رویداد24: نویسنده پایگاه اینترنتی هافینگتون پست ضمن ادای این خبر، ابتدا به پیشینه تیرگی روابط دو کشور پرداخته و بعدتر با طعنه از جملات کینهتوزانهای میگوید که زمانی بر زبان جورج دابلیو بوش جاری شده بود و سپس چنین میگوید: "البته از آقای بوش انتظار نداریم که شعر بخوانند یا از ادبیات سررشتهای داشته باشند اما دستکم کاش کسی بهگوششان برساند که از همان جایی که ایشان محور شرارتش میخوانده، پانصد سال پیش شاعری برخاسته که پس از گذر این همه قرن، صدایش را مردم این کشور بیش از دیگران میپسندند و دوست دارند."
سپس به پیشینه تاریخی ایران پرداخته و در این مسیر به بررسی ادبیات ایران و سابقه هنر در این کشور میپردازد: از معماری و هنرهای مستظرفه حاشیه آن تا قالی و نگارگری و موسیقی و تا ادبیاتی که از شعر آغاز شده و تا دوران معاصر، همیشه سر به اوزان و قوافی سپرده بوده است.
سپس فرازی از این مقاله به تصویر کلیشهای غرب از ایران تاخته و آن را بهشدت نکوهیده است؛ تصویری خشن، بیعاطفه، دور از واقعیت و آلوده به حب و بغض زمانه که البته گاه از ورای نگاه برخی روزنامهنگاران منصفتر، گوشهای از راستی و واقعیت آن در چشم مخاطب غربی جلوه کرده است. اینجا نویسنده هافینگتون پست میپرسد که چگونه میتوان باور کرد که یک جغرافیای فرهنگی بتواند در عین حال هم اینچنین دژم و خشمآگین باشد و هم صدای آسمانی چون مولانا را در دل خود بپرورد.
دیوان اشعار مولانا از سالیان دور در آمریکا با ترجمه کولمن بارکس، رینولد نیکلسون، ای.اچ.وینفیلد و آرتور جان آربری منتشر میشد که از این میان، برگردان شایان ستایش بارکس در 22 جلد که ظرف مدت 33 سال انجام شد، بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفت. این نسخه از سال 1990 همیشه در صدر جدول آثار شعری پرفروش قرار داشته و امسال هم بهمانند سال گذشته بالاتر از شعرای نامی ادبیات انگلیسی بهمانند شکسپیر و بلیک قرار گرفته است.
منبع: هنر آنلاین