رویداد۲۴ سعيد الشهابي در القدس العربی چاپ لندن نوشت: آیا همانطور که رئیس جمهور ایران می گوید، این واقعا یک جنگ اقتصادی است؟ آیا این تحریمها آنطور که آمریکا می گوید، بزرگ است؟یا همانطور که برخی تحلیلگران معتقدند، نشان دهنده شکست سیاسی و دیپلماتیک آمریکا در خاورمیانه است؟ ایا تحریمها تلاش ترامپ است برای اثبات پایبندی وی به وعده هایش در مورد حمایت از اسرائیل و شکستن اراده تغییر در بین فلسطینی ها و دیگر ملتهای منطقه؟ به نظر می رسد تحریمهای دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران نشان دهنده تمام این مسائل بوده و تلاشی است برای رسیدن جمهوری خواهان به کرسی های کنگره.
این رسانه عرب زبان ادامه داد: مساله قطعی آن است که این تحریمها هرگز باعث عقب نشینی تهران و کاهش نفوذ منطقه ای آن نمی شود. با این حال، اقتصاد ایران در معرض ضربه دردناکی قرار می گیرد؛ که البته کارساز نخواهد بود.
در طول 4 دهه گذشته، جمهوری اسلامی تحت محاصره آمریکا با مشارکت دولتهای غربی بود. با این حال، محاصره ها باعث سقوط نظام اسلامی یا کاهش اعتماد مردم به رهبری دینی یا سیاسی در ایران نشد. این چهار دهه شاهد عقب نشینی گروههای معارضی بودیم که برای براندازی نظام ایران سلاح به دست گرفته و وارد همکاری با سازمانهای مخالف آن می شدند. هیچ کس در قدرت نظام برای باقی ماندن، گذر از تحریمها و هماهنگی با شرایط حاضر اقتصادی تردید ندارد. در واقع ایران از زمان پیروزی انقلابش در سال 1979 یاد گرفته است که چگونه امور اقتصادی اش را مدیریت کند؛ از این رو وارد ائتلاف با دولتهای بزرگی شده است. علاوه بر اینکه تحریمها نمی تواند نظامی را ساقط کند که از محبوبیت داخلی برخورد است، ایران تلاش کرده است تا ائتلاف های منطقه ای خود را گسترش دهد تا کمتر در معرض تاثیر تحریمهای آمریکا قرار گیرد. این کشور روابط مستحکمی با همسایگانش دارد؛ از ترکیه گرفته تا عراق و سه دولت کویت، قطر و عمان، به اضافه پاکستان، افغانستان، روسیه، هند و چین. عمق مخالفت بین المللی با سیاست های آمریکا، از اثار تحریمهای این کشور علیه ایران می کاهد.
اما آیا تحریمهای آمریکا علیه ایران بیانگر شکست سیاسی و دیپلماتیک آمریکا در خاورمیانه است؟
تحریمهای آمریکا منعکس کننده امور متعددی است: 1-عمق تاثیر اسرائیلی بر تصمیمات آمریکا، که ایران را عامل اساسی تشنج روحی و روانی خود می داند. 2- آمریکا تمام جهان را به چالش کشیده و رفتار سبکسرانه ای دارد. همانطور که لغو توافق هسته ای با ایران عمق دشمنی آمریکا با جریان اسلامی را نشان می دهد که ایران نمایندگی آن را بر عهده دارد و ایالات متحده برای مهار پدیده اسلام سیاسی تلاش می کند. بنابراین، اشتباه است اگر تحریمهای آمریکا علیه ایران را جدای از سیاست آمریکا در قبال اسلام سیاسی تفسیر کنیم.
بهار عربی ثابت کرد که ائتلاف آمریکا سعی دارد امت عربی را به صورت جداگانه و به بهانه های مختلف، در هر یک از کشورهای عربی، هدف قرار دهد. همانطور که در مورد بحرین و مصر چنین کرد و در مصر، اینگونه وانمود می کند که اخوان المسلمین را هدف قرار داده است. در یمن به دنبال روی کار آوردن رئیس جمهوری مطابق سلیقه خود است و زمانی که تحرکی علیه این اقدامات آمریکا صورت می گیرد، آن را به حوثی ها و گسترش نفوذ ایران در یمن ارتباط می دهد. اما واقعیت و انگیزه های اصلی، به سیاست های توسعه طلبانه عربستان و امارات مربوط است و در فاصله ای نه چندان دور، به سرعت این واقعیت روشن می شود.