رویداد۲۴ محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر و معاون پارلمانی دولت اصلاحات گفته است: برخی هنرمندان جایگاهی پیدا میکنند که نام آنها میتواند بر میزان رأی یک رئیسجمهور تاثیرگذار باشد. در انتخابات گذشته حتی رقبای آقای روحانی هم نام آقای شجریان را به عنوان چهرهای که بتوانند با طرح آن اقدام به رأی آوری کنند مطرح شد و این نکته در حوزه هنر بسیار مهم است که هنرمند میتواند سیاستمدار را در جامعه معروف کند. در رابطه با این موضوع که چرا روحانی این شعار را داده اما عملیاتی نکرده به همان دلیلی است که بقیه وعدههایش هم محقق نشد.
بخشی از سخنان ابطحی در ادامه میآید:
*جامعه اکنون با توجه به بحرانها و مشکلاتی که با آن مواجه است، منتظر بحث حضور زنان در ورزشگاهها نیست، چراکه بحرانها و مشکلات مردم بیشتر و اولویتهای آنها هم تغییر کرده است.
*اگر دولت در هر مقولهای با شهامت وارد شود، از مسائل و مشکلات بسیار کاسته خواهد شد، دولت آقای روحانی شعارهایی در دوران انتخابات در حوزههای مختلف داد که اگر محقق میشد، با این مشکلات مواجه نمیشدیم.
*دور کردن خطر جنگ از کشور از اصلیترین شعارهای آقای روحانی بود اما ادبیات کنونی آقای روحانی تاحدی تغییر کرده و آقای روحانی این ادبیات را در دوران انتخابات به کار نمیبرد. به عنوان نمونه درباره مشکلات فعلی باید پذیرفت دلیل بخشی از مشکلات در خارج کشور اتفاق افتاده، در آمریکا فردی انتخاب شده که دنیا را به آشوب کشانده اما چارچوب ادبیاتی که آقای روحانی براساس آنها رأی آورد، برای حل مشکلات خارجی بود که مخالفان آقای روحانی دقیقا روی همین موضوع اثر گذاشتند و تلاش دارند تا آنچه که روحانی به عنوان شعارهایش مطرح کرد، عملی نشود و تا حدی هم توانستهاند به این هدف برسند.
*آقای روحانی از قدرتی که داشت استفاده نکرد تا جلوی آنها را بگیرد و دیدگاههای خود را عملیاتی کند. بزرگان جریان اصلاحطلب نسبت به افرادی که موجب آسیب به کابینه میشوند، به آقای روحانی هشدار داده بودند اما مورد پذیرش رئیسجمهور نبود و از آغاز معلوم بود چنین نتایجی خواهد داشت.
*در سوی دیگر هماهنگی ناخواستهای از ضدانقلاب خارجی و افراطیون شکل گرفت که در کنار عملکرد دولت میتواند در مجموع به از بین رفتن مرجعیت جریان اصلاحات منجر شود. مردم و عموم رأی دهندگان عملکرد دولت را به پای اصلاحطلبان مینویسند. جریانهای ضدانقلاب خارجی تلاش دارند تا داخل ایران مجموعه مرجعی باقی نماند. ضمن اینکه دلواپسان هم تلاش میکنند اصلاحطلبان را از حیطه اثرگذاری دور کنند. سایتهای ضدانقلاب آن حدی که به سید محمد خاتمی و اصلاحطلبان حمله میکنند به جریان اصولگرا یا حتی پایداری افراطی حمله نمیکنند.
*بعد از حوادث دی ماه جریان ضدانقلاب خارجی و جریان افراطی داخلی با یکدیگر به توافقی نانوشته رسیدند تا بیش از هر موضوعی، مرجعیت اصلاحطلبان را در داخل از میان ببرند و بهانه آنها عدم موفقیت آقای روحانی است.
*در رسانههای ضدانقلاب خارجی شاهد بیشترین هجمه علیه شخص رئیس دولت اصلاحات و جریان اصلاحطلب هستیم و وضعیت در داخل هم به همین منوال است و در درازمدت نفی اصلاحطلبی به عنوان گروه مرجع موثر در داخل برای آنها اهمیت یافته است اما در ظاهر دلیل آن عملکرد آقای روحانی است که به شعارش عمل نکرده و حمایت اصلاحطلبان باعث شده تا اصلاحطلبی بیشتر از آقای روحانی مورد هجمه قرار گیرد. آن نکتهای که فکر میکنم دائما باید به جامعه توضیح دهیم آن است که روحانی مورد حمایت اصلاحطلبان، روحانی در دوران انتخابات بود.
*ما حق نداریم به مردم بگوییم پشیمانیم، چرا که مردم را برای این انتخابات راهنمایی کردهایم. باید توجه داشت که مردم هنوز به آن آقای روحانی زمان انتخابات وفادار هستند اما آقای روحانی به شعارهایی که ارائه داد وفادار نیست.
*اگر جریان اصلاحات قدرت نفوذ داشت یا مواضع این جریان مورد پذیرش آقای روحانی بود که این اندازه نقد از سوی جریان اصلاحطلبی به رئیسجمهور وارد نمیشد.
*آقای روحانی متناسب رأی به دست آورده از حمایت جریان اصلاحات، عنایت و توجهی به این جریان ندارد و به همین دلیل امروز در پاسخ به فراکسیون امید که گفتمانی خودمانی را از او مطالبه میکند، با صراحت پاسخ میدهد که خواسته نابجایی است. این موضوع نشاندهنده آن است که روحانی تمام موضوعات و عقبه رأی خود را نفی میکند، چراکه به اشتباه برای خود عقبه جدیدی را تعریف میکند و آن عقبه جدید در جامعه پشتوانه نخواهد داشت.
*اگر روحانی به صورت حزبی قصد داشته باشد یک جریان اعتدالگرا در میان جناح اصلاحطلب و اصولگرا قرار دهد پشتوانهای نخواهد داشت و جامعه اصلاحطلبی این موضوع را رد خواهد کرد و به سراغ اعتدالگرایی جدیدی که آقای روحانی میخواهد تشکیل دهد، نخواهد رفت.
رئیس دولت اصلاحات یک فرد تعیین کننده باقی مانده است، اما آقای روحانی با توجه به مسیری که طی میکند، مردم را هم از دست خواهد داد.
*اگر دوباره به سخنرانیهای آقای روحانی در دوران انتخابات گوش کنیم، متوجه میشویم که تندترین حملات علیه دولت موجود را میتوان در همان سخنرانیها و شعارهای آقای روحانی دید و این موضوع نشان از آن است که یک جایی از کار مشکل دارد. آقای روحانیای که آن شعارها را در زمان انتخابات میداد، مورد علاقه اصلاحطلبان و مردم است اما روحانی برای آنکه این شعارها را بدهد و عمل نکند، انتخاب نشد، بلکه انتخاب شده که شعارها را عملیاتی کند. اما مسالهای که وجود دارد این است که حتی در چارچوب قدرت ریاست جمهوری هم آن شعارها را عملیاتی نکرد و به خصوص در سطح استانها مخالفتهایشان بسیار جدیتر بوده است.
*معتقدم که هنوز هم قرار باشد که از دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب کاندیدا معرفی کنند قطعا کاندیدای اصلاحطلبان بیشتر در جامعه نفوذ و رأی خواهند آورد.
*پیروزی در انتخابات بستگی به میزان مشارکت مردم دارد. قطعا اصلاحطلبان از جریانهای دیگر زمینه بیشتری برای پیروزی خواهند داشت اما باید دید افرادی که به عنوان کاندیدا معرفی میشوند، چه کسانی هستند. با توجه به تحولاتی که در جامعه جاری است برای نتیجهگیری زود است.