رویداد۲۴ مازیار وکیلی: ممنوعالکاری و ممنوعالتصویری در سالهای پس از انقلاب اسلامی برای بازیگران و سینماگران ایرانی تبدیل به اتفاقی روتین شده است. هر از چند گاهی بازیگری به دلایلی که اغلب مشخص نیست ممنوعالکار یا ممنوعالتصویر میشود و در بیشتر اوقات این ممنوعیت بدون اینکه دلیلی برای آن ذکر شود برداشته میشود.
اگر در سالهای اول انقلاب صِرف حضور یک بازیگر در آثار سینمایی حکومت سابق کافی بود تا آن بازیگر ممنوعالکار شود، در سالهای اخیر موضعگیریهای سیاسی برخی سلبریتیها باعث حذف آنها از سینما و تلویزیون شده است. هر چقدر هم که مسئولان صدا و سیما و دیگر نهادها بکوشند که این مسئله را یک مسئله غیر سیاسی نشان دهند باز هم نمیشود ردپای مسائل سلیقهای و سیاسی را در این تصمیمها نادیده گرفت.
آخرین پرده از این ممنوعیتها، ممنوعیت پخش تیزرهای عرق سرد به بهانه حضور باران کوثری در این فیلم است. سهیل بیرقی کارگردان فیلم گفته است: «صداوسیما به ما اعلام کرده تیزری را در اختیار آنها قرار بدهیم که هیچ صحنهای از بازی باران کوثری در آن استفاده نشده باشد و از آنجا که با توجه به ساختار فیلم امکان ساخت چنین تیزری وجود ندارد، از تبلیغات تلویزیونی محروم هستیم. صدا و سیما هم به صورت غیرمستقیم به ما اعلام کرده که امکان پخش تصاویر باران کوثری وجود ندارد.» این در حالی است که باران کوثری تا همین چند وقت پیش (به طور دقیقتر تا قبل از انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸) در سریالهای صدا و سیما بازی میکرد. آن هم در سریالی با داستانی قرآنی و در نقش دختری مذهبی که قرار بود نماینده زن مورد پسند مدیران صدا و سیما باشد.
باران کوثری سه سال بعد در کلاه قرمزی هم حضور پیدا کرد تا نشان دهد همچنان علاقهمند به حضور در سریالهای تلویزیونی است. اما از سال ۱۳۸۸ و با توجه به حمایتهای باران کوثری از کاندیداتوری روحانی، ماه عسل باران با صدا و سیما به پایان رسید و به موازات تند شدن مواضع باران کوثری، صدا و سیما هم عطای حضور او در سریالهای تلویزیونی را به لقایش بخشید.
باران کوثری درباره رفتار صدا و سیما در قبال نحوه پخش تیزرهای فیلم شنل در صفحه شخصی خود نوشت: «با چه سرعت عجیبی در جاده ابتذال میراند این صداوسیما! از اخبار کذبش بگیرید تا سریالهای بیکیفیتی که عواملش همه از سازمان طلبکارند و ماهها باید دنبال پولشان بدوند. ابتذال لباسها و دکورها و حرفها که بماند ... این هم از نمایش ابتذال در موضع گیریتان! با صراحت اعلام کنید حرفهای بعضیها به مذاقمان خوش نمیآید تصویرشان را حتی در تیزر فیلمهای سینماییشان پخش نمیکنیم. این بازیها برای چیست؟ برای بازی دادن مردم؟ مبارزهتان هم مبتذل است به همین خاطر مردم دلزده و خستهان از دیدنتان...»، اما این حواشی فقط گریبان باران کوثری را نگرفت، بلکه شامل خانواده او هم شد.
جهانگیر کوثری و رخشان بنیاعتماد در صدا و سیما ممنوعالتصویر و ممنوعالکار شدند. این ممنوعیتها سرانجام جهانگیر کوثری را هم وادار به موضعگیری کرد: «نمیدانیم که مرجع تصمیمگیرنده راجع به ممنوعیت کاری چه ارگانی است تا دلایلش را از آنها جویا شویم. اگر مرجع تصمیم گیرنده وزارت اطلاعات است، طبق اعلام این وزارت ما هیچگونه مشکلی برای فعالیت فرهنگی و هنری نداریم.اگر مدیر صداوسیما مشکلی ندارد پس چه کسی است که تصمیم میگیرد تصاویر باران کوثری از آنونس فیلم حذف شود؟ چه کسی دستور میدهد که تصاویر رخشان بنیاعتماد پخش نشود؟ چه کسی مانع فعالیت جهانگیر کوثری میشود که ۲۹ سال در تلویزیون فعالیت کرده است.»
ماجرای ممنوعالکاریها در صدا و سیما البته فقط به باران کوثری ختم نمیشود. هنرمندان دیگری هم بودهاند که به بهانههای مختلف ممنوعالکار یا ممنوعالتصویر شدهاند.
شاید مشهورترین چهرهای که تا به امروز طعم ممنوعالتصویری را چشیده است فاطمه معتمدآریا باشد. معتمدآریا هم بیش از هر چیز دیگر به خاطر حضورش در کلیپ یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به مشکل برخورد و در چند نوبت طعم ممنوعالتصویری و ممنوعالکاری را چشید.
هر چند در مقاطعی این ممنوعیتها رفع شد، اما رابطه فاطمه معتمدآریا با تلویزیون مثل قبل نشد. معتمدآریا در مقاطع مختلفی بازی در تلویزیون را تجربه کرده بود، اما بعد از ماجراهای سال ۱۳۸۸ او هم به فهرست ممنوعالکارهای تلویزیون راه یافت و در کنار ممنوعالتصویریهای گاه و بیگاه طعم ممنوعالکاری را هم چشید. جواد یحیوی و محمود شهریاری هم از جمله مجریانی هستند که طعم ممنوعالکاری در تلویزیون را چشیدهاند. اولی به خاطر وقایع انتخاباتی سال ۱۳۸۸ و دومی به خاطر لو رفتن فیلم خصوصیاش در یک مراسم خانوادگی.
شهریاری را میتوان از جمله پیشگامان ممنوعالتصویری در صدا و سیما دانست که علیرغم رفع ممنوعیتهای گاه و بیگاه هیچگاه نتوانست به همکاری خود به شکل منظم با سازمان صدا و سیما ادامه دهد. یحیوی تا سال ۱۳۸۷ یکی از مجریان پُرکار این سازمان بود که حواشی گریبان او را هم گرفت تا او هم از اجرا در سازمان صدا و سیما محروم شود. یحیوی البته تا آستانه اجرای جشن رمضان سال ۹۲ هم پیش رفت، اما حضورش در آن برنامه هم منتفی شد تا او هم نتواند به صدا و سیما بازگردد.
مهناز افشار هم در توئیتی از ممنوع التصویری خود خبر داده بود و گفته بود به خاطر حمایت از دختران خیابان انقلاب پخش تیزر فیلم گلشیفته از صداوسیما به خاطر او ممنوع شده است. او همچنین نوشته است «خوش به حال آنها که خوش حال شدهاند. اما ارزشش را داشت.»
لیست ممنوعالکارها و ممنوعالتصویرها را میشود از این هم بلندتر کرد. قطعاً به این لیست افراد بیشتری اضافه خواهند شد. در تمام این سالها صدا و سیما دایره خود را هرچه تنگتر کرده است. به طوری که کمتر بازیگر محبوبی است که بتواند شانس حضور در سریالهای صدا و سیما را داشته باشد یا بتواند به یکی از برنامههای صدا و سیما برای اجرا راه پیدا کند. نتیجه این سختگیریها تسخیر صدا و سیما به دست یک جناح خاص است و نتیجه این جناحی برخورد کردن از دست دادن جذابیت و کیفیت. صدا و سیمای امروز با رفتارهای خود اعتماد بخش وسیعی از مردم را از دست داده است و سریالهایش بیش از آنکه جذاب باشند و مردم تماشایشان کنند به درد جوک ساختن میخورند. آیا سازمان صدا و سیما این را میخواهد؟ جواب این سوال را باید مدیران صدا و سیما بدهند.