علی معلم
علی
معلم در نوزده آذر 1341 به دنیا آمد. لیسانس کارگردانی و فوق لیسانس پژوهش هنر
گرفت و خیلی زود در سینمای ایران مشغول به فعالیت شد. او نقشهای مختلفی را در
سینمای ایران به عهده گرفت.
علی معلم ناشر، منتقد، تهیهکننده، کارگردان، مجری
تلویزیون و بازیگر بود. اما آن وجهی که علی معلم را در سینمای ایران ماندگار کرد
وجه روزنامه نگاری او بود. علی معلم در اوایل دهه هفتاد تلاش کرد با تاسیس مجله
دنیای تصویر فضا مطبوعات سینمایی کشور را از انحصار مجله فیلم در بیاورد. او در
مجله دنیای تصویر به دنبال این بود که آن وجهی از سینما را ببیند و ترویج کند که
توسط مجله فیلم و سایر مطبوعات سینمایی کشور دیده نمیشود. به همین خاطر سراغ
سینمای هالیوود رفت و سعی کرد با توجه به سینمای هالیوود و نقد و بررسی آثار
برجسته سینمای آمریکا ثابت کند آثار این نهاد بزرگ فیلمسازی نه تنها عامهپسند،
بیارزش و بازاری نیستند بلکه در میان آثار سینمایی این نهاد جواهرهای اصیلی یافت
میشود که میتوان با تمرکز روی آنها به نتایج و تحلیلهای متفاوتی رسید.
علی
معلم برای حفظ و حراست دنیای تصویر جنگید. منهای دو سال که به دلایل غیر سینمایی
چاپ و نشر این نشریه متوقف شد او بیست و چهار سال این نشریه را منتشر کرد و توانست
بنیانگذار نگاهی دیگر به سینمای ایران باشد. معلم در تمام این سالها به
دنبال تثبیت نگاهی میانهرو در سینمای ایران بود. به دنبال این بود که سینمای
اندیشمند و متفاوت ایران را به سینمای عامهپسند نزدیک کند و از امتزاج این دو
نوع سینما به مدل سومی برسد که هم عناصر سرگرمکننده داشته باشد و هم بتواند مخاطبان
جدیتر سینمای ایران مشتاق به تماشای فیلمها کند. به همین خاطر و با این نیت به
سراغ سینمای هالیوود رفت و سعی کرد با نگاه متفاوت به آن برای سینمای ایران الگویی
مناسب پیدا کند. معلم تا حد زیادی هم موفق شد که ایدهاش را عملی کند و سینمای
ایران را از نگاه انحصاری که در دهه شصت آن را فرا گرفته بود نجات دهد.
معلم برای تثبیت نگاه خودش یک جشن سینمایی تدارک دید، کتاب و مجله منتشر کرد و به سراغ تهیه فیلم رفت. مجموع این عوامل بدل میراث گرانقدری شدند که بعد از فوت علی معلم از او باقی مانده است. مهمترین میراث علی معلم دنیای تصویر و جشن حافظ است که از صفر تا صد این دو نهاد را معلم با سلیقه خودش پایهگذاری کرد.
جشن دنیای تصویر
علی معلم ایده شکلگیری جشن حافط را اینطور توضیح میدهد: «جرقه اولیه برگزاری این جشن به مراسمی برمیگردد که در دهه ۷۰ از طرف منتقدان برگزار میشد. در مراسمی که از مرحوم علی حاتمی برای فیلم «دلشدگان» تقدیر شد وقتی نام حاتمی اعلام شد آنقدر هول شده بود که نزدیک بود از پلهها بیافتد. روی سن که آمد خیلی با شور و پر حرارت چند جملهای گفت و پایین رفت. وقتی مراسم تمام شد گفت: علی جان من خیلی هول شدم. حرفهایم از یادم رفت و یکدفعه رشته کلام از دستم در رفت. آن زمان یک جملهای به من گفت که ذهنم را خیلی درگیر کرد. گفت آنقدر هنرمندان در ایران تحقیر شدهاند که تشویق شدن بلد نیستند و اگر بخواهیم تشویق شویم خودمان را گم میکنیم. گفت که ببین آمریکاییها در اسکار چقدر سر حال هستند، با اعتماد به نفس حرف میزنند اما چون در عمرم هیچ جایزهای نگرفتهام و تشویق نشدهام وقتی خواستم روی سن بیایم هول شدم. اعتقادش این بود که هنرمندان ما همیشه تضعیف شدهاند. گفت که کاش کاری کنید این تشویق شدن را بلد بشویم. آن سالها جریان مستقلی برای تشویق هنرمندان وجود نداشت. جشنوارههای رسمی بود اما آنها هم سیاستهای معینی را دنبال میکردند و جنبه مردمی و مستقل نداشتند. بعد از این اتفاق تصمیم گرفتیم این جشن را پایهگذاری کنیم و قدردانی را به شکل روتین ادامه بدهیم»
این جرقه باعث شکلگیری جشنی مستقل و مردمی شد که از صدر تا ذیل آن به علی معلم تعلق دارد و تلاشی برای پل زدن میان سینمای عامهپسند و نخبهگرا درست مثل مجله دنیای تصویر. این رویه بعد از فوت علی معلم حفظ شده و اغلب فیلمهایی در جشن حافظ موفق به کسب جایزه میشوند که علاوه بر جذابیت حرفی هم برای گفتن دارند. با فوت علی معلم فقدان مردی که به سینما راهبردی نگاه میکرد را احساس میکنیم و نگران میشویم نکند نگاه درستی که او به دنبالش بود دیگر پیگیری نشود. به همین خاطر بهترین راه برای حفظ و تداوم نگاه علی معلم تقویت میراث و دستاوردهای او مثل مجله دنیای تصویر و جشن حافظ است. میراثهایی که با تقویت آنها میتوانیم اُمیدوار باشیم آرزوی علی معلم محقق شود و سینمایی شکل بگیرد که در کنار جذابیت کیفیت هم دارد.