*پیمان مولوی
در روزهای اخیر و در کشاکش بحران ارزی، مشکلات زیستمحیطی، تحریمها، کمبود برق و منابع آبی و بسیاری از مواردی که خواننده خود به آنها واقف است، آنچه که مایه نگرانی بسیاری از ایرانیان شده آینده توسعه ایران است.
توسعه کشورها مبتنی بر ارکانی است که بدون تحقق و وجود آنها توسعهای شکل نخواهد گرفت، این ارکان عبارتند از:
- بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای اقتصاد جهانی
- حفظ ثبات اقتصاد کلان
- داشتن میزان بالای پسانداز و سرمایهگذاری
- مکانیزم تخصیص بازار برای تقسیم منابع
- داشتن حاکمیت متعهد به رشد و توانمند نزد مردم
امروز با بررسی دقیق اقتصاد ایران درمییابیم بهطور تقریبی هیچ کدام از موارد یادشده بهطور موفق در حال پیگیری نیست و بسیاری از شاخصها در حال حرکت به سمت عکس موارد یادشده هستند. نکتهای که در حرکت نکردن کلان ایران به سمت توسعه مشاهده میشود، نبود نهادهای توسعهای همافزا است؛ نهادهایی که در تمام کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه بار توسعه را در کنار تکتک مردم بهدوش میکشند و نقشی استراتژیک در پیشرفت کشورها دارند.
وزارتخانهها در ایران بهطور تقریبی با همان مدلی اداره میشوند که در دهه ۳۰ خورشیدی لحاظ میشد؛ با این تفاوت که انقلاب دیجیتال و ارتباطات رخ داده و ما هنوز بهرهوری نیروی انسانیمان بسیار محدود است.
هنوز درصدد تقسیم یا ادغام وزارتخانهها هستیم؛ بدون توجه به این نکته که جدا شدن یا ادغام چاره کار نیست و تمام این اعمال را انجام میدهیم تا از زیر بار تغییر نگرش فرار کنیم؛ نگرشی که در ۵ مورد بالا به آن اشاره شد. بهراستی کدام وزارتخانه ایرانی در اولویتهایش بهدنبال بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای اقتصاد جهانی برای توسعه فعالیتهایش است؟
آیا وزارت اقتصاد ایران اعتقادی به مکانیسم بازار آزاد برای تخصیص منابع دارد؟ آیا وزارت اقتصاد ایران در حد وزارت اقتصاد دکتر عالیخانی در دهه ۴۰ دیدگاهی کلان دارد؟ آیا برنامهای برای توسعه صنعتی را درمییابد؟
با بررسی تکتک وزارتخانهها میبینیم که همه آنها درگیر مسائل روزمره شدهاند و یک شکاف عمیق بین برنامههای توسعهای و فعالیتهای روزمره ایجاد شده است به همه این موارد نهادها، سازمانهای موازی و غیرموازی را هم اضافه کنیم که گاهی خلاف جهت هم حرکت و توسعه را محدود میکنند.
پرسش این است که چه باید کرد؟
به نظر نگارنده ایران امروز نیازمند نهادهای توسعهای همافزا و کلاننگر است. برخلاف دیدگاهی که علاقهمندی زیادی به خرد کردن وزارتخانهها و تقسیم نیروها دارد نگارنده معتقد است ما نیاز به تجمیع و ادغام و در برخی موارد حذف وزارتخانهها و ایجاد نهادهایی نوین داریم. اما آیا نرمافزار آن را در اختیار داریم؟ آنچه که پیش از ایجاد نهادهای توسعهای اهمیت دارد شناخت و حضور افرادی با دیدگاه توسعه در رأس تمامی وزارتخانههای کشور و نهادهای تصمیمگیر اقتصاد است.
با بررسی رشد و شتاب بینظیر اقتصاد ایران در سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۲ متوجه میشویم که حضور افرادی توسعهگرا و همهدف خود نخستین گام در ایجاد نهادهایی توسعهگرا بود.
حضور افرادی توسعهمحور در رأس وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی (فارغ از درست بودن تشکیل این وزارتخانه)، کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت (فارغ از چگونگی تجمیع بدون مشکل اهداف در یک راستا) و بانک مرکزی میتواند نخستین گام باشد.
ویژگی اصلی این افراد توسعهمحور بودن آنها، استقلال فکری و قدرت اجرایی به همراه دانش روز جهانی است. بهعنوان یک نمونه در تعیین افراد تاثیرگذار برای پیشبرد هدف توسعهای فقط بیان این نکته کافی است که افرادی که برای این جایگاهها معرفی میشوند باید بتوانند در شرایط جهانی در همان مشاغل در سایر کشورها مشغول کار شوند، این یعنی افرادی در کلاس جهانی، با دانش جهانی.
دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران