رویداد۲۴ مازیار وکیلی: کمدی تنها ژانری در سینمای ایران است که فروشش تضمین شده است. اما در سینمای ایران مفهوم کمدی به شوخی جنسی یا سیاسی تبدیل شده است. مجموعهای از جوکهای سیاسی، به فیلمی به نام اخراجیها تبدیل میشود و این روزها مجموعهای از شوخیهای جنسی تبدیل به فیلمی شده که گیشه سینمای ایران را فتح کرده است.
صنعتی که ضرر نمیدهد!
کارگردانهای مختلف از طیف متفاوت کمدی میسازند و فیلمهایشان هم اغلب پرفروش میشود یا حداقل ضرر نمیدهد. چرایی پرفروش شدن فیلمهای کمدی و ضرر ندادن آنها دلایل زیادی دارد. اولین دلیل برای پرفروش شدن فیلمهای کمدی نیاز جامعه ایران به خندیدن است. مردم در این سالها خندیدن در سالن سینما را تنها راه ارزان و کم خرج شادی میدانند.
سینما نه مثل تئاتر هنری نخبهگرا و گرانقیمت است و نه مثل موسیقی در معرض لغو و توقیف پیاپی و دائم قرار دارد. به سبب همین ارزانی و در دسترس بودن هم هست که مردم حضور در سینما را به شرکت در کنسرت یا تئاتر ترجیح میدهند. این نیاز به خندیدن باعث میشود دستاندرکاران، تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای ایران هم رغبت بیشتری برای تولید فیلم کمدی داشته باشند، با اینهمه این روزها از کارگردانان فیلمهایی همچون اجاره نشینها و لیلی با من است یا حتی مجموعه فیلمهای صمد، دیده نمیشود بلکه سطح کمدی به مجموعهای شوخیهای مبتذل تبدیل شده است.
فیلمهای یکبار مصرف
هرچقدر زمان میگذارد فروش کمدیها در سینمای ایران بیشتر و کیفیتها نازلتر میشود. علت نزول کیفیت فیلمهای کمدی در این سالها همین تن دادن به خواست کف سلیقه تماشاگران است. این موضوع را میتوان دومین دلیل نزول فیلمهای کمدی سینمای ایران در این سالها دانست.
سینماگران ایرانی به جای ارتقا سطح سلیقه تماشاگران با ساخت کمدیهای با کیفیت با پایینترین سیطح سلیقه تماشاگران همراه شده و همین همراهی باعث شده فیلمهای کمدی سینمای ایران بدل به محصولاتی یک بار مصرف و بیارزش شوند. آثاری که بعد از یک بار تماشا دیگر بعید است کسی سراغ آن برود.
فرمول همیشگی رضا عطاران + بلاهت!
دلیل سومی که باعث شده سینمای کمدی ایران در این سالها به شدت نزول کند تقلید سینماگران ایران از یک فرمول امتحان پس داده برای فروش فیلم است. کمدیهای سالهای اخیر سینمای ایران سالهاست از یک الگوی واضح و مشخص برای فروش استفاده میکنند. فرمولی که صحبت آن را کردیم چنین دستورالعملی دارد: رضا عطاران را به عنوان آدمی سادهدل که انگار از وضعیت اطرافش چیزی سر در نمیآورد درون فیلم قرار بده یک بازیگر زن جذاب (به لحاظ ظاهری) مقابل او بنشان و با مقداری شوخیهای اروتیک و متلکهای سیاسی فیلمی بساز که تمام مردم را به سالن سینماها بکشاند.
آخرین نمونه فرمول فوق که جواب داده و دارد با سرعت فراوان گیشهها را فتح میکند و بدل به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران میشود هزارپا است که به فروشی هجده میلیارد تومانی دست پیدا کند. این فرمول فعلاً جواب میدهد. بدیلی هم برای آن وجود ندارد و مردم هم به چنین الگو و فرمول سهل و سادهای عادت کردهاند.
کارگردانان و تهیهکنندگان سینمای ایران هم که با دستیابی به این فرمول به سود فراوان میرسند. به نظر میرسد مشکلی وجود ندارد و همه از وضعیت فعلی راضی هستند. اما وضعیت فیلمهای کمدی این سالهای سینمای ایران نه مطلوب است و نه راضیکننده. کافیست فیلمهای کمدی این سالهای سینمای ایران با کمدیهای پرفروش سالها قبل مقایسه کنیم تا متوجه شویم سینمای کمدی ایران چه نزول وحشتناکی داشته است.
سالها در سینمای ایران فیلمهای کمدی ساخته میشد که نه تنها تماشاگر را سرگرم میکرد که سطح سلیقه او را هم بالا میبرد و اجازه نمیداد تماشاگران به شوخیهای نازل اروتیک و متلکهای سیاسی فراموششدنی بخندند.
آثاری که به نوبه خود کوشیدند گیشه را با تکیه بر کیفیت آثارشان فتح کنند. اجاره نشینها، لیلی با من است، نان، عشق و موتور1000 و مردعوضی تنها چند نمونه از کمدیهای فاخر سینمای ایران هستند که توانستهاند علاوه بر فروش بالا فیلمهای خوبی هم باشند.
اما این سالها آثار کمدی سینمای ایران چنان کیفیت نازلی پیدا کردهاند که باید به هزارپا که حداقلی از کیفیت را نسبت به سایر آثار مشابه رعایت کرده است فیلم خوب تلقی کنیم و حواسمان نباشد که کارگردان این کمدی در بهترین حالت متوسط زمانی فیلم درخشانی بنام نان، عشق و موتور 1000 را ساخته است.
این مشکلات زمانی تبدیل به بحران میشوند که همه سینمای ایران را دربر بگیرند و همه سینماگران از دهنمکی گرفته تا مانی حقیقی و ابوالحسن داوودی در یک راستا قرار بگیرند و از فرمول شوخی جنسی و سیاسی به جای ساخت فیلم استفاده کنند.
مانی حقیقی وقتی که به سراغ ژانر کمدی میرود ترجیح میدهد پفک بسازد (این واژهای است که مانی حقیقی درباره فیلم پنجاه کیلو آلبالو به کار برد) نباید امید چندانی داشت که کمدیهای عامهپسند سینمای ایران کیفیت بهتری پیدا کنند.
مدتهاست که تماشاگران و دستاندرکاران سینمای ایران درباره سینمای کمدی به یک توافق نانوشته رسیدهاند. تماشاگران به شوخیهای نازل سینماگران میخندند و سینماگران هم با تولید انبوه کمدیهای نازل مخاطب را راضی نگه میدارد. نتیجه چنین توافقی میشود فیلمهای ضعیف، بیرمق و سطحی که سلیقه تماشاگر را نابود کردهاند.