رویداد۲۴ سوم تیرماه امسال بود که کامبوزیا پرتوی پروانه ساخت دهمین فیلم بلندش را با عنوان «کولکاپس» دریافت کرد؛ فیلمی اجتماعی که قصه ای عاشقانه دارد و آن طور که این فیلمساز می گوید، کلید خوردن آن در انتظار اکران نهمین فیلم این کارگردان یعنی «کامیون» است. «کامیون» که برای اولین بار در جشنواره سی و ششم فیلم فجر به نمایش درآمد در صف اکران است و پرتوی با ابراز امیدواری از اینکه در نیمه دوم پاییز بالاخره نوبت به اکران این فیلم برسد، می گوید، تا زمانی که این فیلم اکران نشود نمی تواند برای ساخت فیلم بعدی اش اقدام کند. با او درباره شرایط اکران سینما، علت نبود تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و اقبال مخاطبان به آثار کمدی گپ و گفت کوتاهی داشته ایم که در ادامه می خوانید.
حدود سه ماه از صدور پروانه ساخت «کولکاپس» می گذرد اما گویا هنوز اقدام جدی برای ساخت این فیلم نداشته اید؟
فعلاً برنامه ای برای پیش تولید هم نداریم. باید مراحل اکران «کامیون» طی شود تا بتوانم روی ساخت فیلم بعدی تمرکز کنم. الان بیشتر درگیر پروانه نمایش این فیلم هستیم.
مگر فیلم هنوز پروانه نمایش ندارد؟
بیش از ۶ ماه است که اقدام کردیم اما دائم پاسخ می شنویم که در نوبت است. خیلی فیلم ها در صف بودند حالا کم کم نوبت به ما هم می رسد.
طولانی شدن صف فیلم های پشت خط اکران اگر چه علت اصلی اش کمبود سالن های سینماست اما در همین شرایط شاهد فیلم های کمدی هستیم که در فاصله زمانی کمی از صدور پروانه ساخت روی پرده اکران می روند.
استقبال سینمادارها برای فیلم های کمدی زیاد است به هرحال با اعمال فشار یا نفوذهای دیگر می شود به این جریان سرعت بخشید البته که سینمادارها هم نگران جذب مخاطب هستند.
چرا در سینمای ایران گرایش به فیلم های کمدی اینقدر زیاد است. پرفروش های فصل تابستان سینمای جهان را که مرور کنیم با تنوع ژانر مواجه هستیم، هم فیلم های حادثه ای فروش دارند و هم فیلم های ترسناک و کارتون و…
این موضوع را از دو جهت می توان بررسی کرد یکی نیاز و استقبال خود جامعه است و دوم اینکه این دست فیلم ها عموماً فیلم های بی خطری هستند. متاسفانه با همه اقبال و حمایتی که از این آثار می شود قدر نوک سوزن هم نتوانسته ایم به استانداردهای کمدی یا آثار فیلمسازان مطرح جهان نزدیک شویم. در سینمای جهان اگر از کمدی هم استقبال شود حداقل حسن اش این است که فیلمسازان در این گونه تبحر پیدا می کنند مثل وودی آلن که هرچه می سازد همیشه مورد استقبال منتقدان سینما هم قرار می گیرد اما کیفیت آثار کمدی سینمای ایران با وجود اقبال مخاطب مسیر بالعکسی را طی کرده است. استقبال از فیلم هایی که بیشتر لودگی هستند باعث کپی برداری دیگر فیلمسازان شده است البته این وضعیت، اتفاق تازه ای در سینمای ایران نیست. هر وقت فیلمی به لحاظ فروش گل می کند تولید آثار مشابه آغاز می شود یک زمان «گنج قارون» بود و روزگاری «چهارراه حوادث» و… این عادت سینمای ماست که دنبال مسیر بی خطر برویم و وقتی فیلمی امتحانش را به خوبی پس داد با اطمینان خاطر از آن تقلید کنیم.
اما همین مسیر بی خطر فعالیت را برای دیگر گونه ها و مضامین سینمایی پرخطر می کند.
بله! این خطر و نیاز باید در خود ما یعنی مسئولان احساس شود. این مسئولان هستند که با برنامه ریزی مناسب و کمترین حمایت می توانند مسیر یک فیلم را تغییر بدهند. با کمترین حمایت می توان یک ژانر و مضمون را چنان علم کرد که همه سینما از آن متاثر شود. در سال های قبل مثل دوره مدیریت آقای بهشتی از این دست حمایت ها داشتیم. توجه به یک فیلم خوب آن را تبدیل به ژانر و جریان در سینما می کرد. «گلنار»، «گربه آوازخوان»، «شهر موشها» و… اما الان حمایت ها و ترغیب ها به سمت فیلم های مبتذل و کمدی های سطحی است که کل سینما را گرفته است. در این اوضاع کسی حاضر نیست سرمایه اش را به خاطر حرف و نگاه تازه به خطر بیندازد. این اطمینان در صورتی در سرمایه گذار ایجاد می شود که دولت و مدیریت فرهنگی پشت ژانر یا نگاه تازه باشد.
یعنی به اعتقاد شما با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی این روزها نیاز مخاطب به فیلم های کمدی طبیعی است اما آنچه غیرطبیعی است حمایت نشدن دیگر مضامین و ژانرها از سوی مدیریت فرهنگی است.
بله. تاریخ سینمای ایران را که مرور کنید مثلاً در یک دوره فیلم های آقای خاچیکیان نیازی به حمایت نداشت چون مسیر خودش را می رفت و برای خودش ژانری شده بود و خیلی ها سعی می کردند مقلد او باشند یا یک دوره اوج فیلم های پلیسی و خانوادگی بود. امروز حالا چون فقط مردم تفریح می خواهند که نمی شود سینما در فیلم های کمدی و سطحی خلاصه شود! یک دوره ای هم فیلم های کمدی داشتیم که در آن اندیشه بود، تفکر بود و خلاقیت هم داشت از «اجاره نشین ها»ی مهرجویی تا «مرد عوضی» و «مومیایی» و… منتها آن زمان خود فیلمساز این نیاز را احساس می کرد و پیشرو بودیم اما امروز این تهیه کننده است که نیاز را احساس می کند.
همین مقلد بودن و کپی برداری از فیلمسازها هم دیگر مشکل سینمای حتی غیرکمدی است. همان طور که تفاوت فرهنگی و فردی اجتماعی از بین رفته انگار در حوزه فرهنگ و هنر هم این فردیت از هنرمندان و فیلمسازها گرفته شده و نگاه خودشان را در فیلم ها ندارند.
وقتی سرمایه سالاری حاکم باشد اوضاع همین است. حرف اول و آخر را سرمایه می زند. یک دوره در سینمای بعد از انقلاب این تفکر وجود داشت که از نابازیگر استفاده شود تا فیلم و مفهوم آن جلوه بیشتری داشته باشد اما امروز نگاهی به دستمزد بازیگرها بیندازید وحشت می کنید. چرا این طور شده چون دیگر تفکر مهم نیست. سینمادار از پخش کننده می خواهد و پخش کننده از تهیه کننده که فلان زوج بازیگر در فیلم شان باشد، به همین خاطر باید فیلمسازان منتظر بمانند تا وقت فلان بازیگر خالی شود و فیلم شان را استارت بزنند.
فارغ از سیاست ها و شرایط موجود آیا این خواسته در فیلمسازها وجود دارد که سراغ سوژه ها و تجربه ژانرهای متنوع بروند؟
بله! اما وقتی خریداری ندارد ترجیح می دهند زمان سپری شود تا دوباره تفکر در سینما غالب شود نه سرمایهداری.
در شرایطی که سرمایه گذاران تعیین تکلیف می کنند کسانی که مجوز می دهند و تولید را مدیریت می کنند، می توانند نقش تعیین کننده داشته باشند؟
فیلم های کمدی یا سطحی عامه پسندِ بی مساله مشکل ساز نیستند اما پای تفکر و روایت تازه که به میان می آید دردسرها برای مدیریت شروع می شود و اوضاع برایشان ترسناک می شود پس چه بهتر که تولید آثاری رونق بگیرد که نیاز به پاسخگویی نباشد. یک زمانی فیلم کمدی سینمای ما «لیلی با من است» و «مارمولک» بود ولی وقتی حرف آنها جدی شد و مطرح شدند، کارگردان و تهیه کننده باید پاسخگو می شدند. خب چرا کار را به جایی بکشانیم که مسئولان را مجبور به پاسخگویی کنیم؟ فیلم های سطحی پاسخگویی نمی خواهد و هیچ کس با آنها مشکلی ندارد.
در شرایط موجود که ماحصل آن از یک سو از بین رفتن تکثر موضوع و تنوع ژانر است و از سوی دیگر تغییر ذائقه مخاطب، راه حل این بحران را چه می دانید؟
سینما هم مثل همه جا نیاز به مدیریت دارد. مدیرت نه از نوع ممیزی و تحدید بلکه از جنس احساس نیاز و خطر.
با توجه به شرایط روز سینمای ایران شما وسوسه نشدید که این موقعیت را تجربه کنید.
بعضی اوقات وسوسه می شوم که من هم سراغ کمدی بروم و خودم را آزمایش کنم اما کمدی که من می خواهم بسازم از همان نوع دیگری است که الان نمی شود آن را ساخت. فیلم بعدی ام «کولکاپس» هم در راستای دغدغه های همیشگی و همان چیزی است که دوست داشتم یک زمانی مطرح کنم و جواب بگیرم