رویداد۲۴ مازیار وکیلی: مسعود فراستی حتی زمانهایی هم که برنامه هفت روی آنتن نمیرود هم خبرساز است. فرقی نمیکند کجا، در چه شبکهای و درباره چه موضوعی؛ هرجا فراستی باشد حاشیه هم هست. مثل برنامه «من و شما» از شبکه تلویزیونی شما که میتوانست یک برنامه معمولی مثل دهها برنامه معمولی دیگر باشد اما بدل شد به یک برنامه جنجالی که ستارهاش نه مجری برنامه که مسعود فراستی بود.
نقدهای تند و تیز فراستی و موضعگیریهای گاه و بیگاهش او را به خبرسازترین منتقد ایرانی بدل کرده است. فراستی، تنها تصوری است که مردم از منتقد فیلم دارند. در تمام این سالها (چه قبل و چه بعد از برنامه هفت) منتقدان زیادی به صدا و سیما آمدهاند و در شبکههای مختلف به نقد و بررسی آثار سینمایی پرداختهاند، اما هیچکدام فراستی نشدند.
مسعود فراستی به لطف برنامه هفت و آنتن زندهای که هر جمعه شب در اختیارش بود توانست یگانه منتقدی باشد که تصویر و رفتارش در ذهن مخاطبان تلویزیون ثبت میشود. خیلیها این تداوم و این حضور متوالی را حاصل رانت فراستی در صدا و سیما میدانند و فراستی را منتقد حکومتی میدانند.
فراستی در مصاحبه با مشرق جواب منتقدانش را اینگونه داده است: «اگر حکومتی بودن به معنی دفاع ملی است، بله من حکومتی هستم. اگر حکومتی بودن به معنی دفاع از مصالح و منافع ارضی و ملی است، بله من حکومتی هستم. اگر حکومتی بودن یعنی جیرهخوار دولتی بودن و انتقاد نکردن است، آنها حکومتی هستند و من نیستم. من که به هر دولتی انتقاد دارم. به تمام دولتهای بعد از انقلاب سر مسئله سینما انتقاد میکنم و کارهایشان را قبول ندارم. شما که با این نگاه دولتی سازگارید. نانتان در آن است. کدام بیشتر حکومتی هستیم؟ هر دو. شما بیشترید.»
مدتی بود از فراستی خبری نبود. از جملههای طوفانی و نقدهای دردسازش خبری نبود. شایعه شده بود که در سری جدید هفت هم هست و قرار است دوباره با افخمی در ایام جشنواره به تلویزیون برگردد. اما فراستی این بار برای تیتر یک شدن صبر نکرد تا هفت شروع شود. برنامه من و شما با حضور فراستی جنجالی شد. جنجالی که این بار مسعود فراستی نقش چندانی در آن نداشت. مجری برنامه با توهین به فراستی کاری کرد که این منتقد سینمای ایران بار دیگر در صدر اخبار قرار بگیرد.
اما مسعود فراستی کیست؟ فراستی در سال ۱۳۳۰ به دنیا آمد. در دبستان تشویق و دبیرستان اندیشه در رشته ریاضی تحصیل کرد. از سال آخر دبیرستان برای دو سال برای شرکتی کار مترجمی کرد. در نوزده سالگی در امتحان اعزام دانشجو قبول شد و به ایتالیا رفت.
در بولونیا فلسفه و نمایش خواند و بعد به پاریس رفت تا در آنجا هنرهای تجسمی بخواند. بعد به دانشگاه پاریس هشت (ونسان) رفت و جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی خواند و لیسانس خود را با تزی درباره سرمایه داری در جهان سوم گرفت.
به گزارش رویداد۲۴ فراستی اسفند ۱۳۵۷ به ایران آمد. مدتی زندان بود. چپ بود و عضو حزب رنجبران که یکی از احزاب انشعابی از حزب توده است. خودش میگوید در زندان مطالعه بسیار زیادی کرده و همین مطالعهها هم باعث شده هم به اسلام و هم به انقلاب اسلامی اعتقاد پیدا کند.
سه سال و نیم زیر حکم اعدام بوده و در این مدت به گفته خودش تمام کتابهای اسلامی حتی کتاب سنگینی مثل تفسیر المیزان را خوانده و همین مطالعات عمیق باعث شده دچار دگرگونی فکری شود.
فراستی بعد از آزادی از زندان، مدتی فرانسه درس داد و در سال ۱۳۶۶ به مجله سوره رفت. کنار آوینی قرار گرفت و جریانی مخالف مدیران سینمایی کشور را شکل دادند؛ جریانی که طرفدار سینمای عامهپسند و سرگرمکننده بود و چندان به معناگرایی که مدیران آن زمان سینما به دنبالش بودند اعتقادی نداشت. این جنجال بین حلقه آوینی و مدیران وقت سینما ادامه پیدا کرد و بعدها به جنجال هیچکاکیها و تارکوفسکیها معروف شد. یک طرف آوینی، فراستی و افخمی حضور داشتند و طرف دیگر بابک احمدی و صفی یزدانیان و دیگران.
جدالی که در ظاهر در سطح سینما شکل گرفته بود، اما بالاتر از سینما به جریان دو طیف فکری و فرهنگی اشاره داشت که در سالهای پس از انقلاب در ایران پا گرفتند و اینجا مصداقشان سینما شده بود. فراستی تا پیش از هفت با اینکه به شدت پُرکار بود شناخته شده نبود.
فراستی کارهای مطبوعاتی زیادی انجام داده است و مسئولیتهایی هم داشته است. فراستی عضو تحریریه مجلات سروش و سوره، سردبیری نقد سینما، دبیر هیئت تحریریه نقد سینما دوره تازه، عضو هیات داوران سینمای دفاع مقدس، عضو هیات مؤسس و رئیس دوره دوم انجمن منتقدان و سینماگران ایران، عضو هیات رییسهٔ کانون منتقدان فیلم اشاره کرد.
او همچنین تهیهکنندهٔ برنامههای گفتوگو با سینمای دفاع مقدس بود. فراستی را تا پیش از هفت با نقدهای مکتوب جنجالیاش میشناختند. با حمله به «هامون» و «نار و نی». با نوشتن نقدهای تند و تیز علیه سینماگرانی مثل کیارستمی.
فراستی همیشه تلاش کرده بگوید طرف مردم عادی است. مخاطب عام را در نظر میگیرد و بعد نقد مینویسد. هر چند نقدهای مثبتش درباره فیلمهای سینمای ایران زیاد نیست. فراستی با مواضعش همیشه مقابل جریان روشنفکری و آن چیزی که اصولگرایان سکولاریسم مینامند ایستاده است. دفاع پرشورش از فیلم گشت ارشاد، اخراجیها ۱ و روزهای زندگی شگفتانگیز است. مثل اظهارنظرش درباره دونده زمین کمال تبریزی که آن را به دیاثت فرهنگی متهم کرد. یا کلمه عجیبی که درباره مسعود کیمیایی و سینمایش به کار برد و همه را شگفتزده کرد. فراستی تا قبل از برنامه من و شما هم جنجالی بود و احتمالاً جنجالی هم باقی خواهد ماند.
به گزارش رویداد۲۴ فراستی و حرفهایش همیشه جنجالبرانگیز بوده است. بخشی از این جنجالها به محتوای اظهارنظرهای او برمیگردد و شاید بخش دیگر به میل سیریناپذیرش به دیده شدن است. حضور مداوم فراستی مقابل دوربین باعث میشود اظهاراتش برندگی سابقه را نداشته باشد، به همین خاطر است که مجری یک برنامه هم به خودش اجازه میدهد به فراستی حمله کند اما واقعیت ماجرا این است که بخشی از حرمتشکنی مجری برنامه من و شما هم به خود فراستی مربوط میشود. لازم نیست فراستی همه جا حضور داشته باشد و درباره همه چیز حرف بزند. اما او این کار را میکند و همین مسئله هم باعث میشود خودش و نقدهایش بدل شوند به کاریکاتور. کاریکاتوری که در خنده بازار در طنز رفتار او گفته شد «عرض سلام و مخالفت دارم!» کاریکاتوری که مجری برنامه تلویزیونی زیر متوسط به آن حمله کند. شاید بهتر است فراستی مدتی نباشد و فقط بنویسد. شاید بتواند با نوشتههایش چهره مخدوش شده خودش را بازیابی کند.