رویداد۲۴ برافروخته است و ناراحت. میگوید وقتی با کسی کاری ندارم، چرا هر روز نام مرا میآوردند؟ مگر از من بیاحترامی دیدهاند. مخاطب سوشا، مصاحبهای است که در برنامه نود پخش شد. جایی که عمراناده و بیکزاده حرفهای عجیبی انجام دادند که بخشی از آن به مکانی مربوط میشد. سوشا در گفت و کگو با ایرانورزشی، حرف حساب میزند و خودش را ممنوعالتصویر میکند. میگوید دوست ندارد نام و تصوریش را در تلویزیون ایران ببیند. حق قانونیاش است و میتوان به آن احترام گذاشت.
_بعد از مدتها دوباره نام تو را شنیدیم.کجا؟
_لابهلای مصاحبه هاشم بیکزاده با حنیف عمرانزاده.زیاد مهم نیست. من در طول ۳،۴ سالی که از فوتبال ایران جدا شدهام، نه به کسی بیاحترامی کردهام و نه بیحرمتی. بعد از این هم چنین رویهای را پیش میگیرم. من نمیخواهم کاری کنم که نزد هواداران شیرین شوم. اصل فوتبال خیلی قشنگتر از حواشی آن است. به جای حواشی اگر وقتمان را صرف خود فوتبال کنیم، قطعا لذت بیشتری میبریم. کسانی که قصد دارند با حواشی فوتبال خودشان را بزرگ نگه دارند، دیر یا زود و با پایان این حواشی فراموش خواهند شد.
_در برنامه نود و آن مصاحبه فان، صحبتهایی درباره تو مطرح شد، اما هرگز در حد واکنشی که بلافاصله نشان دادی نبود.من کاری به کار کسی ندارم و سرم در لاک خودم است. تا الان دیدهاید من درباره کسی حرفی بزنم؟ متأسفانه چند وقتی است در برنامههای تلویزیونی باب شده که هر کس میخواهد حرفی بزند، نام مرا میآورد. از نود، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ گرفته تا ویدئوچک. هر کسی میخواهد کاری کند، تا اسم من نباشد انجامش نمیدهد. مگر حقالناس در ایران وجود ندارد؟ من هم دوست ندارم در برنامه کسی باشم. نمیخواهم کسی اخبار مرا در صدا و سیما پوشش بدهد. نه حرف از موفقیتم بزنند و نه ضعفهایم. چطور وقتی حق پخش را نمیدهند، باشگاهها حق دارند اعتراض کنند. حالا من هم دوست ندارم در برنامههای تلویزیونی باشم و تصویرم را نشان بدهند. اگر حقالناس در ایران معنا دارد، من همینجا اعلام میکنم که نمیخواهم در هیچ برنامه تلویزیونی حضور داشته باشم. نه اسمی از من ببرند و نه تصویری پخش کنند.
_حتی در صورت انتشار اخبار موفقیتهایت هم دوست نداری در قاب تلویزیون باشی؟هرگز. آنها زمانی که بهترین دروازهبان هم میشوم اخبار مرا پوشش نمیدهند. دقیقا میدانم هدفشان چیست. من نه خوبش را میخواهم و نه بد. حتی اگر بهترین دروازهبان دنیا هم شدم، هیچ خبری درباره من منتشر نکنند. یک سوال از شما دارم.
_ بپرس.مگر بزرگتر از علی دایی و علی کریمی در فوتبال ایران داریم؟ این دو از نظر فنی و الگویی با اختلاف از همه بهتر هستند، اما شما به من توضیح بدهید که چرا اینقدر با تلویزیون و برنامههای ورزشی به مشکل میخورند؟ به گذشته فلشبک بزنید و ببینید این دو چند بار از برنامههای ورزشی دلخور شدهاند.
_چند مقطع از اختلاف دایی و کریمی را به یاد میآوریم. در این زمینه حرف تو قابل قبول است.اینها سالیان سال با برنامههای ورزشی مشکل داشتند. اصلا یه سوال دیگر. در بین مربیان ایرانی، مگر بزرگتر از امیر قلعهنویی داریم؟ شما یادتان میآید که او از برنامههای ورزشی راضی باشد؟ افرادی مثل قلعهنویی که موفقیتهای بسیاری کسب میکنند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و همه به تعریف و تمجید از آنها میپردازند، اما بروید ببینید چرا رابطه قلعهنویی با صدا و سیما شکراب است و حتی دوست ندارد در تمجید از او هم چیزی بگویند.
_اما بحث ما، مصاحبه بیکزاده با عمرانزاده است.من هم حرف دیگری نمیزنم، نه بحثم استقلالی است و نه پرسپولیسی. حدود ۵۰ دوست استقلالی دارم که خیلیهایشان همین حالا هم در این تیم بازی میکنند. اسم تکتکشان را میگویم. بروید ببینید آیا تا به حال به آنها بیاحترامی کردهام. اوج بیاحترامی من نشان دادن عدد ۶ بود که مربوط به ۴ سال قبل است. تازه وقتی دیدم یکسری از هواداران استقلال ناراحت شدهاند، عذرخواهی هم کردم. از ۴ سال قبل تا همین امروز، ببینید آیا من به استقلالیها بیاحترامی کردهام؟ یا درباره استقلال حرف زدهام؟ من میگویم اگر حقالناس وجود دارد، راضی نیستم که هیچیک از برنامههای ورزشی تلویزیون، تصویر یا صدایی از من منتشر کنند.
_تو با حنیف عمرانزاده در پاسهمدان و تیم جوانان همتیمی بودی و رابطه نزدیکی با او داشتی. چه شد که این رابطه صمیمانه تا این حد شکراب شد؟بحث من چیز دیگری است و اصلا دوست ندارم از کسی اسمی ببرم تا جلوی هوادارانمان شیرین شوم. اولین بار نبود که هاشم بیکزاده درباره من حرف میزند. چندین بار صحبت کرده بود، اما من هرگز جوابش را ندادم. تازه هاشم هم رفیق من است در فجرسپاسی کنار هم بازی میکردیم. حرف من این است که برای شیرین کردن خودتان، از یک راه دیگر استفاده کنید. مگر من نمیتوانستم برای کسب محبوبیت، هر روز درباره پرسپولیس پست اینستاگرامی منتشر کنم و عرق خودم را نشان بدهم؟ من پرسپولیسی هستم، اما پستهای مرا ببینید. آیا در آن بیاحترامی به استقلالیها وجود دارد؟ تازه زیر پستهای بازیکنان استقلال نیز قلب میگذارم و از آنها تعریف و تمجید میکنم. کاری که هیچکدام از آنها جرأت انجامش را ندارند. از بحث اصلی خارج نشویم، برای چندمین بار تکرار میکنم که دوست ندارم اسم و تصویر من در تلویزیون ایران پخش شود.
_تو میتوانی با صدا و سیما مصاحبه نکنی و این حق قانونیات است، اما نمیشود که با پخش بازیهایت نیز مخالف باشی. به عنوان نمونه اگر عضو تیم ملی باشی، مگر میشود بازی را به خاطر حضور تو پخش نکنند؟در اروپا وقتی کسی میخواهد برنامهای بسازد، با مدیر برنامه بازیکن صحبت میکند. البته خارج از محدوده زمین فوتبال و میکسدوزن که شما گفتید. آنجا قانون کپیرایت وجود دارد و باید از بازیکن اجازه بگیری تا برنامهای دربارهاش بسازی. من دوست ندارم برنامهای درباره من بسازند، حالا میخواهد خوب باشد یا بد. ضمن اینکه قانون رسانهای در ایران هم از حق پخش مشخص است. حق باشگاهها را نمیدهند و من هم انتظاری ندارم که به شکایتم رسیدگی کنند. من در فوتبال ایران نیستم و بازگشت به لیگ برتر را هم در برنامههایم ندارم. اصلا در مخیله ذهنی من نمیگنجد که یک روز برای فوتبال به ایران برگردم و اینجا بازی کنم. پس به خواستهام احترام بگذارند و برعکس همه فوتبالیستها که دوست دارند تصویرشان پخش شود، از من کوچکترین خبری هم منتشر نکنند. میدانید چرا این درخواست را دارم؟
_چرا؟چون من در کشوری بازی میکنم که رسانهها بیشترین احترام را به بازیکنان میگذارند و بازیکنان هم وظیفه دارند متقابلا چنین کاری انجام بدهند. در نروژ یک بازیکن را فقط به لحاظ فنی قضاوت میکنند. ۳ فصل پشت سر هم عنوان بهترین دروازهبان لیگ نروژ را بهدست آوردم و همین که آنجا دیده شوم برایم کافی است.
_فارغ از حق قانونی تو در قبال تلویزیون، میپذیری که برخی رفتارها در ایران هنجار اجتماعی محسوب میشود و در نروژ نه؟
میدانم میخواهید چه بگویید. زمانی میتوانیم درباره هنجار اجتماعی حرف بزنیم که به حقوق شهروندی احترام بگذاریم. حالا حقوق شهروندی یعنی چه. یعنی زندگی خصوصی یک انسان فقط به خودش مربوط باشد. یعنی علائق شخصی را به کسی تحمیل نکنیم. من هنجار اجتماعی را زمانی قبول دارم که به حقوق شهروندی افراد احترام گذاشته شود. اصلا یک سوال دیگر. افرادی که در ایران زندگی میکنند، کدامشان به قوانین رانندگی احترام میگذارند؟ آیا کسی که اتومبیل گرانقیمت دارد میتواند با سرعت ۳۰۰ کیلومتر رانندگی کند؟ کدامیک از ما وقتی عابر از خیابان رد میشود به او احترام میگذاریم؟ همه میگوییم، چون ماشین خوب داریم، باید از روی عابر پیاده رد هم بشویم. در نروژ، وقتی ۹۰ دقیقه تمام میشود و از ورزشگاه خارج میشویم، همه رابطهها در حد سلام و علیک است. همسایه از همسایه خبر ندارد، نه فقط در فوتبال بلکه در هر قشر و هر شغلی. به عنوان یک شهروند و بدون هیچ ادعایی، دوست ندارم کوچکترین خبری درباره من از صدا و سیما پخش شود. اگر به حقوق شهروندیام احترام میگذارند، با خواسته من موافقت کنند.
_فکر نمیکنی این صحبتها برای تو گران تمام شود؟ بخصوص در بازگشت احتمالی به لیگ ایران.مطمئن باشید دیگر تنه من به تنه فوتبال ایران نمیخورد. حرف من این است که چه خوب و چه بد، اسمی از من نیاورند. من ۳ سال است عنوان بهترین دروازهبان نروژ را بهدست میآورم. مستندات هم موجود است و آمار هم خیلی راحت و با یک جست و جوی ساده نصیبتان میشود. بهترین خط دفاع منطقه اسکاندیناوی در این فصل متعلق به میوندالن است. این را هم میتوانید پیگیری کنید. من انتشار این اخبار خوب را هم نمیخواهم.
_بحث ما از مصاحبه بیکزاده با عمرانزاده به نکتههای جالبتری رسید.شما به من واضح جواب بدهید که سوالهای این مصاحبه از کجا آمده؟ مگر بیکزاده خبرنگار است که بتواند سوالها را هم تنظیم کند؟
_اما ناخوداگاه سوالها به سمتی رفت که نام تو هم به میان آمد.نه، اینطور نبود. من از هاشم و حنیف خرده نمیگیرم، اما میخواهم بدانم سوالها را چه کسی طرح کرده و نوشته؟ برای هزارمین بار تکرار میکنم. خسته شدم و دوست ندارم در تلویزیون اسمی از من بیاورند. البته فقط تلویزیون، چون من در رسانههای نوشتاری دوستان زیادی دارم. خودم را ممنوعالتصویر میکنم تا در آرامش بهترین روزهای فوتبالیام را رقم بزنم. با تشکر، خداحافظ.