قوه قضاییه با توجه به شرح وظایف خودش شروع به رسیدگی میکند و با وجود همه اینها درخواست ما این بوده که موقعیت اجتماعی، سیاسی و جایگاه دانشجویان را لحاظ کنند.
مذاکراتی که الان دارید بر سر تخفیف احکام است یا لغو آنها؟
آنهایی که حقوق خواندهاند و با حقوق آشنا هستند، میدانند که روند صدور حکم، تغییر و تجدیدنظرش یک روند تعریفشده است؛ لذا خواسته ما این بوده که در جریان تجدیدنظر احکام لغو شوند، چون قاضی تجدیدنظر میتواند تبرئه کند. حالا اگر کسی جرم ثابتشده و مستند مرتکب شده باشد کار کمی سخت میشود. اما اگر در حد همین موارد کلی باشد، انتظار ما این است که انشالله در تجدید نظر احکام لغو شوند. برای بقیه هم تقاضای من این بود که قبل از صدور حکم با این نگاه پیش بروند که چون این جوانان دانشجو هستند، با تذکر و یادآوری در مورد قوانین و مقررات از این مساله عبور کنند. امیدواریم قضات محترم بیشتر به این موضوع عنایت داشته باشند.
مطمئنم دانشجویان ما به هیچوجه جزو کسانی که با نظام عناد دارند، نبوده و نیستند. من از جایی که سالهای طولانی در دانشگاه با دانشجویان بودهام اعتقاد دارم که در بین دانشجویان ما، کسانی که مخالف نظام باشند و قصد صدمه زدن به نظام را داشته باشند وجود ندارند. ممکن است انتقادهای تند بکنند، اظهارنظرهای صریح بکنند و به لحاظ شرایط سنی ممکن است اظهارنظرهایشان احیانا با دلایلی که دیگران میآورند قابل رد کردن باشد اما اعتقاد ندارم که برخوردهای شدید با آنها بتواند کارساز یا اصلا لازم باشد.
گفتید که دانشجویان در محیط بیرون از دانشگاه باید حواسشان باشد که تابع قوانین بیرون از دانشگاه هستند. اما خیلی از تشکلها میگویند که برای برنامههای داخل دانشگاه هم فشار نهادهای بیرونی را حس میکنند. برای هر برنامهای باید مهمانها و موضوعاتشان با نهادهای بیرونی هماهنگ شود. اگر قوه قضاییه یا دستگاههای امنیتی مستقل از دانشگاه هستند چرا استقلال دانشگاه از آن سو به رسمیت شناخته نمیشود؟
البته کل بحثمان دارد به همین سوال میگذرد. اما باید بگویم تشکلهای دانشجویی در داخل دانشگاهها بر اساس ضوابط و مقرراتی تشکیل میشوند و آییننامهای برای آنها وجود دارد با عنوان آییننامه تشکلهای اسلامی دانشجویان. این آییننامه یک سری ضوابط و قواعدی را تعریف کرده که هر تشکلی که در داخل دانشگاه شکل میگیرد با ارایه اساسنامه متعهد به آن آییننامه است. اجرای این آییننامه زیرنظر یک هیات سه نفره در دانشگاههاست شامل نماینده وزیر، رییس دفتر نهاد (رهبری) و رییس دانشگاه.
در نتیجه هم تشکیل تشکلها و هم ادامه فعالیت آنها و هم اخذ مجوز برای فعالیتهای موردیشان از این کانال انجام میشود. به نوعی این تصمیمگیریها در دانشگاهها صورت میگیرد. معمولا با این هیات صحبت میشود، به خصوص وقتی نماینده وزیر تعیین میشود من با آنها صحبت میکنم تا با وسعت نظر کامل به برنامههای دانشجویی نگاه کنند. خدمت شما گفتم که در یک بازه زمانی هزار و ٢٠٠ مراسم در دانشگاهها برگزار شد. اگر آمار این برنامهها و شرکتکنندهها و مباحث مطرحشده در آنها را بگیرید میبینید که از طیفهای مختلف حرفها و نشستهای بسیار تندی اتفاق افتاده. نمیشود اگر به هر دلیلی با یک مورد مخالفت شده آن یک مورد را در تبلیغات وسیع به عنوان زیر سوال بردن عملکرد هیاتهای سه نفره مطرح کنیم.
یعنی شما معتقدید که دخالتی در امور دانشگاه صورت نمیگیرد؟
جواب من این است که نباید روی یکی، دو مورد زوم کنیم که بعد تمام فعالیتهای دیگر این مجموعه و حتی تشکلها پوشیده بماند و زیر سوال برود. میخواهم بگویم باید واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم. تعداد زیادی نشست، مناظره و سخنرانی صورت میگیرد و ممکن است در یک دانشگاهی، در یک استانی، در یک شهرستانی هم در یک مورد تشکلها و دانشجویان انتظار داشتهاند مجوز بگیرند و نگرفتهاند. طبعا باید شرایط آن منطقه را دید. اعتقادم این است که هیاتهای سه نفره باید تلاش کنند، مسوولان استان و کسانی که احیانا نگران یک نشست در محیط دانشجویی هستند را متقاعد کنند.
اما اینها تعدادشان زیاد نیست و میشود گفت که درصد کمی از برنامهها به مشکل میخورند و البته توصیه خود من این است حتما روسای دانشگاهها، معاونان وزیر و روسای محترم دفاتر نهاد نمایندگی باید در محیط دانشگاه تلاش کنند تا نگرانیهای نهادهای بیرونی را در مورد یک نشست یا حضور یک فعال سیاسی در محیط دانشگاه برطرف کنند. قبلا هم گفتهام جایی که این همکاری صورت گرفته اتفاق بدی پیش نیامده و باید تلاش کنیم همین موارد اندک هم رخ ندهد.
اعتقادم این است که در انعکاس خبرها باید وجوه مثبت را هم بگوییم و نقدمان به وجوهی که مورد سوال است مشخص باشد چون مثلا رییس دانشگاه میگوید من به ٥٠ مراسم و مناسبت با شخصیتهای مختلف و از طیفهای مختلف مجوز دادهام و یک مورد، آن هم به دلایلی که شاید دلایلش را اگر توضیح دهند برای خود بچهها هم قانعکننده باشد، پیش آمده و خود تشکل هم بدوا قبول کرده و بعد رفتهاند و دوباره شروع کردهاند به نقد و گفتن اینکه: چرا نشد و کاش میشد! اگر ما میخواهیم به دانشجویان کمک کنیم باید حتما به این نکات مثبت اشاره کنیم چون کمک میکند که مسوولان دانشگاهها با علاقهمندی و دلگرمی بیشتر پشت دانشجویان بایستند. نقاط ضعف را هم باید مستقیم به دانشگاهها و مسوولان منتقل کنیم تا رفع اشکال شود.
میرسیم به بحث وضعیت فعلی جامعه. در جریان وضعیت آب، اقتصاد و ناامیدیهای اجتماعی هستید. وزیر کار چند روز پیش گفت که قرار است استراتژی تابآوری اجتماعی را ارایه دهند. افراد مختلفی مشغول نسخهپیچیدن برای این وضعیت هستند. چرا خبری از وزارت علوم نیست که همه تخصصها را در دل خودش دارد؟ شما و وزیران علوم قبل از شما وقتی صحبت از توسعه و پیشرفت میشود خیلی سریع بحث پارکهای علم و فناوری و مقالات را مطرح میکنند اما خیلی از مردم شاید اصلا ندانند که این پارک علم و فناوری به چه درد زندگیشان میخورد.
مردم به وضوح مشکل بیکاری، بیآبی و نرخ ارز را میبینند. وزارت علوم و دانشگاهها برای حل این مشکلات ملموس نباید راهکار ملموس ارایه دهند؟
ما یک ضعف قدیمی بین مراکز علمی و مراکز اجرایی در کشور داریم. شاید یک دلیلش این است که دانشگاههای ما از همان اوایل کار وجه آموزشیشان خیلی غالب بود. یعنی وقتی اسم دانشگاه برده میشد سریع بحث دانشجو، تحصیل لیسانس، ارشد و دکتری پیش میآمد. الان در ذهن بسیاری از مردم هم همین است.
دانشگاهها به تدریج و در دو دهه گذشته سوق پیدا کردند به سمت تحقیقات اما این تحقیقات خیلی کم در ارتباط با جامعه صورت میگرفت که یکی از نقدها همین بوده و هست که تحقیقاتی که دانشگاهها انجام میدهند چقدرش در اجتماع به کار گرفته میشود. در دهه گذشته و بیشتر در پنج، شش سال گذشته رویکرد دانشگاهها به طرحهای کاربردی خیلی بیشتر شده. لازمه گسترش کار این است که دستگاههای متولی صنعت، مسائل اجتماعی، اقتصادی در حین اجرای مسوولیتها، مسائل پیش رویشان را به دانشگاهها و محققان دانشگاهی عرضه کنند. در واقع انگیزه و اراده در پس پژوهش تقاضا محور بهشدت بالا خواهد بود.
ما تعدادی از اساتید و دانشجویان را داریم که نگاه میکنند ببینند در جامعه چه مشکلی هست، برایش عنوان تعریف میکنند و بعد در قالب پایاننامه و طرحهای تحقیقاتی اینها را پیش میبرند، نتایج خوبی هم میگیرند و حتی بعضا برای دستگاههای اجرایی هم میفرستند اما چون متقاضی این طرحها و تحقیقات خود دستگاه نبوده شاید خیلی کم به آنها توجه شود. در همین شرایطی که هستیم من به تمام وزارتخانهها و وزیران محترم و سازمانهای مستقل نامه نوشتم و از آنها خواهش کردم که مسائل و مشکلاتی که پیش رو دارند را به ما منتقل کنند و ما اساتید و محققانی که توانایی حل مسائل را دارند را بهآنها معرفی خواهیم کرد.
کارهای خوبی در رابطه با بحث تامین بخشی از هزینههای تحقیقات در بودجه ٩٧ صورت گرفت که قاعدتا باید یک مقدار در سالهای آتی بیشتر تقویت شود؛ از بعضی شرکتها و موسساتی که زیانده نیستند و درآمدهای نسبتا خوبی دارند، مبلغی از هزینههای تحقیقاتیشان را در اختیار دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بگذارند تا برای خود این مراکز کار پژوهشی انجام دهند.
اصل قضیه این است که اساتید و محققان ما در بسیاری موارد ورود پیدا کردهاند، کار کردهاند و امیدواریم که به کار گرفته شوند. هر وقت یک دستگاه، شرکت، کارخانه به یک استاد مراجعه کرد و گفت این مشکل ما را حل کن، آن کار خوب و موفق انجام شده است. در دنیا هم اشخاص و نهادها میروند به دانشگاه سفارش کار میدهند نه اینکه اساتید بروند در مراکز مختلف دور بزنند و بپرسند آیا شما مشکلی دارید که ما حل کنیم یا نه.
یعنی فکر میکنید این جریان نمیتواند از سمت وزارت علوم شروع شود؟
شروع شده اما به نظر میرسد که جهت صحیحش باید شروع از سمت دستگاههای مختلف باشد. در بحثهای تحقیقات مسائل اجتماعی و فرهنگی هم از زمانی که نهادهای بیرونی مانند وزارت کشور و نهاد ریاستجمهوری ورود کردند به دانشگاهها و مسائل را عرضه کردند، کارهای بسیار خوبی انجام شده. برخی از صنایع ما وارد این بحث شدهاند و نتیجهاش کارهای بهشدت قابل عرضه بوده است.
من همیشه به معاونان پژوهشی و روابط عمومیمان توصیه کردهام که این دستاوردها را گزارش دهند. خبرهای مربوط به موفقیتهای پژوهشی دانشگاهها بسیار زیاد هستند و فضا بسیار امیدوارکننده است. من هم زمانی که رییس دانشگاه بودم و هم از زمانی که به وزارت علوم آمدهام اعلام کردم که نهادها و شرکتهای کوچکی که نگران هزینههای تحقیق برای حل مشکلاتشان هستند، نگران نباشند و مسائلشان را حل میکنیم بدون اینکه از آنها توقع هزینهای داشته باشیم.
جایگاه شما و وزارت علوم در کابینه آقای روحانی چیست؟
چون...(با خنده) من هم به هر حال یک صندلی در کابینه دارم.
منظورم این است که ما مدام در برهه حساس کنونی هستیم و گویا مسائل سیاسی و اقتصادی همیشه بالاتر از مسائل آموزشی قرار میگیرند.
جایگاه وزارت علوم در کابینه باید با تلاش مجموعه خودمان انشاءالله بهتر و بهتر شود. در حال حاضر این جایگاه مثل قبل است و نمیتوانم بگویم از زمانی که من آمدهام تحولی اتفاق افتاده اما داریم تلاش میکنیم تا آثار وجودی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتیمان را در حل مسائل و مشکلات جامعه بیشتر و نمایانتر کنیم و حتما این جایگاه بهتر خواهد شد.
نگاه مسوولان در دولت، ریاست محترم جمهور و معاونان ایشان نگاهی است که برای حل مسائلشان به دانشگاهها امیدوار هستند. کمااینکه شاید در صحبتها و گزارشهایی که در ماههای اخیر اتفاق افتاده میتوانید ببینید که یک نگاه امیدوارانه به مجموعه علمی کشور وجود دارد.