رویداد۲۴نوسانات ارزی که از اواخر سال گذشته آغاز و از ابتدای سال جاری شدت گرفت باعث شد تا بازار بسیاری از کالاها و اجناس دچار تلاطم شود؛ از کالاهای تولید داخل که به واسطه مقرون به صرفهتر شدن صادرات آنها، تولیدکنندگان ترجیح میدادند کالاهایشان را به جای عرضه و فروش در داخل، به خارج از کشور صادر کنند تا کالاهایی که یا کاملا از خارج وارد شده یا بخشی از فرایند تولیدشان وابسته به ارز بوده و نوسانات ارزی، تولیدشان را با مشکل مواجه کرد.
بازار لاستیک هم از این قاعده مستثنی نیست و این شرایط نه تنها مشکلاتی را برای واردکنندگان و تولیدکنندگان لاستیک ایجاد کرد، بلکه با بالارفتن قیمت و به هم خوردن عرضه و تقاضا، فروشندگان لاستیک را هم در موقعیتی قرار داد که تعداد قابل توجهی از آنها مجبور به خروج از این بازار و بستن مغازههای خود شدند.
شاهد این ادعا بازار سوت و کور لاستیکفروشهای سه راه امین حضور و پاساژهایی است که تا پیش از این، قلب بازار لاستیک بودند؛ پاساژهایی که روی شیشه مغازههایشان یا نوشته «این واحد صنفی هیچگونه فعالیت کسبی ندارد» یا «این مغازه به فروش میرسد»؛ بازاری که به قول تکوتوک قدیمیترهای باقی مانده، این روزها خاک مرده روی آن پاشیدهاند و اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، آنها هم باید از این بازار بُنکن کنند و مغازهها را چوب حراج بزنند و پولش را یا در بانک بگذارند و سودش را بگیرند و خلاص، یا بعد از یک عمر به فکر تغییر شغل باشند.
وقتی سراغ مغازهدارهای یکی از پاساژهای لاستیکفروش امین حضور و خیابان امیرکبیر میرویم و از اوضاع کسب و کار میپرسیم، سفره دلشان باز میشود؛ یکی یکی مغازهها را نشان میدهند؛ از حدود 40- 50 مغازهای که در طبقه اول پاساژ است 28- 27 مغازه بسته است؛ میگویند توی این یکی دو سال روز به روز اوضاع بدتر شده و حالا به اوج خودش رسیده. بخاطر این وضعیت بد، خیلیها مجبور شدند مغازههایشان را ببیندند و بروند؛ حتی قدیمیهایی که سالها توی این بازار بودند.
یکی از پیرمردها میگوید با این وضعیت قیمتها، دیگه مشتری نیست؛ بخدا توی این بازار صبح تا شب مگس میپرانیم؛ از فکر و خیال دیوانه شدیم. این همه مغازه بسته شده ولی برای هیچکس مهم نیست؛ انگار نه انگار.
خودت نگاه کن ببین؛ توی هیچ مغازهای، مشتری میبینی؟ این وضعیت چند ماه این بازار است؛ حالا مامور دارایی و مالیات مگر باور میکند؛ میگوید چون سالهای قبل پایه مالیاتیات روی فلان مبلغ بوده، پس امسال باید بیشتر شود؛ وقتی هم اعتراض میکنی میگوید مغازهات را ببند. به همین راحتی.
دستم را میگیرد و کشان کشان میبرد دم در پاساژ؛ از دور مرد میانسالی را نشانم میدهد که بیرون پاساژ سرکوچهای، روی چارپایه نشسته؛ میگوید بخاطر مالیات، مجبور شد مغازهاش را ببندد، حالا مدتها است نشسته روی همین چارپایه و از توی خیابان برای خودش مشتری دست و پا میکند.
گلایهها تمامی ندارد؛ نمایندگی فروش یکی از شرکتهای واردکننده لاستیک به دفتر فروشش اشاره میکند و میگوید از سال پیش تا الان فروش ما کمتر از نصف شده؛ از اول سال شرکت هم دیگه لاستیک وارد نکرده؛ لاستیکهای پر فروش نه در بازار هست نه شرکت دارد و لاستیکهای معمولی هم آنقدر گران شده که دیگر هیچ کس سمت خرید لاستیک نمیآید.
میگویند این وضعیت فقط برای ما بد نیست؛ وقتی لاستیک 12-24 سنگین حتی تا 6 میلیون تومان هم رسید و دولتیاش هم الان حدود 2 میلیون شده، طبیعی است که کامیوندار و ماشین سنگیندار قدرت خریدش کم شود؛ خب وقتی برای تامین هزینه لاستیکش مشکل داشته باشد چه اتفاقی میافتد؟ مجبور میشود روی جان خودش و دیگران ریسک کند؛ یعنی به جای اینکه سر وقت، لاستیکش را تعویض کند، ریسک میکند و با لاستیک صاف میزند به جاده؛ نتیجهاش چی میشود؛ «تصادف».
- مگه به کامیوندارها لاستیک سهمیهای نمیدهند؟
- درسته سهمیه میدهند ولی 2 جفت لاستیک، واقعاً مشکل کامیوندار را حل میکند؟
- خب همین توزیع سهمیهای هم برای شما بد نبوده؛ درسته؟
- متاسفانه سیستم توزیع مشکل داره؛ فرایند فعلی فروش سهمیهای لاستیکهای سنگین به این شکل است که کامیوندار بر اساس نامهای که وزارت صنعت به او داده و یک نمایندگی را مشخص کرده، به آن نمایندگی مراجعه کند و سهمیه لاستیک دولتیاش را بخرد ولی این سیستم برای خیلیها مشکل ایجاد کرده؛ نمایندگیهایی که آشنا دارند، معرفینامه بیشتری برایشان صادر میشود و بیشتر میفروشند ولی در عوض نمایندگیهایی که آشنایی ندارند، عملاً تبدیل به انباردار میشوند؛ یعنی لاستیک دارند ولی چون معرفینامه برایشان صادر نشده حق فروش ندارند. این تازه برای لاستیکهای سنگین است که منظمتر است، برای لاستیکهای سبک که اوضاع بدتر از این حرفها است؛ همین سیستم باعث شده تا دلالی توی بازار لاستیک سواری ایجاد بشه؛ اگر سیستم توزیع به صورت سامانهای تعریف میشد نه مشکل دلالی و زیادهخواهی پیش میآمد نه اینکه بیعدالتی در فروش و معرفینامهها ایجاد میشد.
نکته جالبتر اینجا است که وضعیت فعلی، تنها نگرانی کسبه بازار لاستیکفروشها نیست، بلکه تصمیماتی دولتیها نگرانیشان را از آینده، بیشتر هم کرده. خیلیها میگویند اگر تصمیم دولت مبنی بر افزایش قیمت بنزین و حاملهای انرژی هم اجرایی شود، هیچ رمقی برای بازار لاستیک و حتی کارخانجات بزرگ تولید لاستیک هم نخواهد ماند؛ افزایش قیمتی که باعث میشود تا از میزان تردد کاسته شده و سیستم حمل و نقل دچار تغییراتی شود.
در چند هفته گذشته گرچه همزمان با کمتر شدن تلاطم بازار ارز و برنامهای که وزارت صنعت و دولت برای توزیع سهمیهای لاستیک دولتی ارائه داد، بخشی از آشفتگی قیمت در بازار لاستیک کاسته شد ولی مشکلات کسبه این بازار، تعطیلی واحدهای صنفی، مشکلات مالیاتی و خیلی مشکلات دیگر همچنان باقی است؛ مشکلاتی که در صورت حل و فصل نشدن آنها، همانطور که بخش قابل توجهی از کسبه این بازار مجبور به ترک کارشان شدهاند، عملاً مابقی این کسبه هم دچار مشکل شده و ادامه فعالیتشان امکان پذیر نیست، در حالی که با برنامهریزی درست و توجه به مشکلات آنها بخش زیادی از گلایههای آنها حل شدنی است.