صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ - 2023 February 05
کد خبر: ۱۵۴۶۹
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
امير عابدينی:

رييس فدراسيون موفق بايد رای مردم را هم داشته باشد

ما اصلا انتخابات بدون حرف و حديث نداريم. هميشه همينطور بوده، من اصلا به ياد ندارم و سابقه نداشته که مجمع انتخاباتی برگزار شود و حرف و حديثی به ميان نيايد.

رویداد24- امير عابديني از جمله مديران خوشنام فوتبال ايران است که در سال‌ها‌ي 72 تا 79 به عنوان مديرعامل باشگاه پرسپوليس، نام خود را بيش از پيش در فوتبال مطرح کرد. او جدا از سوابق سياسي و اجرايي‌اش، سابقه بازي کردن در پرسپوليس را داشته، اما خوشنامي‌ و شهرت او، بيش از هر چيزي، به دوره اي بازمي‌گردد که همراه با علي پروين باشگاه محبوب پايتخت را مديريت مي‌کرد و سال‌ها‌ بعد از آن روزها، همچنان از مديريت باشگاهي او، به عنوان بهترين دوره بعد از انقلاب اين باشگاه ياد مي‌شود، دوره‌اي غيرقابل تکرار. در خصوص انتخابات فدراسيون فوتبال با امير عابديني گفت‌و‌گو کرديم. صحبت‌ها‌ي رئيس اسبق فدراسيون فوتبال را در اين رابطه مي‌خوانيد:


آقاي عابديني، سرانجام روز شنبه انتخابات فدراسيون فوتبال برگزار شد و طبق معمول حواشي نسبتا زيادي نيز قبل و بعد از مجمع پيش آمد. انتخابات را چطور ديديد؟

ما اصلا انتخابات بدون حرف و حديث نداريم. هميشه همينطور بوده، من اصلا به ياد ندارم و سابقه نداشته که مجمع انتخاباتي برگزار شود و حرف و حديثي به ميان نيايد. در اين انتخابات هم طبيعي بود حرف‌ها‌يي مطرح شود چون سه نفر براي رياست، نزديک به 12 نفر براي نواب رئيسي و اعضاي هيات رئيسه کانديدا شده بودند. کار هم کار سنگيني بود که به هر حال مجمع برگزار شد که به نظر من خوب هم برگزار شد. حالا اينکه اين انتخابات چقدر از نظر کيفي مي‌تواند براي فوتبال ما مفيد باشد، نياز به تجزيه و تحليل وقايع، در هفته‌ها‌ي آينده دارد.

ارزيابي کلي‌تان را که مي‌توانيد مطرح کنيد؟

بايد يک مقدار ديگر صبور بود تا ليگ بگذرد و بعد از آن ديد که آقايان چطور مي‌توانند وعده و وعيدهاي شان را اجرايي کنند. به هر حال وقتي فردي مي‌خواهد رئيس فدراسيون شود، برنامه‌اي را ارائه مي‌دهد بدون اينکه بداند هيات رئيسه اش را چه کساني تشکيل مي‌دهند. ممکن است وقتي هيات رئيسه انتخاب شدند، با برنامه‌ها‌ي رئيس مخالفت کنند و بايد ديد در ادامه چه اتفاقي مي‌افتد. مثل يک نماينده مردم که مي‌خواهد به مجلس برود، او پيش از ورود به مجلس، وعده‌ها‌يي مي‌دهد اما وقتي به مجلس رسيد، مي‌شود يکي از ارکان قانونگذاري و بايد براساس مصوبات عمل کند، نه به وعده و وعيدها؛ حالا اگر خيلي پيگير باشد، مي‌تواند تغييراتي را به نفع مردم در منطقه‌اي که از آن برخاسته، ايجاد کند. فدراسيون فوتبال هم 8 عضو ديگر دارد که نواب اول و دوم و نايب رئيس بانوان را خود رئيس انتخاب مي‌کند اما پنج عضو ديگر متعلق به او نيستند و همان پنج نفر هم مي‌توانند عنان کار را در اختيار بگيرند. اين مورد هم نه تنها به مهدي تاج، بلکه هر رئيس ديگري را نيز شامل مي‌شود. اما با اتفاقاتي که در يک ماه آينده رقم خواهد خورد، مي‌توان بررسي کرد که کار فوتبال رو به جلو بوده و يا نه.

معتقديد شرايط فوتبال با حضور تاج تغيير مي‌کند يا همان روال قبلي پيگيري خواهد شد؟

من معتقدم که با هيات رئيسه جديد ممکن است تغييراتي ايجاد شود.

اما خيلي‌ها‌ نظرشان اين است که فقط جاي کفاشيان و تاج عوض شده.

نه، شما ببينيد تاج و کفاشيان و خانم عرب عامري فقط سه راي هستند. نايب رئيس دوم هم که هنوز انتخاب نشده، اسلاميان هم يک فرد باتجربه هست، همين طور بهاروند، اما باقي دوستان براي اولي بار است که به عضويت هيات رئيسه درآمده‌اند و زمان مي‌برد که نسبت به اوضاع و جايگاه جديدشان اشراف پيدا کنند. ممکن است با انتخاب تاج، تغييرات اساسي در شکل کار به وجود نيايد اما به هر شکل تغييراتي را شاهد خواهيم بود.

فکر مي‌کنيد چرا آجورلو نتوانست نظر مثبت مجمع را جلب کند؟


اقبال در بين اعضاي مجمع خيلي اهميت داشت. عزيزمحمدي هم باور نمي‌کرد اينقدر راي بياورد، ما همه مي‌دانستيم اما چيزي که نمي‌دانستيم اين بود که آجورلو اينقدر مورد بي مهري قرار بگيرد. راي نياوردن اسلاميان هم دردآور بود. او فرد فرهيخته و کارآمدي است و البته يک آدم مخلص، به نظر من او يک وزنه بود براي فدراسيون فوتبال. اينها آدم را نگران مي‌کند که آيا مجمع درست عمل کرده و يا بد.

يعني معتقد بوديد که آجورلو مي‌توانست راي بيشتري داشته باشد؟

من فکر مي‌کردم او به دور بعد برود. برنامه‌ها‌يش خوب بود و بضاعت لازم را هم داشت.

ممکن است در فدراسيون تاج، روزي شاهد همکاري آجورلو با تيم جديد باشيم؟

او ديگر نمي‌آيد در فوتبال کار کند.

ايشان مصاحبه جنجالي‌اي هم بعد از انتخابات داشتند.

خب دوستاني که گفته بودند به آجورلو راي مي‌دهند، ندادند. البته من تحقيق کردم و ديدم بخشي از صحبت‌ها‌ي آجورلو که در مورد ياسر رفسنجاني و تماس ايشان با برخي، صحت نداشته و من از نزديکان ايشان شنيدم که چنين چيزي درست نيست.

در مجموع اين انتخاب را مثبت مي‌بينيد؟

باز هم تاکيد مي‌کنم که به زمان نياز است. معلوم است که جابجايي مهره‌ها‌ را داريم اما شما وقتي انتخاباتي را برگزار مي‌کنيد، معلوم است که به صورت ظاهري، اعضايي مي‌روند و افراد جديدي مي‌آيند اما از نظر ماهيتي هم چيزهايي تغيير مي‌کند و آن زمان است که بايد ديد اين جابجايي تاثيرگذار بوده يا نه، شش ماه ديگر است که يا روي دست خود مي‌زنيم و مي‌گوييم کاش همان کفاشيان مي‌ماند يا از تغييري که ايجاد شده ابراز رضايت مي‌کنيم.

مديريت خنده را مي‌گوييد؟! آقاي کفاشيان که همچنان در سيستم هستند.

او هست اما اکنون وظيفه‌اش فرق کرده است. کفاشيان خنده، اخم، شوخي و البته منطق را تومان داشت اما درنهايت خودش تصميم آخر را مي‌گرفت و اين يک پوئن مثبت بود. او در تعامل، منافع فوتبال را به صورت عموم مي‌ديد. اينکه ما نزديک به 17-18 کرسي در کنفدراسيون آسيا داريم و در فيفا هم حرف براي گفتن داريم، کار کوچکي نبوده است. اينکه فوتسال زنان و مردان ما مدعي هستند و رنکينگ خوبي داريم، اينکه در تيم‌ها‌ي پايه خوب کار شده، ليگ منظمي‌داريم و فوتبال را به طرف درآمدزايي سوق داده‌اند، کار ساده‌اي نبود. نزديک به 10 درصد جمعيت کشور به دنبال فوتبال هستند و از بين آنها، 5 درصد در قالب آموزشگاه‌ها‌، تيم‌ها‌ي پايه و ساختارسازي، فوتبال استاني و ... بازي مي‌کنند که اين تعداد اصلا کم نيست. يعني نزديک به دو و نيم ميليون نفر تعقيب کننده فوتبال به صورت آماتور و حرفه‌اي هستند که ببينيد اين تعداد، چقدر آدم را در قالب، مربي، سرمربي، داوري، باشگاه، بخش اداري، تيم‌ها‌ي رده‌ها‌ي مختلف، ليگ‌ها‌ و ... درگير خود مي‌کند. از آن طرف يک اهتمام ملي را مي‌طلبد که پشت اين ورزش فراگير و پرطرفدار قرار بگيرد و مشکلات را تنها نمي‌توان گردن يک فدراسيون انداخت. نمي‌شود در کرسي شريک بود اما در مشکلات نه، نمي‌شود گفت فقط خودت لابي کن و امتياز بگير. در اين بين بايد وفاق و تعامل باشد تا بضاعت فوتبال ما خودش را خوب به رخ بکشاند. اينطور بشود، همه راضي مي‌شوند.

صحبت از همکاري شما با فدراسيون جديد تحت عنوان دبيرکل يا سخنگو هست. موضوع چقدر جدي است؟

قبل از انتخابات صحبت‌ها‌يي بود که همان شعارهاست، وقتي به اينجا مي‌رسيم ديگر پاي بينش و مديريت به ميان مي‌آيد. ديگر از زير بار مجمع بيرون آمده‌ايم و حالا حتما تلاش مي‌شود از آن کسي که استحقاق بيشتري دارد استفاده شود.

شما يکي از مديران خوشنام فوتبال ايران هستيد.

دو تا بحث هست، يکي مديريت انفرادي است که عزم مي‌خواهد. مديريت انفرادي قائم به اين است که مسئوليت با وظيفه. نمي‌شود به يک نفر حکم داد و بگوييم حالا که در اين پست قرار گرفته‌اي، وظيفه‌ات اين است ولي او را مورد سوال قرار ندهيم. مسئوليت يعني اينکه کسي را مورد سوال قرار داد بابت وظيفه‌اش. تاج در بخش تعامل و مشورت خوب است، آنجا که بايد عزم راسخ داشته باشد و خودش تصميم بگيرد، فوتبال را عاطفه‌ها‌ پيش مي‌برد نه دستورات اجرايي صرف. براي رسيدن به اين شناخت و معرفت، بايد ابزار قوي و مديريت جانبي قوي‌اي در اختيار داشته باشي. «از تو به يک اشاره، از من به سر دويدن» حکايت فوتبال ماست، حالا اشاره که چه عرض کنم، مشکلات و کاستي‌ها‌ دارند بالا و پايين مي‌پرند، بايد به آنها توجه کرد. من يک مقداري دلم از اين بابت قرص نيست که آيا آقاي تاج، از ابزار و نيروي قوي و کارآمد مي‌خواهد استفاده کند يا اينکه در همان قالب تعامل بماند.

اين نگراني از چه بابت است؟

دوره انتخابات ديگر گذشته و حالا بايد منتظر نگاه مردم بود. تا حالا شما کارنامه نداشتي و فقط برنامه داشتي و 74 نفر مي‌خواستند به اين برنامه راي بدهند، اما بعد از اين يک ملت بسيار هوشمند که بيش از 70 ميليون نفر هستند، مي‌خواهند به عملکرد و کارنامه فدراسيون راي بدهند. شما مي‌تواني راي مردم را داشته باشي اما چهار سال بعد در مجمع راي نياوري، اگر راي مردم را داشتي، ديگر اهميتي ندارد که راي مجمع را نگيري. مثلا دادکان هميشه نامش در تاريخ فدراسيون فوتبال ايران مي‌ماند چون خوب و کارآمد عمل کرد. يا صفايي فراهاني که هميشه در اين خصوص نامش مطرح مي‌شود، يا فلان مديري که در خصوص مديريت باشگاهي از اسمش به نيکي ياد مي‌شود و مردم هميشه مثال مديريت باشگاهي را با نام او مي‌زنند. در نظام جمهوري اسلامي، کساني که باورشان از خدمت، نوکري مردم است، هميشه نام‌شان در اذهان باقي مانده و ديگر راي مجمع‌ها‌ براي شان اهميتي ندارد.

در بحث ملي و کي‌روش فکر مي‌کنيد برنامه فدراسيون تغييري مي‌کند؟

کي‌روش فردي است که زياد ناز مي‌کند اما نازش را بايد خريد. چون ما هم گرفتاري‌اي داريم و شايد به دستان او اين گرفتاري برطرف شود. کي‌روش تاکنون کفاشيان را دوست داشت و مي‌گفت اگر او باشد و يا به خاطر او، مي‌ماند و کار مي‌کند، نظر من اين است که مديريت جديد هم حداقل بايد کاري کند که کي‌روش دوستش داشته باشد. اگر نمي‌توانيم امکانات درخور نظر کي‌روش و تيم ملي را مهيا کنيم، حداقل مي‌توانيم با سرمربي تيم ملي طوري عمل کنيم که با همين بضاعت هم بماند و کار کند.

براي حسن ختام، از نظر شما اولويت‌ها‌ي کار فدراسيون مهدي تاج چه بايد باشد؟


اولويت اصلي بايد سازماندهي سيستم فدراسيون فوتبال باشد براساس اساسنامه جديد فيفا، در مرتبه‌ها‌ي بعدي هم ايجاد تغييرات اساسي در ساختار و تطابق آن با کار سازماني، بکارگيري نيروهاي کارآمد و مورد اقبال عمومي، تامين منابع مالي از طرق مختلف قانوني و مشروع، حفاظت از باشگاه‌ها‌ و درادامه نظم و انضباط و برگزاري مسابقات، حمايت و حفاظت بي چون و چرا از تيم ملي بزرگسالان و تيم‌ها‌ي زيرمجموعه در دو بخش زنان و مردان، نظارت کامل بر امور استان‌ها‌ و هدايت عمومي‌فوتبال براساس ديدگاه‌ها‌ي مجمع.

و بحث فساد در فوتبال چطور؟!

فساد را در همان قالب انضباط بايد پيگيري کرد. در واقع نبايد به دنبال تقابل با فساد بود، بايد بستري که فساد ايجاد مي‌کند را از بين برد چون وقتي فساد ايجاد شد، براي از بين بردن آن، پاي خودمان هم بيشتر در اين مرداب فرو مي‌رود.

منبع: روزنامه مردم سالاری

نظرات شما