رویداد۲۴ نیویورک تایمز نام این مقام ارشد دولت امریکا را ذکر نکرده و آن را اقدامی «نادر» خواند.
این روزنامه آمریکایی نوشت: ما این کار را به درخواست نویسنده این یادداشت که یک مقام ارشد دولت ترامپ است، انجام میدهیم. هویت این مقام بر ما معلوم است و اگر نامش فاش شود، موقعیت شغلی اش در مخاطره قرار میگیرد. ما معتقدیم که انتشار این یادداشت بدون نام، تصویر مهمی به مخاطبان ارائه میدهد.
ترامپ در واکنش به این یادداشت، نیویورک تایمز را ورشکسته نامید و افزود: «اگر من اینجا نبودم، احتمالا نیویورک تایمز وجود نداشت».
وی در توئیتی نوشت: اگر این فرد پردل و باشهامت وجود خارجی دارد، نیویورک تایمز به خاطر امنیت ملی باید او را فورا به دولت معرفی کند».
این یادداشت در زیر میآید:
دوره ریاست جمهوری ترامپ با آزمونی روبروست که با سایر آزمونهای پیش روی روسای دوران مدرن آمریکا متفاوت است. این آزمون فقط در مورد تحقیقات بازپرس ویژه (پرونده دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا) یا تفرقه تلخ میان آمریکاییها بر سر رهبری ترامپ نیست. این مساله حتی صرفا در مورد احتمال شکست حزب وی (جمهوریخواه) در انتخابات میان دورهای و واگذاری اکثریت مجلس نمایندگان به حزبی (دموکرات) که کمر همت به سرنگونی او بسته است، نیست.
مسالهای که او متوجه ان نیست، این است که بسیاری از مقامهای ارشد دولت او سخت میکوشند تا از درون دولت بخشهایی از برنامه و بدترین خواستههای وی را ناکام کنند.
من از این خبر دارم و بخشی از این گروه هستم. روشن بگویم؛ تلاشهای ما چیزی مثل «مقاومت» مردمی جناح چپ نیست. ما میخواهیم که دولت موفق شود و فکر میکنیم که بسیاری از سیاستهای آن تاکنون باعث امنتر و شکوفاتر شدن آمریکا شده است.
ما معتقدیم که اولین تکلیف ما خدمت به کشور است، اما رئیس جمهوری همچنان به نحوی عمل میکند که به زیان سلامت جمهوری ماست.
به همین دلیل، بسیاری از گماشتههای ترامپ وعده داده اند، تا جایی که میتوانند برای حفظ نهادهای دموکراتیک تلاش کنند و درعین حال، تا زمانی که ترامپ از قدرت کنار میرود، رفتارهای متزلزل و بی هدف وی را خنثی کنند.
ریشه این مشکل در بیاخلاقی رئیس جمهوری قرار دارد. هر کسی با او کار میکند، میداند که وی به همان اصول معلومی که او را به یک تصمیم رسانده است، پایبند نیست.
رئیس جمهوری هرچند به عنوان یک جمهوریخواه به این مقام رسید، اما کمترین علاقهای به ایدهآلهای کهن محافظهکاران نشان داده است؛ ایدهآلهایی مانند ذهنهای آزاد، بازارهای آزاد و مردم آزاد. او در بهترین حالت ظاهرا به این ایده آلها دست یافته و در بدترین حالت به آنها مستقیما حمله کرده است.
هیجانات آنی ترامپ عموما ضدتجاری و ضددموکراتیک است و درعین حال وی به طرز گستردهای این نگاه را اشاعه میدهد که مطبوعات «دشمن مردم» هستند.
اشتباه برداشت نکنید. نکات روشنی وجود دارد که پوشش رسانههای منفی و تقریبا توقف ناپذیر، به آن توجه نکرده است: مقررات زدایی، اصلاحات مالیاتی، ایجاد ارتش قوی و نکات دیگر.
اما این موفقیتها به رغم سبک رهبری عجولانه، خصمانه، کوته نظرانه و غیرموثر ترامپ بوجود آمده است، نه به خاطر آن.
مقامهای ارشد، از کاخ سفید گرفته تا نهادها و وزارتخانههای دولت، هر روزه در محافل خصوصی بی اعتمادی خود را به اظهارات و اقدامات ترامپ ابراز میکنند. بسیاری از آنها تلاش میکنند تا از اقدامات خود در برابر دمدمی مزاجیهای وی دفاع کنند.
جلسات با او از مسیر و موضوع مربوطه خارج میشود. او مشغول یاوهگوییهای تکراری است و هیجانات آنی وی به تصمیمات نیم بند، ناآگاهانه و گاهی بیمحابا منجر میشود که باید از آنها منصرف شد.
یک مقام ارشد که از تغییر نظر ناگهانی ترامپ در مورد سیاستهای مهم به ستوه آمده بود، نزد من شکایت میکرد که «واقعا نمیشود فهمید که او لحظه به لحظه نظرش را عوض میکند یا نه».
اگر به خاطر قهرمانان ناشناس برون و درون کاخ سفید نبود، این تزلزل رفتاری، نگران کنندهتر میبود. رسانهها برخی مشاوران او را پست و شرور جلوه داده اند. اما آنها در محافل خصوصی تا حدود زیادی تصمیمات بد در «جناح غربی» (بخشی از کاخ سفید که دفتر ریاست جمهوری در آن قرار دارد) را مهار کرده اند، هرچند که همیشه موفق نبوده اند.
شاید چنین چیزی در این برهه پرآشوب، آرامش بخش باشد، اما آمریکاییها باید بدانند، افراد عاقلی هم در کاخ سفید حضور دارند. ما کاملا میدانیم که چه اتفاقی میافتد. سعی میکنیم کاری را که درست است انجام دهیم، حتی اگر ترامپ آن را نخواهد.
نتیجه این امر یک ریاست جمهوری دوگانه است.
مثلا سیاست خارجی را در نظر بگیرد: رئیس جمهوری در جمعهای عمومی و خصوصی نشان میدهد که خودکامهها و دیکتاتورهایی مانند ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی را به دیگران ترجیح میدهد و برای روابطی که ما را به متحدانی مانند ملتهای همفکر پیوند میدهد، احترام اندکی قائل است.
ناظران نکته سنج خاطرنشان کردهاند که بقیه اعضای کاخ سفید در مسیر دیگری حرکت میکنند؛ در مسیری که کشورهایی مانند روسیه به دخالت در انتخابات متهم شده و به خاطر آن مجازات میشوند و متحدان ما در نقاط مختلف دنیا همچون اعضایی همسنگ در نظر گرفته میشوند، نه به مثابه رقبایی که مورد تمسخر قرار میگیرند.
برای نمونه در مساله روسیه، رئیس جمهوری از اخراج بسیاری از جاسوسهای آن کشور به دلیل نقش مسکو در مسمومیت یک جاسوس سابق در انگلیس اکراه داشت. او تا چند هفته از اعضای ارشد دولت شاکی بود که چرا وی را با روسیه درگیر کرده اند. او از ادامه تحریمهای آمریکا بر روسیه ناخرسند بود. اما تیم امنیت ملی وی بهتر میدانست که چنین اقداماتی باید اتخاذ شده و مسکو پاسخگو باشد.
با توجه به بی ثباتیهایی که افراد زیادی شاهد بوده اند، در داخل کابینه زمزمههایی در خصوص اجرای متمم ۲۵ قانون اساسی آمریکا وجود داشت. این متمم درباره آغاز روند پیچیده برکناری رئیس جمهوری است. اما هیچ کسی نمیخواست که بحران را تشدید کند. بنابراین، کار ما این خواهد بود که دولت را در مسیر درست هدایت کنیم تا زمانی که عمر آن به پایان برسد.
نگرانی بزرگتر آن نیست که ترامپ با ریاست جمهوری چه کرده، بلکه این است که ما به عنوان ملت به او اجازه دادیم با ما چه بکند. ما با او در حق خود بی انصافی کردیم و اجازه دادیم تا گفتمان ما از مدنیت عاری شود.