«ناگفتههایی از جاکارتا... زهرا کیانی؛ اونقده خوبی که نباید سانسورشی!»
با کسب اجازه از جناب آقای «وینستونچرچیل» بنده معتقدم: «ما تن و بدن ورزشکاران را میسازیم و ورزشکاران هم، حال و احوال ما را!» چه چیزی بهتر از این که بعد از پیروزی بر رقبا، با شادی و افتخار بریزیم به خیابانها و به جهانیان حالی کنیم: «مشت نمونه خروار است و همه ما اینیم!» اصولا ناسیونالیسم یعنی پز دادن به چیزهایی که در بیشتر ما وجود ندارند!
رویداد۲۴ فرزین پورمحبی: لذا در همین راستا، دست ورزشکارانمان درد نکند که حسابی سنگ تمام گذاشتند بهخصوص بانوانمان و بهخصوصتر، تیم کبدیشان که در حد لالیگا و تیم ملی ظاهر شدند! اما همیشه اوضاع خوب پیش نمیرود و بعضا این معادله برعکس میشود و ضد خودمان عمل میکند. مثلا یکهو میبینی کش مایوی شناگرمان از اینطرف و زنجیر چرخ دوچرخه سوارمان از آن طرف در میروند و از اینها بدتر، توصیه معروف «بباز بباز» که بعد از کشتی این بار بیخ ریش تیم فوتبالمان چسبید و از صحنه مسابقات حذفمان کرد اصولا ترسوها باید از صفحه روزگار حذف شوند! امان از محاسباتی که با یک منفی اشتباه یکییکی، رشتههای ورزشیمان را پنبه میکنند! از جمله: تعیین دقیق زمان مسابقه برای قهرمان رشته تیراندازی و یا انتخاب وزنه مناسب برای وزنهبردارمان در حالی که مدالشان رو شاخشان یا بهتر یگوییم روی گردنشان مسجل بود.
بگذریم؛ اما ورزشکاران فقط به درد پز دادن و شاد کردن نمیخورند آنها بعضا خیلی از مشکلات جاری را هم حل میکنند. یکیش همین زهرا کیانی خودمان که در بازیهای آسیایی مشکلگشا شد و به ویژه در امور ناموسی برخی از شبهات چندین سالهمان را برطرف کرد.
اول اینکه صداوسیمای تمام غیرتی ما، برای اولین بار متقاعد -یا ناگزیر- شد حرکات نسبتا موزون یک بانو را نشان دهد آن هم در جایی که اگر یک بانوی تماشاچی هیجان زده، کمی خودش را بجنباند بلافاصله مصداق بارز ترویج فساد شده و مهدورالدم نشود حداقل سانسورالتصویر میشود، چه رسد به این که بانویی بخواهد به شکلی خاص و کاملا از پیش تعیین شده و حساب شده -آنهم با چیزی شبیه عصا- خودش را بالا و پایین بکند. (توضیح ضروری: در زمانهای دور بعضی از حرکات موزن همراه با عصا انجام میشد که اگر نمیشد احتمالا بهتر بود!)، اما برخلاف نظر یک گروه موسیقی آنور آبی: «زهرا کیانی آن قدر خوب بود که نباید سانسور میشد!» و البته هم نشد و بدین ترتیب او به مشکل آبکی چند ده سالهمان در این رابطه پایان داد!
دوم اینکه همین پخش تلویزیونی باعث شد خیلی از مردم با اسم ورزشی به نام «تالو» آشنا شوند. شک نکنید که اگر تا چند روز قبل از یک ایرانی میپرسیدند «تالو» چیست میگفت: یک نوع موشک نقطهزن و یا خامه روی کیک زرد انرژی هستهای است! به هر تقدیر، ما این افزایش اطلاعات عمومی در عموم مردم را به فال نیک میگیریم!
اما مهمترین مسئلهای که ورزشکاران بانوی رشتههای رزمی برایمان حل و فصل کردند مشکل دستدادن با جنسهای مخالف بود! سالهای سال بود، هر بار که ورزشکار و یا هنرمندی بر روی صحنه میرفت خودمان را میفشردیم و چشمانمان را میبستیم تا مبادا شاهد تصویر صحنهداری باشیم و دین و ایمانمان بر باد رود! یعنی همان مشکل اساسی و همیشگی دست دادن دو جنس مخالف با هم، آن هم روی سن و جلوی چشمان میلیونها آدم زنده!
اما رزمیکاران بانو به شکل خلاقانهای با همه آقایان، دست دادند بدون آن که دستشان به مردی بخورد و آبی از آبی هم تکان بخورد! آنها به هر آقایی که میرسیدند سه سوته یک دستشان را مشت میکردند و روی کف دست دیگرشان قرار میدادند و بدین ترتیب همه چیز را ختم به خیر میکردند! آفرین بر این بانوان قهرمان که فقط مدال نگرفتند بلکه از این آب گلآلود برایمان ماهی هم گرفتند و در عین حال لقمه خوبی را برای کسانی گرفتند که همیشه چند سالی از همه چیز عقباند. معمولا مسئولین عزیزما میرسند به آن چیزی که باید برسند، اما فقط کمی دیر میرسند یعنی با یک تاخیر حدودا ۴۰ ساله میرسند. درست است پدرمان درمیآید که آنها متوجه چیزهای بدیهی بشوند تا مجوزهای لازمهاش را صادر کنند. اما به هر حال بهتر از این است که تا آخرش نفهمند و همان گونه که تا به حال درآوردند در ادامه هم، دمار از روزگارمان دربیاورند.
اما کلام آخر
راستی چقدر خوب میشد به جای این که با کلی صرف بودجه، هسته اتم بشکافیم و بعد از تحمل کلی تحریم، سیمان بر رویشان بریزیم -و یا حداقل در کنارشان- میآمدیم و برای میزبانی جام جهانی و المپیکها خرج میکردیم و این طوری، هم انقلابمان و هم اصولا هر چیزی که دلمان میخواست را به دیگران صادر و به شکل صلحآمیزی هم در جهان عرض اندام میکردیم. متاسفانه این روزها مردم با بمب و موشک کمتر متوجه عقاید و نظرات بقیه میشوند! کاری که قطر ۳-۲ میلیونی با میزبانی جام جهانی کرد و جهان را خیلی بیشتر از ما متوجه خودش کرد و البته به مردم خود به جای هول و هراس، فخر و شادی را تقدیمشان کرد. آن هم به شکلی بسیار آبرومندتر از ما!