رویداد۲۴ عزتالله یوسفیانملا درباره لزوم حفظ اعتماد عمومی مردم به مسئولان کشور گفت: سطح اعتماد عمومی در زمینههای مختلف متفاوت است و نمیتوان گفت که اعتماد عمومی در همه زمینهها یکسان است. به عنوان مثال اعتماد عمومی نسبت به امنیت کشور خوب است و مردم مطمئن هستند کشور در برابر خطرات برون مرزی مصونیت دارد.
وی تاکید کرد: متاسفانه اعتماد عمومی خوبی در بخش اجتماعی وجود ندارد. اینکه چه اتفاقی در حوزه اجتماعی کشور در حال رخ دادن است و این سوال که آیا مسئولان و مدیران امور اجتماعی کشور به وظایف خود عمل میکنند یا نه مقداری ضعیف است؛ اما ضعیفترین بخش اعتماد عمومی کشور را در بخش اقتصادی داریم. در بخش اقتصادی مردم واقعا به واحدهای دولتی اقتصادی اعتماد نمیکنند، مطمئن نبوده و بدبین هستند.
این نماینده اصولگرای مجلس در پاسخ به این سوال که «کاهش اعتماد عمومی چه خطری را در دوران تحریم برای ما به دنبال خواهد داشت؟» عنوان کرد: ورشکستگی که برای بانکها پیش میآید ناشی از عدم اعتماد عمومی است. اگر اعتماد عمومی وجود داشته باشد، هیچ واحدی ورشکست نمیشود. اگر بانکهای خصوصی و دولتی دایر میشود، هیچ بانکی به اندازه گردش مالی خود سرمایهگذاری نمیکند. بانک عددی را سرمایهگذاری میکند و گردش مالی آن چندین برابر است. این مازاد گردش مالی متعلق به مردم است که سپردهگذاری میکنند. بانک سپردهها را در خزانه خود نگه نمیدارد بلکه آن را به دریافتکنندگان وام و تسهیلات داده و از آن سود میگیرد. بخشی ازسود را به سپردهگذار داده و با بخشی از آن هزینه خودش را تامین میکند حال اگر سپردهگذاران به این بانکها مراجعه نکنند، پولی به دست نمیآید و موجب ورشکستگی خواهد شد.
این عضو کمیسیون برنامه و بودجه در واکنش به این سوال که «ما جهت مقابله با تحریمها نیازمند کمک و همراهی بیشتر مردم هستیم، اما آیا با این وضعیت اقتصادی مردم از مسئولان حرفشنوی خواهند داشت یا خیر؟» یادآور شد: خیر به هیچ وجه. مردم نسبت به اکثر مسئولان کشور بدبین هستند و فکر میکنند فساد فراگیر است. مردم در ذهن خود فساد را بیش از آنچه که وجود دارد، متصور هستند.
وی در ادامه با اشاره به عمر چهل ساله انقلاب اسلامی گفت: ما پیش از انقلاب کشور و نظامی داشتیم که دستوری عمل میکرد، البته محمدرضاشاه به صورت ظاهری حرفی را علیه انگلستان یا امریکا بیان میکرد، اما اینها رد گم کردن و برای تجهیز و پاکسازی بود. در زمان شاه سیاستهای ایران عملا تابع سیاستهای امریکا بود و ایران به عنوان ژاندارم منطقه عمل میکرد و هرجا هم به نفع امریکا و اسرائیل بود وارد میشد. شاه در زمینه اقتصادی هم از اموال عمومی کارخانجاتی را خریداری کرد و همه اینها دلیلی بر آن است که پیش از این استقلال وجود نداشته است.
یوسفیانملا افزود: الان کشور واقعا استقلال سیاسی و اقتصادی دارد و این نعمتی است که این آزادگی در کشور وجود دارد. امروز هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بگوید که ما چیزی را به ایران دیکته میکنیم یا اینکه نمیتوانند بگویند که ایران تابع ما است. انقلاب اسلامی ایران دستآوردی برای ما بوده است که هزینههای بالایی هم برای آن دادهایم. شهدا و جانبازان به راه انقلاب رفتند و در این راه منافع شخصی نداشتند. الان هم چیزی دریافت نمیکنند یعنی به اندازه نیازشان هم برآورده نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: از طرف دیگر متاسفانه عافیت طلبی مدیران و مسئولان و خود را درگیر مسائل نکردن الان به شدت پروبالش را باز کرده است. عافیت طلبی خطرناک است و در دستگاهها استیلا پیدا کرده است. مردم در مسائل مالی فکر میکنند اگر رشوهای داده نشود، کاری پیش نمیرود و فکر میکنند مسئولان کشور اکثرا سواستفاده کردهاند و این بی اعتمادی متاسفانه وجود دارد.
این عضو فراکسیون ولایی مجلس با اشاره به جایگاه منکر و معروف اظهار کرد: قبلا اگر شخصی اهل فساد و رشوه و دزدی بود خیلی بدنام بود و حتی در بین خانواده خود هم جایگاهی نداشت. در گذشته رشوهبگیران را دزد خطاب میکردند یعنی درحالی که رشوهگیر با دزد فرق دارد، اما بدترین کلمه را برایش به کار میبردند.
وی با بیان اینکه متاسفانه کمکم شرایط در حال عوض شدن است، گفت: به نظر من امروزه جای معروف و منکر عوض شده است. امروزه بارها میشنویم که میگویند فلان شخص بیست سال کارمند بوده هیچچیز برای خود نگرفته و میگویند عجب آدم بدبختی است چراکه همه صاحب ماشین و خانه و سفر خارجی شدند، اما او هیچ ندارد و همچنان مستاجر است در حالی که این مستاجر بودن جای تشویق دارد. الان پاک بودن به عنوان عقب افتادگی و بی عرضگی و مفلوک بودن طرف برداشت میشود که این خیلی خطرناک است.
وی با اشاره به ظرفیتهای قانون اساسی جهت حل مشکلات کشور گفت: اصل و اساس قانون اساسی خونبهای شهیدان است و ارزش بالایی دارد. هر مدیر و مسئولی در هر رده باید به قانون اساسی اعتقاد داشته باشند و هرکس که بگوید به قانون اساسی معتقد نیست یعنی به نظام معتقد نیست. در همین قانون اساسی آمده که هر ۱۰ سال یکبار تجدید نظر شود و گفته هرجا که دیدید باید اصلاح شود این کار صورت پذیرد و خود قانون اساسی بازنگری را اجازه داده است. زمان حضرت امام بعد از ۱۰ سال در سال ۶۷ بازنگری شد الان هم نیاز است که واقعا بعضی جاها بازنگری شود و این امید هم هست، ولی این نباید باعث سواستفاده بعضی شود که با شعار ورود به بازنگری مقاصد خود علیه نظام را اعمال کنند.