رویداد۲۴ برای سال ۱۴۰۰ هم مردم اقبالی به اصلاحطلبان نشان میدهند؟
پیشبینی مشکل است؛ اما با توجه به شرایط خاص و مشکلات و فشارهای بیرونی که در مملکت وجود دارد همچنین تحریمها و تهدیدها و البته حساسیت ملت ما نسبت به تمامیت ارضی و منافع ملی مردم راهکاری که در راستای منافع ملی باشد انتخاب خواهند کرد. به همین علت من به آینده امیدوار هستم.
آیا به نظر شما هم مهمترین رقیب اصلاحطلبان براندازان هستند؟
هیچ گزینه سومی وجود ندارد. اگر جنبش اصلاحطلبی با گفتمان جامعهمحور نتواند از داخل سازماندهی کند و با نگاه منافع ملی عمل نکند زمینه برای آنان که در خارج به دنبال براندازی هستند فراهم میشود.
نهضت آزادی عماد بهاور را برای حضور در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معرفی کرده است. این حضور میتواند موثر باشد؟
آقای بهاور از طرف نهضت آزادی به صورت موقت و مشروط حضور یافتهاند. اگر ایشان به همراه جمع حاضر در شورای عالی سیاستگذاری نتوانند تحول مورد نظر را در ظرف مدت شش ماه ایجاد کنند از مجموعه بیرون خواهند آمد. افرادی که در شورای عالی حضو دارند باید انتخابی و در جایگاه «پارلمان اصلاحات» باشند. جنبش اجتماعی باید احساس کند در این جریان نقش دارد. الان مردم احساس میکنند شورای عالی مجموعهای انتصابی است و به همین دلیل نتوانسته تاثیرگذار باشد. باید تحولی در ساختار ایجاد و به پارلمانی انتخابی تبدیل شود؛ به نحوی که مردم احساس کنند به نوعی در این تشکیلات تاثیرگذار هستند.
اگر جنبش اجتماعی احساس کند در پارلمان اصلاحات؛ حضور و نماینده دارد، احساس کند کسانی که عضو این شورا هستند منافع شخصی را دنبال نمیکنند و نقش موثری در مدیریت جنبش اصلاحات دارند، میتواند موثر باشد. تصورم این است که خاتمی هم خود را با جنبش اجتماعی تطبیق میدهد. با شناختی که از او دارم فکر میکنم او خودش را با جنبش اجتماعی هماهنگ میکند. ایشان به قدرت نچسبیده و شخصیت خود را نشان داده است.
با توجه به تغییرات ادبیات و لحن روحانی و گردش به راستی که داشته است آیا حمایت اصلاح طلبان از دولت توجیهی دارد؟
مطلق نگاه نکنیم. همین فضای نسبتا باز امروز در دولت روحانی امکان یافته است. بپذیریم که تحولات اجتماعی تدریجی است و در یک شب اتفاق نمیافتد. باید واقعبینانه به این موضوع نگاه کرد و برنامه داشت. باید دید چه جایگزینی وجوددارد. دولت روحانی باید نقد شود، اما اصلاحطلبان هم باید برای آینده خود برنامهریزی و تحلیل کنند که در این همکاری چه هزینههایی دادهاند و حالا چه دستاوردی دارند.
حداقل دستاورد این بوده که محافظهکاران در قدرت قرار نگرفتهاند. دانشگاهها که فضایی کاملا بسته داشته بهطور نسبی باز شده و مقداری انجمنها به کار افتادهاند. رسانهها هم به صورت نسبی فضای بازتری دارند. در این شرایط باید از خودمان بپرسیم که اگر این نبود چه چیزی در انتظار مان بود. باید دید چه گزینههای دیگری وجود داشته و دارد. شرایطی که در حال حاضر داریم کف است اگر کف را از دست بدهیم چیزی نداریم. موقعی میتوانیم این کف را از دست بدهیم که اصلاحطلبان گزینه دیگری همچون نهادهای مدنی توسعه یافته و جنبش اجتماعی بارور شده و احزاب و گروههای سیاسی قوی داشتهباشند و با گفتگو و تعامل برای منافع مشترک سازماندهی شوند.