گزارش رویداد۲۴ از مخدرهای تصویری؛
صدا و سیما تنها در حال سیاستزدایی از برنامههای خود و افکار مردم است؛ گویا لزومی ندارد کسی درباره جزییات مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی چیزی بداند و بهتر آن است که مردم با خنداننده شو دورهمی بخندند و با ماه عسل گریه کنند.
رویداد۲۴ مازیار وکیلی: کافیست تلویزیون را روشن کنید و گشتی در شبکههای مختلف سیما بزنید تا با وفور برنامههای سرگرم کننده، تاکشوهای خندهدار، مسابقات متنوع و سریالهای آبکی مواجه شوید. برنامههایی که قرار است صرفاً بیننده را سرگرم کنند. اتفاقاً این برنامههای سرگرمکننده بودجههای کلانی میگیرند و اسپانسرهای زیادی را هم جذب میکنند. مدت زمان پخش این برنامهها هم طولانی است و پخش آنها سالهای سال بدون هیچ مشکلی ادامه پیدا میکند. از خندوانه و کودکشو انواع مسابقات و برنامههای سرگرمیساز گرفته تا ورزش و مردم و دورهمی و ... مدتهاست است پخش میشوند. تلویزیون هم مشکلی با این برنامهها ندارد. این برنامهها خطری ندارند. به هیچ کجا نیش نمیزنند. انتقادهایشان از سطح فراتر نمیرود. در این برنامهها قرار نیست کسی بپرسد چرا دلار گران شد؟ چرا سن ازدواج بالا رفته یا چرا مشکل مسکن سالیان سال است که در تهران پابرجاست؟ این برنامهها از این موضوعات دستمایهای برای هزل (و نه هجو) میسازند. دورهمی و خندوانه کارشان همین است. مدیری ظاهراً درباره مسائل مختلف سیاسی/ اجتماعی انتقاد میکند اما انقدر حواسش هست که در نهایت نوک پیکان انتقادها را به سمت مردم بگیرد و بگوید اگر مشکل آب، تورم، ارز و ازدواج داریم مقصر نه مسئولان که مردمی هستند که رعایت نمیکنند و زیاد مصرف میکنند و زیاد حرص میزنند و درگیر روابط ناسالم میشوند.
داعیهدار فساد در حوزههای بیدردسر!
نود هم که داعیه مبارزه با فساد در فوتبال را دارد و سالها است که آنتن زنده شبکه سه سیما را در اختیار دارد به این دلیل تحمل میشود که اساس این برنامه درباره یک موضوع بیدردسر برای صداوسیماست. یادمان نرود فوتبال حوزهای نیست که در آن بتوان ایدئولوژی حاکم بر صدا و سیما را به چالش کشید. به همین خاطر است که تمام سیاستمداران ایرانی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب از نود حمایت میکنند و عادل فردوسی را ستایش میکنند و مسئولان صدا و سیما هم با زرنگی «نود» را بدل به تابلوی مبارزه با فساد در صدا و سیما میکنند. در حالی که این به اصطلاح مبارزه در حوزهای انجام میشود که هیچ ریسکی برای مسئولان سازمان صدا و سیما ندارد.
تربیت چند کمدین برای کشور کافی است؟
حکایت خندوانه و دورهمی همین است. هر دو برنامههایی هستند عامهپسند (و ظاهراً سرگرم کننده) که مردم را میخندانند و چندتایی انتقاد خنثی هم میکنند تا مردم و مخاطبان خیال کنند این مجری چقدر جرات دارد این حرفها را میاندازد. خنداننده شو راه میاندازند و با افتخار اعلام میکنند دارند به سینما و تلویزیون ایران کمدین معرفی میکنند. مردم هم خوششان میآید و دو ساعتی میخندند و کیف میکنند. اما هیچکس نمیپرسد مگر این مملکت چندتا کمدین میخواهد؟
در این شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بغرنج چرا اولویت صدا و سیما به جای پرداختن به مسائل مهمتر، تربیت کمدین است؟ اینکه ما بدانیم فلان سلبریتی عاشق شده یا نه چه دردی از مملکت دوا میکند؟ صدا و سیما تا دلتان بخواهد از این برنامهها دارد و انگارنهانگار قیمت دلار به 11000 تومان رسید و روابط ما با جهان دچار مشکل شده و مردمی که تصویری از آنها در صدا و سیما دیده نمیشود دارند زیربار مشکلات اقتصادی له میشوند.
سلبریتی مسئول این برنامهها خیلی که لطف کنند پستی در اینستاگرام میگذارند و از رئیس جمهور خواهش میکنند با مردم حرف بزنند. این سیاست اصلی صداوسیما است که از این برنامهها به وفور تولید کند. برنامههایی که نه نقد درست و حسابی انجام میدهند و نه منفعتی برای مردم دارند. در بدترین شرایط میگویند بخند و امیدوار باش و لذت ببر. بدون اینکه بپرسند مخاطبان صدا و سیما پس از پایان این برنامه دقیقاً باید از چه چیزی لذت ببرند؟
ادرار بچه مهمتر از هرچیز!
عجیب نیست که ما شاهد برنامهای مشابه نود، در حوزه سیاست و اقتصاد نباشیم. برنامهای که مانند نود تبدیل به برند سیاسی یا اقتصادی صداوسیما بشود و مردم از اتفقات مختلف اقتصادی و سیاسی آگاه کنند. یعنی همانقدر که ادرار بچه در برنامه نود اهمیت پیدا میکند تا مجری یک ساعت درباره آن حرف بزند و کارشناس مذهبی دعوت کند، صداوسیما به به اقتصاد و سیاست و جزییات مهم آن بها بدهد اما صدا و سیما تنها در حال سیاستزدایی از برنامهها و افکار مردم است؛ گویا لزومی ندارد کسی درباره جزییات مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی چیزی بداند و بهتر آن است که مردم با خنداننده شو دورهمی بخندند و با ماه عسل گریه کنند. صدا و سیما عاشق امواجی است که سیاسی نباشند و مردم را به مسیری دور از جزییات سیاسی و اجتماعی هدایت کنند، به واسطه همین سیاستزدایی هم هست که به جای نیروهای ریشهدار اجتماعی، سلبریتیهایی که هویتشان ذاتاً با کنش سیاسی در تضاد است میداندار اعتراض به وضع موجود شدهاند!