درخواست دبیرکل یک حزب برای انحلال حزب دیگر!
الیاس حضرتی از اعضای حزب اعتمادملی با توجه به حمله دبیرکل حزب موتلفه به مهدی کروبی گفت: دبیر کل حزب موتلفه اسلامی اگر از امام تأسی نمیکند از مرحوم عسگر اولادی تأسی کند.
رویداد۲۴ محمدنبی حبیبی در نشست دبیران حزب موتلفه با اشاره به برگزاری کنگره حزب اعتماد ملی و نتایج انتخاب شورای مرکزی این حزب و پذیرش وزارت کشور در این باره گفت: «نفر اول شورای مرکزی این حزب که انتخاب شده است آقای مهدی کروبی و نفر چهارم پسر اوست. این پدر و پسر در فتنه ۸۸ آنچه حیثیت انقلابی و اسلامی داشتند، رها کردند و به عنوان یکی از دو سر فتنه ظاهر شدند. بنا بر نظر هر قاضی و حقوقدانی آنها مرتکب جرم شدهاند، آنها محارب هستند. اخیرا هم کروبی با نامهپراکنی اخیر خود هر آنچه در قانون اساسی به عنوان محکمات انقلابی در مورد ولایت فقیه و جایگاه آن دارد، حمله کرده است. لذا نفر اول منتخب کنگره اعتماد ملی اصلا به اساسنامه و مرامنامه حزب بیاعتقاد است.»
الیاس حضرتی در پاسخ به محمدنبی حبیبی گفته است: اعتماد ملی یکی از احزاب تاثیرگذار کشور است. این حزب از نظر کادر یکی از احزاب گسترده و فعال در سطح کشور است و به نوعی میتوان اعتماد ملی را ستون فقرات فعالان سیاسی اصلاحطلب به ویژه در استانهای مختلف معرفی کرد.
- قصد آنها این است که یک رقیب قوی و جدی در میدان نباشد. از امروز تا انتخابات سال آتی مجلس نزدیک به یک سال زمان باقی مانده است. هرچند انتخابات مجلس در زمستان برگزار میشود اما پاییز سال آینده فضای سیاسی کشور رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفته و تحرکات آغاز شده است. مخالفان از امروز مقدمات تخریب رقبا در انتخابات را آغاز کردهاند و من از این اتفاق بسیار متاسفم.
- نگاهی به نتیجه انتخابات مجلسهای اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم و حتی هفتم که رقیبی نداشتند، نشان میدهد افرادی که امروز مشغول تخریب اعتماد ملی هستند، مردم هیچگاه به آنها اعتماد نکردهاند زیرا آنهارا قبول ندارند. به همین دلیل این احزاب برای آنکه شدت حسادت خود را بروز دهند از هیچ تهمت، افترا و تکفیری دریغ نمیکنند.
- نکته جالب درخواست این افراد از وزارت کشور برای انحلال حزب اعتماد ملی است. در کشوری که فرهنگ تحزب صفر است، چرا دبیرکل یک حزب باید درخواست انحلال یک حزب را داشته باشد؟ این درخواست از عجایب روزگار است. این حزب به جای دعوت به رقابت برای تقویت خود به دنبال پاک کردن صورت مساله است.
بخشی از این اظهارات به دلیل تنگنظریهای وحشتناکی است که همیشه بعد از انقلاب داشتیم و با این تنگنظریها مرتب از قطار انقلاب افراد را پیاده کردیم. در حالی که میتوانستیم پیاده نکنیم. در اینکه طرفین ماجرا اشکالاتی دارند شکی نیست. نحوه برخورد ما با این اشکالات همیشه تخریبی بوده است و به سمت تخریب و تکفیر رفتهایم. در حالی که در این کشور دادگاه، قاضی و دادستان است و مراحل مختلف دادرسی وجود دارد. هر کس میتواند شکایت کند و از طریق دادگاه شکایت خود را پیگیری کند. اگر کسی واقعا حکمش تکفیر و اعدام و زندان و شلاق است اجرایی میشود و همه برای این کار آمادگی دارند.
جالب است که خود افراد، کسانی که متهم به این امور هستند درخواست دادگاه کردهاند و گفتهاند حاضریم دادگاه تشکیل شود ولی اینکه اشخاص به خودشان اجازه میدهند و حکم صادر میکنند جزو مصیبتهایی است که همیشه در این کشور داشتهایم.
اگر به انتخاباتی که کاندیداهای موتلفه جدید حضور داشتند نگاه کنیم، شاهد خواهیم بود تمام افراد و حتی دبیرکلشان و هر کس را که در لیست اصولگرایان قرار دادند، رای نیاوردند اما کسانی که کمی معتدلتر و خوشفکرتر بودند رای آوردند. البته از این بابت متاسفم چون مجموعه این دوستان را افراد ریشهدار و زحمتکشی میدانم و امیدوارم که الگویشان آقای عسگراولادی باشد.
آقای عسگراولادی شخصیتی بود که ریشههای انقلابی و اسلامیاش فوقالعاده قوی بود و حتی در جلسات هیاتمنصفه هم؛ جلسه شور و مشورت 10، 12 نفره؛ نه خودش حاضر بود غیبت کسی را بکند نه حاضر بود تهمت کسی را بشنود و بسیار شرعی و اسلامی اداره میکرد. جناب آقای حبیبی، دوست عزیز ما که همیشه برای او احترام قائل هستم اگر به امام تأسی نمیکنند لااقل به آقای عسگراولادی وفادار بمانند چرا که رمز ماندگاری ما در این است که همدیگر را دوست داشتهباشیم و تحمل کنیم، در کنار هم باشیم و دست به دست هم دهیم تا با دشمنان نظام و براندازان مقابله کنیم، نه چنگ به صورت یکدیگر بیندازیم. در گذشته زیاد از این چنگها به صورت هم انداختهایم که جز خسارت و بیاعتمادی چیزی حاصل نشده است.