صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ - 2023 July 08
کد خبر: ۱۵۶۴۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۲ - ۰۷ آذر ۱۳۹۷
تعداد نظرات: ۷ نظر

کدام بازیگران برای فرزندانشان تابعیت خارجی گرفتند؟ +جدول

برخی از بازیگران سینما و هنرپیشه‌ها فرزندانشان را در آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی به دنیا آورده‌اند تا بتوانند از مزیت‌های شهروندی غرب استفاده کنند.
رویداد۲۴ بسیاری از هنرمندان و چهره‌های مشهور سینمای ایران یا در کشور‌های غربی ساکن هستند و فقط سالی یکی دو بار برای کار کردن به ایران می‌آیند، یا اخیرا بین‌شان مد شده که حتی فرزندان‌شان را در خارج از کشور به دنیا بیاورند تا این کودکان بتوانند تابعیت آن کشور‌ها را داشته باشند. شیلا خداداد، یکی از هنرپیشه‌هایی است که برای به دنیا آوردن فرزندش به خارج از کشور رفت. او در پاسخ به سوالی در این خصوص با اطمینان به‌نفس گفت: «دوست داشتم.»

شیلا خداداد خیال خیلی‌ها را راحت کرد و چیزی را گفت که از رفتار سایر چهره‌های مشهور ایرانی می‌شد فهمید. پاسخ نهایی آن‌ها درباره خیلی از چیزهاست، اما ملاحظه می‌کنند و کمتر به زبان می‌آورند.

حق دارند که بگویند دوست دارم؟

هیچ ابرسرمایه‌داری در دنیا، هیچ‌کدام از چهره‌های مشهور و ثروتمند و در یک کلام هیچ‌کدام از افرادی که وضعیت قدرتمندتری نسبت به باقی افراد اجتماع پیدا کرده‌اند، اگر در یک جنگل، دور از انسان‌ها و در کنار حیوانات زندگی می‌کردند، نمی‌توانستند به موقعیت‌های فعلی‌شان برسند. طرفداران آزادی به سبک لیبرالیسم می‌گویند که هرکس موقعیتی ویژه پیدا کرده، لابد تلاش کرده است.
 
آیا اگر سرمایه‌داری که کاخی چندهزار متری در بهترین نقطه آب و هوایی یک منطقه دارد، اگر خودش به تنهایی در یک دشت یا جنگل زندگی می‌کرد، می‌توانست چنین کاخی بنا کند؟ آیا تمام آنچه او دارد واقعا حاصل تلاش و هوش شخص خودش است یا اینکه خارج از جامعه انسانی، بنا کردن چنین موقعیت‌هایی ناممکن است؟
 
درباره موقعیت آدم‌های مشهور هم می‌شود دقیقا همین پرسش‌ها را کرد؛ شما بدون جامعه انسانی و در خلأ، آیا می‌توانستید از چنین مواهبی برخوردار شوید؟ آیا یک نفر می‌تواند موقع معروف شدن و برخورداری از ویژگی‌های آن، در قالب جامعه انسانی قرار بگیرد و بعد، این قالب را برای انجام دادن کاری که دوست دارد بکند دست‌وپاگیر ببیند و برای عبور از آن، به قاعده یک قالب اجتماعی دیگر (جنگل) متوسل شود؟
 
حالا حتی فرض کنید سیما و سینمای ایران صددرصد در تیول نهاد‌های دولتی و رسمی نیستند و پول تمام فیلم‌ها و سریال‌ها از مالیات شهروندان یا فروش منابع کشور تامین نمی‌شود. باز هم در آن صورت یک نفر نمی‌تواند بگوید که برای مشهور شدن و بهره‌مندی از مواهب آن به اجتماع انسانی و قواعدش احتیاج دارم، اما پس از آن نمی‌خواهم این قواعد دست‌وپا گیرم شوند و می‌خواهم هر کاری را انجام بدهم که دوست دارم و فکر می‌کنم منفعت شخصی من در آن بیشتر است.

دیکتاتوری زرد؛ پولش را ما بدهیم، ولی حق دخالت نداشته باشیم؟

اینکه سینمای ایران چقدر آینه‌ای حقیقی از جامعه ایران است، پرسشی است که قطعا پاسخ خوشایندی نخواهد یافت. حتی مخاطبان سینمای ایران هم عموم مردم نیستند و سالن‌های نمایش فیلم در نقاط مرفه‌نشین شمال پایتخت متمرکز شده‌اند. البته از ابتدا وضع به این شکل نبود، اما هرچقدر به زمان حال نزدیک‌تر می‌شویم، چنین شکافی بین هنر سینما و مردم ایران عمیق‌تر و عریض‌تر می‌شود.
 
وقتی گفته می‌شود فلان فیلم، پرفروش‌ترین فیلم ایرانی در سال جاری بود و نتیجتا طبع و پسند مردم ایران به چنین درونمایه‌هایی متمایل است، بلافاصله باید اعتراض کرد که کدام مردم؟ ۶۸درصد از کل فروش سینمای ایران مربوط به تنها سه پردیس سینمایی در شمال شهر تهران می‌شود و چنین چیزی در جهان بی‌سابقه است. آیا منظور کسانی که جامعه را با این آمار‌های خودساخته قضاوت می‌کنند، همان مردم مناطق مرفه‌نشین شمال پایتخت است یا مردم ایران از ماکو تا شوش و از خراسان تا چابهار را شامل می‌شوند؟ سبک زندگی نمایش داده شده در سینمای ایران منحصر به پسند همان کسانی است که در چند پردیس سینمایی شمال تهران بلیت فیلم‌ها را می‌خرند و آمار‌ها را می‌سازند.
 
اخیرا قضیه از این هم پیشتر آمده و چهره‌های سینمایی ایران حتی لازم نیست برای مطرح‌ماندن، حضور مداومی در پروژه‌های سینمایی داشته باشند؛ بلکه حضور در فضای مجازی و البته حاشیه‌سازی‌های گاه و بیگاه آن‌ها در این فضا برای چنین منظوری کفایت می‌کند. سبک زندگی هنرپیشه‌های ایرانی آنچنان که در فضای مجازی نمایش داده می‌شود هم مطابق پسند کل مردم ایران نیست و به همان چند درصدی که جزء کاست اجتماعی به‌خصوصی هستند خلاصه می‌شود.
 
در این میان مردم واقعی ایران، دو انتخاب بیشتر ندارند؛ یا به فضای مجازی نیایند و اگر آمدند این هنرپیشه‌ها را دنبال نکنند یا اینکه اگر آن‌ها را دنبال کردند و به این مولفه‌های مغایر با سبک زندگی‌شان در رفتار هنرپیشه‌ها اعتراض داشتند، متهم شوند به قرار گرفتن ذیل عنوان «هجوم سرسام‌آور کاربران بی‌ادب و فضول مجازی.»
 
مردم وقتی می‌بینند هنرپیشه‌ای فرزندش را خارج از کشور به دنیا می‌آورد تا بتواند تابعیت آنجا را داشته باشد، از او خشمگین می‌شوند؛ اما اعتراض مردم ایران از این چهره‌ها به واسطه رفتارهایشان، تغییری در جایگاه آن‌ها به وجود نمی‌آورد؛ چون این افراد به‌طور طبیعی و مردمی بالا نیامده‌اند.

از اولین چهره‌هایی که مشخص شده بود در خارج از کشور زندگی می‌کنند و فقط برای کار کردن به ایران می‌آیند، فریبرز عرب‌نیا بود. او و پسرش جانیار در آمریکا زندگی می‌کنند. نسرین مقانلو هم همین‌طور بود. او اساسا قبل از هنرپیشه شدنش هم در آمریکا زندگی می‌کرد و جالب است که سینماگران ایرانی از بین این همه داوطلب مشتاق داخلی، یک نفر را در حد و قواره مقانلو ندیده بودند.
 
پارسا پیروزفر هم در آمریکا زندگی می‌کرد و البته مدتی است که غیر از پروژه‌های سینمایی، برای اجرای تئاتر در ایران مانده است. حامد بهداد و شهاب حسینی هم اخیرا اقدام به اخذ اقامت در آمریکا کرده‌اند و حسینی اکنون در آنجا حضور دارد.
 
حمید فرخ‌نژاد هم ازجمله هنرپیشه‌هایی است که پس از یک جنجال رسانه‌ای مشخص شد مخارج ماهانه حدودا ۱۳۰ میلیون تومانی زندگی فرزند و همسرش در آمریکا را از سینمای ایران تامین می‌کند و می‌فرستد.
 
نیکی کریمی مدت‌هاست که انگلستان را به‌عنوان محل زندگی انتخاب کرده و برای کار کردن به ایران می‌آید. اما بهرام رادان، رضا عطاران و پیمان قاسمخانی هم در کانادا خانه و زندگی دارند.
 
یک نکته جالب توجه، خانه و زندگی پیمان قاسمخانی در خارج از کشور است، چه اینکه او در سینمای ایران به‌عنوان نویسنده شناخته می‌شود و بودن او در خارج از کشور خیلی واضح‌تر نشان خواهد داد که این سینما به واقع آیینه‌ای از زندگی مردم ایران نیست؛ خصوصا اینکه قاسمخانی نویسنده بخش بدنه سینمای ایران و فیلم‌های پرفروش آن است و همین نشان می‌دهد آن بخش از سینمای ایران هم به مردم ربطی ندارد و اگر به آن می‌گویند پرفروش، خریدارانش ساکنان کدام طبقه اجتماعی هستند.
 
البته علیرضا کاظمی‌پور، یعنی فیلمنامه‌نویسی که یک‌سری آثار به اصطلاح ماورایی و اجتماعی مثل «گمگشته»، «او یک فرشته بود»، «کمکم کن»، «غریبانه»، «از نفس افتاده»، «زمانه»، «خوش‌نشین‌ها»، «پنچری» و... را دارد هم مقیم کاناداست. او در سال دو سه بار به ایران می‌آید و سفارش کار می‌گیرد و برمی‌گردد کنار آبشار نیاگارا. غیر از این‌ها تعداد زیادی از چهره‌های هنری ایران هستند که برای به دنیا آوردن فرزندشان به خارج از کشور رفته‌اند.
 
نکته چشمگیری که در این فهرست بلندبالا وجود دارد، نام دو کشوری است که به‌عنوان مقصد اکثر هنرپیشه‌های ایرانی، چه برای زندگی و چه برای به دنیا آوردن فرزندشان انتخاب شده؛ اکثر آن‌ها به کانادا یا آمریکا رفته‌اند و این منطقا نمی‌تواند اتفاقی و بی‌دلیل باشد.
 
منبع: فرهیختگان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
علی
۲۱:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
شک نکنید مدیرانی که در صدا و سیما لز این افراد حمایت میکنند نیز از قماش هستند
مینا
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
فقط اینانیستن ایناکه بودونبودشون فرقی نداردنخبه های تحصیل کرده ماکه هرکدوم می ارزندبه صدتای این هنرپیشه هارفتنشان جای ناراحتی داره اونابایدایران روبسازندبایدفکری به حال اوناکرد
ناشناس
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۸
سینمای ایران فقط به دست ایرانی غیرتمند عزتمند وطن پرست پیشرفت می کند نه کسانی که سرو دمشان برای بیگانه می جنبد.
ناشناس
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۸
فقط برای گرفتن ویزا و بلیت امریکا باید یه چیزی حدود 100 میلیون تومان خرج کنید حالا اضافه کنید هزینه اقامت در اونجا با نرخ تبدیل ارز به علاوه اینکه برای دریافت ویزا پرینت حساب بانکی میخوان که باید پر از پول باشه. من پراید اجاره کردم که با اسنپ کار کنم با لیسانس دانشگاه ملی روزانه و حدودا ماهی 400 هزار تومان درآمد خالص دارم!
ناشناس
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
اینها رو بندازین بیرون از ایران و سینما
ناشناس
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
پیشنهاد میکنم یارانه این افراد قطع شود
نازنین
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
بقول سعدی علیه الرحمه خرعیسی گرش به مکه برند چون بیایدهنوزخرباشد
نظرات شما