رویداد۲۴ اگرچه با شنیدن اسم «انقلاب سفید» خاطرات اصلاحات ارضی کشور به ذهنها متبادر میشود، اما مقصود از انقلاب سفید در اینجا و در ادبیات اقتصادی هندوستان، انقلاب حوزهی شیر و لبنیات است که موجب تغییر زندگی حداقل 12 میلیون خانواده در هند شد. تفهیم این مدل از فقرزدایی قطعاً میتوان تجربیات ارزشمندی را به جوامع منتقل نماید.
در سال 2007، بانک جهانی مجموعهای از تحقیقات خود را در کتابی با عنوان «فقرزدایی در جنوب شرق آسیا» منتشر میکند. در فصل دوم این کتاب یکی از روشهای بهکاررفته در تجربهی فقرزدایی هند موردبررسی قرارگرفته است. بانک جهانی عنوان میکند که روش بهکاررفته در انقلاب سفید هندوستان موجب تبدیل آن کشور به بزرگترین تولیدکنندهی شیر در دنیا و یکی از برترین تولیدکنندگان لبنیات شده است. اما چه اتفاقی افتاده است که منجر به انقلابی در حوزهی لبنیات شده است و علاوه بر فقرزدایی، هند را به بزرگترین تولیدکنندهی شیر در دنیا تبدیل نموده است؟ در ادامه به بررسی این موضوع میپردازیم:
انقلاب سفید هند به چه معناست؟
بهطور خلاصه انقلاب سفید عبارت است از افزایش چند برابری تولید و مصرف شیر و لبنیات در هندوستان که موجب افزایش صادرات این کشور و همچنین مصرف مردم این کشور و ارتقای سلامت آنها شده است. از سال 1970 تا 2004 تولید شیر در هند 400درصد افزایش یافت و به 88.1 میلیون تن رسید.
راز انقلاب سفید در چیست؟
مهمترین سؤال در مواجهه با این تجربهی هند این است که راز این تحول عظیم در حوزهی شیر و لبنیات در چیست. ازآنجاکه تجربیات فقرزدایی کشورهای موفق، برای جامعهی جهانی، بهویژه کشورهای درحالتوسعه بسیار مهم است، این تجربهی فقرزدایی شگرف نیازمند واکاوی دقیق و کارشناسانه است.
مدل فقرزدایی هند در حوزهی صنایع شیر و لبنیات
با بررسی مدل فقرزدایی هند در حوزهی صنایع لبنی توسط کارشناسان بانک جهانی، آنها دریافتند که چارچوب اصلی این مدل، از الگوی فقرزدایی با رویکرد پایین به بالا (Bottom-Up Approach) پیروی میکند. در این رویکرد، مسائل خاص فقرا و نیازمندان هدفگذاری شده و برای آن چارهاندیشی میشود و بهعنوان مکملی برای روشهای کلی مانند افزایش رشد اقتصادی کشور، مورداستفاده قرار میگیرد.
تعاونیها عامل جهش صنعت لبنیات و کاهش فقر
در مدل فقرزدایی هند، توسعهی صنایع شیر بهوسیلهی روش تعاونیها صورت گرفته است. بسیاری معتقدند که دلیل این حجم از کاهش فقر که در این بخش رخداده است، به دلیل ساختار اقتصاد تعاونی و ویژگیهای عادلانه و انسان دوستانه آن است.
در سال 1940 اولین جرقههای شکلگیری تعاونیها در هند در ایالت گجرات در غرب هند، شکل گرفت. گجرات در آن زمان یکی از فقیرترین مناطق هند بود و عمدهی ساکنان آن کشاورز و دامداران فقیر بودند. یکی از مشکلات کشاورزان و دامداران این ناحیه، عدم دریافتی کافی به نسبت فروش محصولاتشان بود. واسطههای ناجوانمرد، محصولات این فقرا را به بهای ناچیز از آنها خریداری میکردند و در بازار باقیمتهای بسیار بالاتر به فروش میرساندند و عملاً در این مدل تعامل اقتصادی، چیزی عاید تولیدکننده نمیشد. شکلگیری اولین تعاونیها ابتکاری بود که جهت نجات تولیدکنندگان از دست واسطه گران استثمارگر به کار گرفته شد.
با شکلگیری اولین تعاونیها در حوزهی لبنیات در هند، تمامی مراحل دریافت شیر از دامدار، فرآوری شیر، بازاریابی و فروش و... توسط تعاونی شکل گرفت و تمامی مراحل به دست خود اعضا تعاونی انجام شد. این کار باعث شد تا واسطهها حذف شوند و کشاورزان و دامداران حاصل دسترنجشان را خودشان استفاده کنند. ای نخود تغییر مهمی در زندگی روستاییان فقیر ایجاد کرد و باعث افزایش شگفتانگیز درآمد آنها شد.
باگذشت زمان، اولین تعاونی رسمی و مجهز بانام آمول (Amul) که حاصل ادغام چندین نوع تعاونی بود شکل گرفت و فعالیت خود را در اکثر روستاهای هند گسترش داد. در مدل تعاونی هر فرد فقط یک رأی دارد و کم یا زیاد بودن سرمایهی فردی تأثیری بر تصمیمگیری جمعی ندارد. در سال 2003، شرکت آمول به بزرگترین تعاونی در حوزهی شیر و لبنیات هند تبدیل شد و گردش مالی آن از 27میلیون روپیه تجاوز کرد.
آمول، از یک شرکت محلی تا یک الگوی ملی
با موفقیت شرکت آمول و کاهش قابلتوجه فقر روستایی در مناطق تحت پوشش آن، دولت هند تصمیم گرفت تا با همکاری مدیران این شرکت، برنامهی جامعی را طراحی کند تا الگوی تعاونی این شرکت را به سراسر هند گسترش دهد. دولت هند برنامهی جامعی را در سه فاز طراحی کرد. منابع بودجهی لازم برای این طرح جامع، از 3 درصد اعتبارت دولت و 70درصد وام سازمانهای بینالمللی تشکیل شد.
در فاز اول طرح، دولت برنامهریزی کرد تا زیرساخت احداث چندین تعاونی بزرگ در روستاهای دارای پتانسیل دامپروری را فراهم کند و آنها را به شهرهای بزرگی چون بمبئی و کلکته متصل نماید. فازهای دوم و سوم نیز در تکمیل فاز اول آرامآرام به مرحلهی اجرا رسیدند.
یکی از نکات برجستهی طرح دولت هند برای فقرزدایی از روش تعاونی، افزایش مشارکت زنان در کار تعاونی بود. دولت با درک اینکه بسیاری از زنان توانایی دامداری دارند، از همان فاز اول برای آموزش به آنان برنامهریزی کرد. شمار زنانی که به تعاونیها پیوستند از 0.62 میلیون در 1987 به 2.47 میلیون در 2002 رسید.
تحقیقات نشان میدهد که تعاونیها نقش بسیار مهمی در افزایش ارادهی کشاورزان در تعیین قیمت، سودآوری و ... آنان داشته است. محققان معتقدند که انقلاب سفید در هند نسبت به انقلاب سبز یا همان واگذاری زمینها به کشاورزان ، بسیار موفقتر بوده و برای محرومان عواید بهتری داشته است. آنها دلایل متعددی برای این ادعای ذکر کردهاند. یکی اینکه توزیع گاوهای شیری و مواد لازم در بین روستاییان، بسیار منصفانهتر از توزیع زمینها میان کشاورزان در دورهی اصلاحات ارضی بوده است. دیگر اینکه که کشش بالای تقاضای شیر فرصت بهتری برای فروش آنها برای کشاورز فراهم کرده تا بتوانند در قیمتگذاری محصولات اختیار بیشتری داشته باشند. همچنین در این طرح، مشارکت بیشتری از سوی زنان وجود داشته است.
تعاونی، یک رویکرد فراموششده در ایران
بر کسی پوشیده نیست که رویکرد اقتصادی تعاونی، یک روش مورد تائید از سوی شارع اسلام و یکی از رویکردهای موفق اقتصادی در تاریخ ایران است. از سوی دیگر تأکیدات اصل 43 و 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، همه از عواملی است که لزوم اهمیت به ساختار تعاونیها در اقتصاد ایران را دوچندان مینماید.
اما باگذشت چهل سال از انقلاب اسلامی ایران، متأسفانه در رویکردهای اقتصادی اتخاذشده توسط مسئولین، بخش تعاونی بسیار کمرنگ و ناچیز است. از طرف دیگر ساختار پیچیده و فرسوده قوانین تصویبشده در حوزهی تعاونیهای مصرف و فروش، جذابیت سرمایهگذاری در این بخش را از بین برده است.
تعاونی هم چون گذشته میتوان نقش مهمی در کاهش فقر در ایران امروز داشته باشد و در کنار بخش دولتی و خصوصی به اعتلای اقتصادی کشور کمک کند. بنابراین شایانذکر است که تصمیم برای احیای این سنت اسلامی ایرانی نیاز به همت مسئولان سه قوه و البته تقاضای عمومی مردم دارد که باید از جهات مختلفی آن را دنبال نمود.