واکنش بهروز صفاریان به حواشی آلبوم «ابراهیمِ»:
بهروز صفاریان (آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی پاپ) در مورد حواشی آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی و 9 ماه انتظار برای دریافت مجوز میگوید: من فکر میکنم اینها بازی تبلیغاتی است.
رویداد۲۴ اگرچه بیش از یک هفته و چند روز از انتشار آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی میگذرد، اما به واسطه حواشیاش که تاکنون نیز پاسخی برایشان یافت نشده است، میتوان همچنان در موردش حرف زد.
آلبومی که به واسطه ایرادات شورای شعر و ترانه به اشعار حسین صفا که پیشتر در کتاب «منجنیق» منتشر شده بود، حداقل ۹ ماه منتظر دریافت مجوز از دفتر موسیقی ماند و سرانجام با تهدید خوانندهاش به انتشار بدون مجوز در فضای مجازی و با پادرمیانی علی ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی)، توانست با شش قطعه روانه بازار شود، اما چاوشی دو قطعه مجوز نگرفتهاش را هم با انتشار در تلگرام به گوش علاقهمندانش رساند تا این سوال بیجواب باقی بماند که اگر او پیه انتشار بدون مجوز را به تن مالیده بود، ۹ ماه انتظار برای دریافت مجوز چه منطقی داشت؟!
اینها بازی تبلیغاتی استبهروز صفاریان (آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی پاپ) که سابقه فعالیتش در عرصه موسیقی به سال ۷۶ برمیگردد، در این مورد گفت: مطالبی که به هم پیوندشان دادید خیلی سال است که مطرح میشوند؛ از زمانی که ما کار در زمینه موسیقی پاپ را شروع کردیم، از نظر خودمان، این مشکلات را داشتیم و تا همین الان هم صحبتش هست، اما به نظر من این صحبتها، دیگر قدیمیاند و اکنون عملا چنین مشکلاتی در دفتر موسیقی وجود ندارد! یعنی من فکر نمیکنم کارهایی که نامشان را سخیف میگذارند، یا سیاسی یا اجتماعی یا هر نوعی که گمان کنیم سیستم با آنها مشکل دارد، بخواهند مجوز بگیرند و نتوانند. نمونههایی از هر کدام از این دستهها که نام بردم در بازار هست و میبینیم که مجوز گرفتهاند و روی استیج هم اجرا میشوند. یعنی به نوعی میتوان گفت: دیگر ممیزی در مرکز موسیقی ارشاد وجود ندارد و فقط یک کنترل کیفی است که البته آن هم بحث جدایی است که ترجیح میدهم کمی کارشناسانهتر در یک مصاحبه دیگر در موردش صحبت کنم. چون آن هم در مکانیزمش اشتباهات و مشکلاتی هست؛ چه در ممیزی موسیقاییاش و چه در ممیزی ترانه و شعرش، ولی اینکه آثاری بخواهند به خاطر نوع ساختارشان بیمجوز بمانند، گمان نمیکنم که حقیقت داشته باشد.
او تصریح کرد: من فکر میکنم اینها یک بازی تبلیغاتی است.
شاید میخواسته در این ۹ ماه به دنیا بیاید!صفاریان که سابقه همکاری با خوانندگان متعددی، چون احسان خواجهامیری، شادمهر عقیلی، روزبه بمانی، قاسم افشار، فریدون آسرایی، محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، علی لهراسبی و... را در کارنامه دارد، استدلالش را اینگونه ادامه داد: من از شما سوال میکنم. سیستم موجود، از نظر خودش آدمی موجهتر از محسن چاوشی دارد؟! کسی که هم در ۲۰:۳۰ جا داشته باشد، هم در موسسه اوج، هم آدمهای بدنه سیستم دوستش داشته باشند و هم مردم عادی، خب! این یعنی اوج موجه بودن یک خواننده!
او افزود: از سوی دیگر چاوشی یک دفعه به سراغ شعری عجیب و غریب مثلا به سبک شاهین نجفی نرفته است و همان فرمی را ادامه داده که قبلا هم انجام میداده است و همه اینها باعث میشود من فکر کنم این یک اتفاق تبلیغاتی بوده مثلا از طرف تهیهکننده که فکر کرده است اینطور باشد بهتر است. وگرنه من فکر نمیکنم کسی به آدمی مثل حسین صفا گیر بدهد که کارت ایراد ادبی دارد، محتوایش هم که مشابهاش در بازار هست و محسن چاوشی هم آدم غیرموجهی نیست که به او مجوز ندهند. پس اینجا یک حلقه مفقوده هست که ما نمیدانیم چیست.
او در جواب اینکه حداقل ۹ ماه در انتظار مجوز ماندن «ابراهیم» چه معنایی دارد، گفت: شاید میخواستهاند به دنیا بیاید!
صفاریان در پاسخ به اینکه حلقه مفقودهای که به آن اشاره میکند، چیست؟ هم پرسید: تبلیغ؟!
ماجرای استعفای محمدعلی بهمنی
واکنشی به مجوز گرفتن «ابراهیم» یا آنچه ما نمیدانیم؟
حدودا یک هفته پیش بود که محمدعلی بهمنی (رئیس شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی) با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش استعفای خود را از این شورا اعلام کرد و نوشت: من با آگاهی ِاشتباهم از قبول (ریاست شورای ترانه) -نه بهدلیل اینکه شش ماه است کارشناسانش هم حقوقی دریافت نکردهاند- فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانههای ضعیف نباشم، با شرم خداحافظی میکنم.» اتفاقی که بسیاری با قرار دادن آن در کنار این اظهارنظر علی ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی) در مورد «ابراهیم» که در حاشیه نشست خبری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر مطرح شد؛ «من براساس مسئولیت خودم سه قطعهای را که اصلاحیه خورده مجوز دادم و دو قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامات لازم انجام شود.»، خداحافظی شرمناک بهمنی را بیارتباط با «ابراهیم» ندانستند.
صفاریان در این مورد نیز گفت: ایشان که حی و حاضرند و در این مورد باید با خودشان صحبت کنید، ولی من با توجه به شناخت دورادوری که از آقای بهمنی دارم، گمان میکنم این اتفاق به خاطر مجموعه مسائلی است از قدیم با یک عقبه طولانی از کل کارهایی که ایشان در سالهای مختلف امضا کرده و نکرده است که حالا یکجا سر باز کردهاند و ربطی به اثر خاصی ندارد.
او در جواب این اظهارنظر که محمدعلی بهمنی متوجه تسویه حساب شخصی شاعران در اشعارشان با یکدیگر شده است هم گفت: آقای بهمنی باهوش است و اگر چنین چیزی بوده باشد حتما متوجه شده است. البته که این گونه تسویه حسابها در شعر کاری است که به عنوان مثال رپرهای آمریکایی در گَنگهایشان انجام میدهند و در شان ادبیات ما نیست. شاید هم از چنین چیزهایی ناراحت شده باشند، ولی در هر صورت باید از خودشان بپرسید و من نمیدانم.
وقتی شعری در قالب کتاب مجوز میگیرد، اما در قالب آلبوم نه!
تنظیمکننده قطعات «مادر»، «همخواب»، «به رسم یادگار»، «دل مغموم»، «دل من» و «چنگیز» با صدای محسن چاوشی، در مورد اینکه آیا مجوز گرفتن اشعار حسین صفا در قالب کتاب «منجنیق» و مجوز نگرفتنش در قالب آلبوم «ابراهیم» قابل توجیه است یا خیر، گفت: این نکته را میتوان پذیرفت چراکه گاهی اوقات میتوان شیطنتهایی در موسیقی کرد به گونهای که معانی دریافتی از ترانه متفاوت شود. یعنی میتوان با لحنهای مختلف به یک کلام واحد، معانی متفاوت داد و غیرقابل قبول نیست که ترانه جدا از آنچه روی کاغذ است برای وارد شدن به آلبوم موسیقی، مجددا بررسی شود.
او در جواب اینکه میتوان این گونه توجیه کرد که شعر مخاطبان کمتری دارد و موسیقی تعداد مخاطبانش بیشتر است پس باید سختگیرانه با آن برخورد کرد، هم گفت: من کاری به تعداد مخاطب ندارم، ولی ترانه وقتی از روی کاغذ به درون آلبوم میرود، میتواند در تعامل با موسیقی و در تلفیق با آن تاثیرگذاری متفاوتی داشته باشد.
از درِ دروازه تو نمیروند، اما از سوراخ سوزن رد میشوند
صفاریان ضمن تاکید بر این نکته که اگر بخواهیم نقدی هم بر دفتر موسیقی و وزارت ارشاد داشته باشیم، گفت: آن سیستم را هم من به شخصا به هیچ وجه موجه و درست نمیدانم چراکه در سالهای گذشته ثابت کردهاند که خیلی درست عمل نمیکنند و از جمله همین الان که از در دروازه تو نمیروند، اما از سوراخ سوزن رد میشوند یعنی یک دفعه به خوانندگانی مجوز میدهند که آدم از شنیدن ترانههایشان خجالت میکشد و از آن طرف در آثار ما به مسائل ریزی گیر میدهند که ابدا ایراد محسوب نمیشود و سلیقه شخصی است. اینها مسائلی است که از قدیم بوده و هست و احتمالا خواهد بود. من روی عملکرد آن طرف هم صحه نمیگذارم و انتقاداتی دارم، ولی از این طرف هم فکر نمیکنم کسی بخواهد به آدمهایی مثل محسن چاوشی و حسین صفا که بِرَند هستند، گیر بدهد و ۹ ماه پشت در نگهشان دارد.
شورای فنی آری، شورای سلیقه فنی نه!
او در جواب اینکه در کنار شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی، نظارت بر خود موسیقی را هم درست میداند یا خیر هم گفت: ما فقط به یک شورای فنی نیاز داریم. موسیقی به تنهایی و بدون کلام نمیتواند مبتذل باشد، چون اتفاق خاصی درش نمیافتد و ما فقط به لحاظ بُعد فنی، به یک شورا نیازمندیم که موسیقیمان به لحاظ ساختار سطح پایین نباشد و فالشی و این طور چیزها درش وجود نداشته باشد.
صفاریان افزود: من با شورای فنی مخالف نیستم، ولی با شورای سلیقهای یا شورای سلیقه فنی مخالفم؛ تاکید من روی چیزی است به هیچ عنوان سلیقه درش لحاظ نشده باشد و اثر را به لحاظ چهارچوبهای تکنیکال بررسی کند با این نیت که اثر ایرادی نداشته باشد و از سطح استاندارد و خوبی برخوردار باشد که خب، اگر از چنین فیلتری رد شود میتواند سطح موسیقیمان را هم قدری بالا ببرد و کسانی که میخواهند کارشان را ارائه دهند، بدانند که همیشه باید به یک استاندارد و خط کیفیتی توجه کنند، چون یک شورای تکنیکال آثارشان را بررسی میکند. البته آدمهایی هم که میخواهند آنجا بنشینند باید آدمهای مناسبی باشند و من الان چنین کسانی را در دفتر موسیقی سراغ ندارم.
او با اشاره به آلبوم «عشق یعنی» با صدای فریدون آسرایی گفت: آلبوم «عشق یعنی» که سال ۹۳ با فریدون آسرایی ریلیز کردیم در جشن «موسیقی ما» عنوان بهترین آلبوم پاپ را از نگاه کارشناسان کسب کرد و در جشنواره فجر هم جایزه بهترین آلبوم را گرفت و اینها همه به لحاظ کارشناسی بود و نه انتخابهای مردمی. از آن طرف، این آلبومی بود که در سال ۹۲ که برای گرفتن مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارائه شد، به پنج مورد از تنظیمهایش که توسط من انجام شده بود، ایراد گرفتند و خواستار اصلاحشان شدند! این ایراد نه به شعرها بود، نه به چیزی دیگر و فقط گفتند تنظیمها ضعیف است و ردشان کردند و گفتند باید درست شود و این آلبوم همان آلبومی بود که وقتی منتشر شد در جشنوارههای مختلف از نگاه کارشناسان جوایز متعددی گرفت!
از ترابری ترمینال هم تشکر کرده است، اما از من نه!
بهروز صفاریان در پایان در مورد آلبوم «ابراهیم» هم گفت: در آلبوم «ابراهیم» که دیروز موفق شدم بشنومش متوجه شدم با وجود آنکه در یکی، دو قطعه به محسن چاوشی کمک کردهام و اُوِرتور کارها و سکشن سازهای زهی را نوشتهام، ولی هیچ نامی از من نیست و برایم عجیب بود که محسن از ترابری ترمینال هم تشکر کرده بود، اما از من نه! این از محسن چاوشی عجیب بود، چون او آدمی است اینطور چیزها را خیلی مدنظر میگیرد.