رویداد۲۴عریب الرنتاوی در الخلیج الجدید نوشت: دور دوم تحریمهای امریکا علیه ایران اجرایی شد و در این میان، واشنگتن بر روی به صفر رساندن صادرات نفت ایران و قطع روابط تهران با نظام بانکی سوئیفت، حساب باز کرده است.
این رسانه عرب زبان ادامه داد: این در حالی است که شک و تردیدهای زیادی در مورد قدرت ایالات متحده برای رسیدن به این اهداف وجود دارد و بسیاری از تحلیلگران از بازگشت آمریکا به مذاکره با ایران صحبت میکنند.
در جریان اعلام واشنگتن در مورد معافیت ۸ دولت از تحریمهای نفتی ایران، نام چهار دولت اعلام شد؛ ترکیه، کره جنوبی، ژاپن و هند. همین مساله نشان داد که ترجمه سیاسی یا بهتر بگوییم، عملی شدن «به صفر رساندن» صادرات نفت ایران، غیر ممکن است.
تنها همین چهار دولت اعلام شده، نیمی از صادرات نفت ایران را به خود اختصاص میدهند و با احتساب چهار دولت دیگری که از تحریمها معاف شده اند، این نسبت (صادرات نفت) به میزان زیادی افزایش مییابد.
با توجه به اینکه جبران کمبود نفت ایران در بازارهای جهانی برای هیچ یک از دولتهای تولید کننده و صادر کننده نفت، در دسترس نیست، انتظار میرود که قیمتهای نفت خام شاهد افزایش چشم گیری باشد و به این ترتیب، ایران به لطف تحریم آمریکا، کاهش صادرات خود را با افزایش قیمت نفت، جبران میکند. همین نکته تهران را قادر به حفظ نسبت معقولی از عایدات نفتی اش میکند.
در صورتی که اروپا موفق شود به التزامهای خود در مورد ایجاد ساز و کار جدیدی برای حمایت از شرکتهای خود که با ایران تعامل دارند، وفادار باشد، تهران میتواند بقای مبادلات تجاری خود با مهمترین مراکز بین المللی، به استثنای ایالات متحده را تضمین کند.
اینطور که به نظر میرسد، تهران خود را از قبضه تحریمهای بین المللی فراگیر و قاطع، رهانیده است؛ در این شرایط، آیا در روزهای آینده در برابر خواستههای آمریکا عقب نشینی میکند، بویژه در حالی که اغلب دولتهای جهان قصد همراهی با ایالات متحده را ندارند؟
اما در مورد دلار، بعنوان ارز مبادلات تجاری، و خروج ایران از نظام سوئیفت، باید گفت: این داستان، انعکاسهای میان مدتی برای واشنگتن خواهد داشت، که بسیار شدیدتر از تاثیرات آن بر تهران است.
به این دلیل که گسترش تحریمهای ترامپ علیه تعداد زیادی از دولتهای جهان که چیزی حدود بیش از دو میلیارد از ساکنان این کره خاکی را در خود جای داده است، دولتهای مذکور را بر آن میدارد تا به دنبال نظامهای جایگزین و موازی با سوئیفت باشند و تلاش کنند ارز دیگری را جایگزین دلار در تجارت جهانی کنند.
در این میان، ایران بیشترین بهره را از چنین نظام جایگزینی میبرد که براساس آن، میتواند تجارت خود با دیگر دولتها را با استفاده از ارزهای داخلی، ادامه دهد. آمریکا باید بداند که امکان پایان دادن به نقش اثرگذار ایران در نزاعهای منطقهای وجود ندارد.
در امتداد چهار دهه گذشته، تهران پایگاههای زیادی را در یمن، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین، برای خود ایجاد کرده است و هیچ یک از این دولتها نمیتوانند بدون حضور ایران بر سر میز مذاکره، به بحرانهای خود پایان دهند.
گزینههای واشنگتن و برگههای برنده آن در منطقه، بیشتر یا قویتر از برگههای برنده تهران نیست و تجربه ثابت کرده است که ایران در میدانهای مختلف، روی هم پیمانان خود حساب باز میکند، درست برخلاف واشنگتن که نقش کمرنگی در اداره بحرانهای منطقه دارد یا در واقع در این زمینه تلاشی نکرده است.
از این رو، دولت ترامپ از تکرار دعوتهای پی در پی خود از تهران برای ورود به مذاکرات جدیدی با آن، در مورد برنامههای هسته ای، موشکی و نفوذ منطقهای اش، دست برنمی دارد.
با اینکه هیاهوی مقابله بین تهران و واشنگتن گوشها را کَر کرده است، اما منابع آگاه از مذاکرات مستقیم و غیر مستقیمی صحبت میکنند که با وساطت طرفهای متعددی از جمله عمان، بین مسئولان ایران و آمریکا، در حال انجام است.
تحریمها هرگز کمر ایران را نمیشکند و این کشور را مجبور به بالا بردن پرچم سفید و پذیرش شروط پمپئو، نمیکند. اما این سادگی است اگر گمان کنیم که ایران از این تحریمهای سخت، هیچ تاثیری نمیپذیرد و تدابیر آن برای جلوگیری از ضربه خوردن اقتصادش، کفایت میکند.
بدین معنا، این مقابله و بازی بین دو طرف ادامه دارد و احتمالا تا زمانی که تهران بخواهد اثر موردنظر آمریکا از تحریمها را احساس کند، ترامپ از کاخ سفید رفته است.