محمد نعیمیپور:
ایران امروز یکی از برهه های پرچالش و به معنای واقعی کلمه حساس را پشت سر میگذارد. دورانی که در داخل چالش های اقتصادی و معیشتی و در خارج زیاده خواهی های برخی قدرت ها، پیشبرد اهداف کشور را با موانعی روبرو کرده است. عبور از این چالش ها و رسیدن به آرامش و ثبات نسبی جز با همدلی و همفکری سیاسی ممکن نخواهد شد و برای رسیدن به این همفکری شنیدن صدا و دیدگاه های متفاوت، نیازی غیرقابل انکار است.
رویداد۲۴«محمد نعیمیپور» هم در مقام نماینده مجلس ششم، هم در مقام مدیردر وزارتخانه های دولتی و هم در مقام فعال سیاسی در حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، عبور از این چالش ها را نیازمند صراحت مسوولان و یاری مردم می داند. بخش دوم گفتگوی تفصیلی گروه سیاسی ایرنا با او را در ادامه می خوانید:
این روزها گروهی در داخل و خارج کشور در فضای مجازی، حقیقی و رسانه ای از رئیس جمهوری می خواهند با صراحت و شفافیت سخن بگوید و به اصطلاح خود آن ها جسارت به خرج دهد. در شرایط کنونی کشور این گروه ها منتظر چه سخن صریحی از سوی رئیس جمهوری هستند؟
اساسا مصاحبه یا نشست خبری برای آرامش بخشی و ایجاد امید و اعتماد در جامعه انجام می شود و مصاحبه تلویزیونی جایگاه افشاگری نیست.بنابراین رئیس جمهوری در گفتگوهای تلویزیونی با مردم و یا در دیگر گفتگوها نمی تواند به افشاگری و تشویش در جامعه بپردازد. اما می تواند در مجلس و با توجه به سوالی که نمایندگان از ایشان خواهند پرسید، برخی مشکلات اساسی پیش آمده در کشور را با توجه به مسوولیت ریاست جمهوری و منافع ملی با مردم در میان گذارد.
به اعتقاد برخی از تحلیلگران سوال نمایندگان مجلس در مقطع کنونی از رئیس جمهوری رنگ و بوی سیاسی دارد و در نامه ای هم که ایشان به مجلس نوشت به نوعی منتقد این موضوع بودند. به نظر شما سوال از رئیس جمهوری سیاسی است؟
سوال از رئیس جمهوری حق مجلس است و در این موضوع شک و بحثی نیست و این بخش نباید کمرنگ شود و مجالس از چنین پرسش هایی نگران شوند. اما وقتی مجموعه ای خاص از نمایندگان در پی سوال از رئیس جمهوری هستند، این شائبه ایجاد می شود که این اقدام به دلیل تفکرات سیاسی و جناحی اتفاق می افتد. در مجلس دهم دو گروه عمده به عنوان جریان فکری حاکم هستند، گروهی که برای حل مشکلات کشور اقتدارگرایی را راه حل می دانند و گروهی دیگر به اصلاح و مدارای بیشتر اعتقاد دارند. وقتی اکثریت امضا کنندگان در گروه نخست هستند، شائبه سیاسی بودن سوال برای رئیس جمهوری هم مطرح خواهد بود. به عقیده من این سوالاتی که قرار است پرسیده شود ریشه در عملکرد طیف نزدیک به همین گروه دارد.
چه موضوعاتی را می تواند محور سخنان دکتر روحانی در مجلس قرار گیرد؟
مجلس جایی است که رئیس جمهوری باید با لسان خوب و تحلیل شایسته حرف بزند. باید زمینه های بحران اقتصادی بیان شود و بالاخره پرسیده شود که چرا در زمان مذاکرات تیم دیپلماسی ایران با جهان، تصاویری از پرتاب موشک بالستیک پخش می شود. آیا صداوسیما از موضع ملی این کار را انجام می دهد؟ عده ای خود را ذوب در ولایت می دانند اما اگر رهبری برای شروع مذاکرات اجازه نمی دادند آیا این مذاکرات شروع می شد و برجام به نتیجه می رسید؟ اگردرباره فساد بحثی پیش آمد رئیس جمهوری باید بگوید که وظیفه نیروی نظامی حراست از مرزها و کار آن در پادگان هاست و در کار اقتصادی نباید حضور داشته باشد. بارها در این زمینه هشدار داده شده . در برخی از این نهادها زر و زور و تزویر باهم برای کار اقتصادی جمع شده اند و همین ها منشا فساد هستند. قطعا این موضوع برای رئیس جمهوری هزینه هایی در پی خواهد داشت اما مردم علیرغم همه مشکلات باید حامی دولت باشند تا آقای روحانی بتواند شفاف با مردم سخن بگوید.
دولت تدبیر و امید از همان ابتدا سازوکارهایی را ایجاد کرد تا مردم با دسترسی شفاف به برخی واقعیات درباره موانع موجود در کشور به آگاهی نسبی رسند، این آگاهی بخشی تا چه حد مفید واقع شد؟
معتقد هستم که عده ای در کشور هستند که به زیست در بحران عادت دارند و آرامش و امنیت برای آن ها سم است و همین گروه ها ریشه های بسیاری از مشکلات کنونی کشور هستند، هرچند به عملکرد آقای روحانی نیز انتقاداتی وارد است. عده ای با اغراق گویی درباره کارنامه آقای روحانی آدرس غلط می دهند، در حالی که بخش عمدهای از آن ها، خود دلیل و یا آدرس اصلی مشکلات هستند. گرچه چالش های اقتصادی در ایران قدیمی است اما در دوران آقای خاتمی توانستیم به یک ثبات نسبی دست یابیم، تمام شاخص ها در آن دوران نشان می دهد که اقتصاد راه خود را پیدا کرده بود. اما در دوره بعد دولت آقای احمدی نژاد در سیاست های اقتصادی نوعی پوپولیسم را دنبال می کرد و در سیاست خارجی یک نوع روش تهاجمی پیگیری می شد.
اساسا طرح مباحثی مانند هولوکاست، بدون آنکه برای کشور منفعتی داشته باشد به گفتمان دولت تبدیل شد و حتی کار به جایی رسید که آقای احمدی نژاد گفتند زمان اعلام هلوکاست در سازمان ملل هاله نوری اطراف ایشان را در برگرفت. این در حالی است که قیمت نفت در آن دوران بی سابقه بود و مبلغ قابل توجهی به ذخایر ارزی اضافه شد اما اقتصاد ایران به دلیل قرار گرفتن در تحریم های شورای امنیت بهبود نیافت. ردپای بسیاری از مسائل اقتصادی کنونی را باید در آن دوران جستجو کرد. آقای روحانی زمانی که روی کار آمد، این میراث شوم را در دست گرفت و دولت در قالب یک کار دیپلماسی موفق، توانست برجام را نتیجه برساند. اگر روند برجام خوب پیش می رفت قاعدتا ما این مشکلات را نداشتیم و به یک وضیعت با ثباتی می رسیدیم.
با توجه به شرایط موجود در کشور راهکارهای پانزده گانه رئیس دولت اصلاحات در مسیر برون رفت از این شرایط تا چه اندازه می تواند راهگشا باشد؟
سکوتی که طی ماه های گذشته از سوی مسئولان و جریان های سیاسی مانند اصلاح طلبان به وجود آمد بر نگرانی ها و سردرگمی های مردم افزود. در این شرایط بازهم آقای خاتمی پرچمدار شد. معتقدم که این نوع بیانیه ها و راهکارها تاثیرگذار است اما کافی نیست. باید با مردم دقیق و صریح صحبت کنیم و به مردم راه نشان دهیم. بحران های اقتصادی و بسته های ارائه شده از سوی دولت مورد بررسی قرار گیرد. در موضوعات اجتماعی مانند چالش حجاب اجباری اصلاح طلبان باید اظهارنظر کنند و راه حل ارائه کنند. این سکوت و بی عملی اصلاح طلبان آن ها را دچار مشکل می کند.
بر فرض ارائه راهکار از سوی اصلاح طلبان یا حتی اصولگرایان آیا از سوی مردم مورد پذیرش قرار خواهد گرفت؟
اصولگرایان و اصلاح طلبان یا هر نوع جریان سیاسی و فکری دیگری، در هر دولت و حکومتی پایان پذیر نیستند و شعاری که در اعتراضات دی ماه از سوی برخی سر داده شد که پایان ماجرای اصلاح طلبی و اصولگرا بود، چندان دقیق نیست. اما هر گروه سیاسی اگر در عملکرد، سیاست ها، برنامه ها و راهبردها متحول نشود، قطعا مردم آن ها را نخواهند پذیرفت. یکی از مشکلات بزرگ جریان اصولگرا (آن هایی که در رفتار و گفتار صادق هستند) توقف و گیرکردن در سنت جمهوری اسلامی است، بدون آنکه به تغییر زمان و مکان توجه کنند. اصلاح طلبان هم با همین معضل مواجه هستند، اصلاح طلبی که بر مبنای سال 76 سخن بگوید، حرف هایش دیگر خریدار ندارد. ما درباره تشکیل جامعه مدنی، ارتباط با مردم و نهادینه سازی دموکراسی فقط در حد حرف باقی ماندیم. هر دو گروه اگر اقدامات اغنا کننده و مواضع صریح نداشته باشند ممکن است از دیده ها و دل ها بروند.
اعتراضات دی ماه سال 96به شرایط اقتصادی و ادامه خفیف آن در ماه های گذشته، موجب سواستفاده برخی از عناصر داخلی و خارجی از این اعتراضات شد، با چنین بهره برداری های غیرمردمی، در عمل جامعه توان اعتراض قانونی خود را از دست می دهد. چه راهکاری برای بیان اعتراضات مسالمت آمیز و دغدغه های مردم دارید؟
در کنار بستر اقتصادی که اعتراضات بر مبنای آن شکل گرفت، بستر دیگری هم فراهم شد که برخی از سرویس های امنیتی خارجی از آن سواستفاده کرده و عملیات جاسوسی و روانی ترتیب دادند. این موضوع نباید انکار شود و این اعتراضات نشان داد که ما سازوکار اعتراضی در کشور به شکل سندیکا و تشکل نداریم. اگر چنین مکانیسیمی وجود داشت این گروه ها در صورت نادیده گرفته شدن اعتراضات خود می توانستند از اهرم های قانونی استفاده کنند. وقتی چنین سازوکاری در کشور به گونه شایسته ای وجود ندارد، نیروهای امنیتی باید نگاه و تلقی خود را نسبت به معترضان تغییر دهند و بر اساس قانون با این تجمعات اعتراضی برخورد کنند.
دعوت به تجمع که از سوی برخی چهره ها و شخصیت ها صورت می گیرد، در شرایط کنونی به نفع مردم یا جامعه است؟
در مورد اعتراضات اخیر شاهد این هستیم که عده ای که خود پیش از این در برهه های اعتراضی به بدترین شکل ممکن با معترضان برخورد کردند، اکنون خواستار اعتراض مردم شده اند. من موافق تجمعات اعتراضی مردم هستم اما معتقدم دعوت به چنین تجمعاتی باید از سوی معتمدان مردم صورت گیرد، یا افراد شناخته شده و یا حتی احزاب صاحب نام. اگر چنین اعتراضی از سوی شخصیت های محبوب مردمی انجام شود حتی می توان از مردم خواست که درباره تحریم های آمریکا و مشکلاتی که این کشور برای ایران به وجود آورده است، نظر خود را اعلام کنند. ابراز نظر در برابر زورگویی و زیاده خواهی آمریکا می تواند به نوعی همبستگی میان مردم نیز بینجامد.
دعوت این شخصیت ها از سوی مردم مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟
باید به این گروه فرصت داد تا مشخص شود میان مردم چه جایگاهی دارند. برخی از آن ها فکر می کنند در شرایط کنونی مردم بار دیگر به آن ها روی خواهند آورد به همین دلیل می توان فضا را باز گذاشت تا معلوم شود چه اندازه اقبال مردمی دارند. مردم ممکن در حالت عادی اخبار این گروه ها را بخوانند اما وقتی زمان انتخاب و پای صندوق می رسد تمام عملکرد آن ها را مرور می کنند و بعد از آن رای می دهند.