رویداد24- احمد حکیمی پور عضو شورای شهر تهران و نماینده دوره نخست این شورا به تازگی اقدام به انتشار خاطرات خود از دوره نخست شورای شهر کرده است. بخش هفتم این خاطرات به ماجرای سعید حجاریان می پردازد که حکیمی پور آن را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است.
متن کامل این یادداشت به این شرح است:
به نظرم ساعت بین هشت و نیم تا هشت و چهل دقیقه بود که این اتفاق افتاد، من علی رغم اینکه فاصله چندانی با محل حادثه نداشتم ولی اصلا صدای تیری نشنیدم، شاید از صدا خفه کن استفاده کرده بودند. با عجله به سمت در اصلی شورا رفتم، مردم جمع شده بودن و یکی فریاد می زد که آمبولانس خبر کنید. آقای محمدحسین حقیقی، آقای علیزاده طباطبایی از اعضاء شورا هم در آنجا بودند. سعید حجاریان در حالی که تیر به صورتشان خورده بود، به پشت روی زمین افتاده و حالش بسیار وخیم بود و داشت خفه می شد، سریع به او نفس مصنوعی دادم تا خفه نشود و بلافاصله از کوچه کناری ماشینم را آوردم تا او را به بیمارستان منتقل کنیم. با کمک مقدمی و یکی دیگر از مراجعه کنندگان آذری زبان به نام موسوی نسب او را در صندلی عقب ماشین گذاشتیم و به سمت بیمارستان سینا که در ضلع شمالی پارک شهر بود رفتیم. در مسیر بودیم که آقای میرزا ابوطالبی نماینده ادوار مجلس و معاونت وقت وزیر مسکن با من تماس گرفت بدون اینکه بگذارم حرفش را بزند، گفتم که چه اتفاقی افتاده و خواستم که سریع به آقای تاج زاده و یا خسرو تهرانی و دیگر دوستان خبر دهد.
خدا را شکر ترافیک شلوغی نداشتیم و من بدون توقف و به سرعت به سمت بیمارستان رفتم و وارد اورژانس شدم و آنجا کمک کردند و سریع ایشان را به داخل اورژانس بردیم. نکته جالب در این صحنه برای من تکاپوی شدید همان مقدمی برای آوردن برانکارد و انتقال سریع سعید به اورژانس بود که حتی در این رابطه با عوامل بیمارستان هم درگیر شد و سر آنها داد کشید.
حال سعید خوب نبود، به طور که دیدم زبانش بیرون آمده و انگار نفسش بالا نمیآید، در این حین بود که یکی از پزشکان اورژانس با سرعت گلوی او را سوراخ کرد تا بتوانند نفس بکشد. ظاهراً تعجیلی که برای نجات جان او صورت گرفت باعث شد تا هنگام سوراخ کردن گلو به حنجره اش آسیب برسد و شاید به خاطر همین است که هنوز هم برای صحبت کردن مشکل دارند. بعداً آقای دکتر قاجار که از آمریکا برای معالجه سعید آمده بود، طی گزارشی که در جلسه غیر علنی شورا ارائه کرد، گفت: «اگر چند ثانیه دیرتر به بیمارستان رسیده بود شانسی برای زنده ماندن وجود نداشت».
بعد از انتقال به بیمارستان، آقای مقدمی و موسوی نسب رفتند. در این فاصله آقایان دکترمیردامادی و دکتر شکوری راد و دکتر ظفرقندی هم رسیده بودند. من هم به شورا بازگشتم تا گزارشی از وضعیت را به جلسه ارائه دهم. شورا جلسه رسمی داشت ولی جو پر التهابی بود.
پس از گزارش، شورا کمیته برای تحقیق و پیگیری ماجرا تعیین کرد که بعداً به آن خواهم پرداخت.
ولی حدود دو هفته بعد، درست در تعطیلات عید اتفاق عجیبی افتاد، صدا و سیما و روزنامه ها در گزارشهای خبری خودشان اعلام کردند که مقدمی یکی از متهمان اصلی این حادثه بوده و دستگیر شده است! احساس بدی به من دست داد، چون این خبر با حالات و رفتار او در حین ماجرا مغایرت داشت. اوضاع بهم ریخته بود. نکته جالب دیگر در این ماجرا این بود که یکی از اعضای شورا در همان روز طی مصاحبه ای اعلام کرده بود که او سعید حجاریان را به بیمارستان رسانده و این مطلب در ویژه نامه یک صفحهای که روزنامه صبح امروز در همان روز منتشر کرد هم درج شده بود ولی کذب محض بود و وقتی از او خواستم این موضوع را تکذیب و اصلاح کند، علیرغم قولی که داد هیچگاه این کار را نکرد تا اینکه بعداً مصاحبه مفصلی که صبح امروز با من ترتیب داد ناچار به توضیح در این رابطه شدم تا تحریف در واقعه صورت نگیرد.