رویداد۲۴ در روزهای گذشته حساسیت نسبت به تجمع هفته گذشته قم جلب شد. رحیم پور ازغدی در جمع روحانیون جوان حوزه علمیه قم از رهبران پیر حوزه انتقاد کرد و گفت: حوزه به سمت سکولار شدن پیش میرود. همین اشاره باعث عصبانیت روحانیون مشهوری مثل نوری همدانی و مکارم شیرازی و البته جامعه مدرسین شد. از سویی دیگر یکی از پلاکارهای از پیش تهیه شده تجمع، اشاره به وفات هاشمی داشت و مذاکرده کنندگان را به مرگی مشابه وعده داده بود. این پلاکارد هم باعث انتقادهای زیادی شد. به خصوص اینکه روی دسته پلاکارد نوشتهای بود که نشان میداد این پلاکاردها به صورت هماهنگ توزیع شده اند.
این همه ماجرا نبود. سخنرانی یکی از فرماندهان سپاه هم مزیر بر علت شده بود تا علامتهای سوال در این برنامه بیشتر شود. سپاه با اینکه در افکار عمومی متهم به همراهی با اصولگرایان است، اما معمولا به صورت علنی این موضوع را بیان نمیکند. حالا حضور یک فرمانده سپاهی در تجمعی که شرکتکنندگان طرفدار مرگ مذاکره کنندگان بودند، و حوزههای علمیه اشرافی و سکولار معرفی شده بودند، هزینههای سنگینی برای سپاه داشت.
نبوی معاون منتقد
محمدحسن نبوی، معاون تبلیغ حوزه علمیه قم که از سال ۸۰ در این مسئولیت قرار گرفته است، یکی از بزرگترین منتقدان اعتدالگرایان در حوزه علمیه قم به شمار میرود. او عضو شورای راهبردی شبکه قرآن و معارف صدا و سیما نیز هست.
«ما معمولا یزید غیابی را بسیار راحتتر محکوم و لعن میکنیم، ولی خیلی علاقه نداریم به یزیدهای زمان بپردازیم، چون برای ما هزینه دارد.» این یکی از گفتههای مشهور نبوی است. کسی که در هفته پایانی قبل از انتخابات سال ۸۸ مدارس تحت مدیریتش (سفیران هدایت) را تعطیل کرد تا طلبهها به روستاها بروند و برای احمدینژاد تبلیغ کنند. او قبل از اعزام مبلغان، برخی از طلاب را به مراکز خاص میبرد تا موفقیتهای دولت احمدینژاد را برای طلاب به نمایش بگذارد. در طول تحریم نیز طلبهها را به این مراکز میبرد و با نشان دادن قطعات صنعتی به آنها، بیتاثیر بودن تحریمها را به تصویر میکشید. پس از آن، حیدر مصلحی، وزیر وقت اطلاعات به صورت مرتب و ماهانه با نبوی جلسه داشت. نبوی معتقد است اینترنت برای طلاب مضر است، زیرا در اینترنت حتی با جستجوی کلمه «تیرآهن» نیز با تصاویر مستهجن روبرو خواهند شد.
دشتی، حوزه انقلابی!
روح الله دشتی روحانی جوان یکی دیگر از چهرههای تجمع اخیر است که البته اصراردارد پشت پرده نباشد و به شکل جدی در عرصه حضور دارد. بلافاصله بعد از تجمع و وقتی هنوز خبری از حاشیهها نبود گفته بود جای صد بار تاسف برای حوزه علمیه قم که همایشی برای نشان دادن همدردی طلاب با درد معیشتی مردم در فیضیه برگزار میشود و حتی ثانیهای از آن در صدا و سیما پخش نمیشود، اگر مردم گفتند حوزه دولتی است و آخوندها سیر هستند، حقمان است.
دشتی البته گفت که هیچ پلاکاردی را نه مستقیما و نه با واسطه به فیضیه نیاوردهام و از آن مطلع نبودهام و از برخی پلاکاردها ناراحت هستم... در ماجرای تجمع اواخر ماه مبارک مقابل دفتر لاریجانی برای fatf -که صدالبته بسیار کار درستی بود- اگرچه تبلیغ نمودم لکن برگزار کننده نبودم و نمیدانم با چه استنادی شخص رییس قوه قضاییه و دادستان کل آقای منتظری و شاک (شورای امنیت کشور) به اتهام آن تجمع حکم بازداشت بنده را داده بودند و اساسا به چه وجهی این اقدام انقلابی را جرم انگاشتند که البته به سفارش دوستان در آن ماجرا بنده عقبنشینی تاکتیکی داشتم و به لطف خدا شر آن حکم کذایی مرتفع شد و شیاطین به اهداف سوءشان نائل نشدند.
وی در متن دیگری که منتشر کرد انتشار تصویر پلاکارد را کاری خیر خواند و نوشت روشن شد حوزه با هاشمی و فرزند معنوی لیبرالش روحانی همراه نبوده و نیست و نخواهد بود.
دشتی یا قدرت زیادی دارد یا لااقل ادعای زیادی دارد. او بعد از اعتراض مراجع تقلید هم نوشت «اگر هم اشکالی در کار بوده باشد مراجع که حق پدری بر این ۲۰۰۰ طلبه انقلابی یعنی فرزندانشان دارند پدرانه خودشان رسیدگی خواهند کرد و اگر امنیتیها دست از پا خطا کنند جنایات آنها در ماجرای تحصن برجام رونمایی و رسیدگی خواهد شد. اولین کسی که شائبه قتل هاشمی را مطرح کرد و نظام را لکه دار نمود فائزه هاشمی است... از بزرگانی مثل آیت الله سیداحمد خاتمی عجب است که دست به کار ردّ تجمع میشوند. چرا جامعه مدرسین و دیگران در ماجرای نقد معصوم حسن فریدون و... با این سرعت بلکه اصلا بیانیه نمیدهند، اما در ماجرای أخیر درنگ نمیکنند در صدور بیانیه؟»
به نظر میرسد دو قطبی جدیدی در قم شکل گرفته است. دسته اول شامل اصلاحطلبان، حامیان دولت، لاریجانی و روحانیون سنتی هستند و شاید بعد از سه دهه جامعه و مجمع مدرسین و محققین را در کنار هم قرار داده است. گروه دوم اما روزگاری به نام مصباح یزدی شناخته میشدند، اما امروز شاگردان بسیار او، گوی سیاستورزی را از استاد ربودهاند. استادی که از سوی اصلاحطلبان همواره متهم به تئوریپردازی برای خشونت بود.
مابه برخی موضعگیریهای این برادرمان انتقاد داریم
اما چرا بدون اطلع کسی را متهم میکنیم؟