رویداد۲۴ در نامه فواد صادقی و سیدعمار کلانتری مدیرمسئول و سردبیر سایت بازتاب سابق، که حدود یک ماه قبل ارسال شده، آمده است:
با اهدا سلام
احتراما با توجه به شرایط خطیر کشور و نقش تاثیرگذار جنابعالی، لازم دیدیم نکات ذیل را جهت استحضار عرض نماییم:
یک.
افکارعمومی، شما را رهبر اصلاحات میشناسند و فراتر از تواضع، از شما انتظار مسئولیتپذیری نسبت به عملکرد اصلاحطلبان دارند. اصلاح طلبانی که با «تکرار» وارد حاکمیت شدهاند و در مجلس، شورای شهر و سایر بخشهای حاکمیتی مسئولیت گرفتهاند، با حمایت جنابعالی، میزان آرای اکثر آنها دهها و حتی یکصد برابر شرایط طبیعی شده است.
استدلالهایی نظیر اینکه این افراد مسئول عملکرد خویش هستند و جنابعالی نباید در برابر عملکرد آنها پاسخگو باشید، از نظر افکارعمومی مسموع نیست، بخصوص همانگونه که اصلاحطلبان، دیگران را پاسخگوی عملکرد منصوبین خود میدانند، افکارعمومی، نیز جنابعالی را مسئول کلان عملکرد افراد ناشناختهای میدانند که بواسطه «تکرار»، موفق به کسب رأی شدند.
دو.
عملکرد اصلاحطلبان، در دولت، مجلس و شورای شهر، برای افکارعمومی قابل قبول نبوده است؛ حمایت فراکسیون امید از چهرههای متهم به ناکارآمدی و فساد در مجلس چه توجیهی دارد؟
تنها نهادی که یکپارچه در اختیار اصلاح طلبان بوده است شورای شهر است و عملکرد احزاب اصلاحطلب در دو فرایند انتخاب شهردار تهران در سال جاری، نیز نه تنها در قاموس اصلاحطلبی بلکه از هر منظری شگفتانگیز و غیرقابل قبول به نظر میرسد.
اینکه احزاب رسمی اصلاحطلب برای حذف کاندیداهای رقیب از گزینههای بدلی (فیک) استفاده کنند و یک بار در مورد انتخاب آقای افشانی با گزینه بدلی، کاندیدای رقیب را حذف کند و این بار نیز حزب اکثریت، رسما اعلام کند که با سه گزینه، که قاعدتا یکی اصلی و دو گزینه دیگر بدلی است، رقبا را حذف و انتخابات را مهندسی میکند، تا چهره مورد حمایت اکثریت مردم حذف شود. در کدام کشور دموکراتیک، احزاب، بصورت شفاف از یک گزینه حمایت نمیکنند؟
سه.
نسبت میان شعارها و آرمانهای اصلاحطلبانه با عملکرد اصلاحطلبان، اگر نگوییم نامرئی، دستکم بسیار کمرنگ شده است، شایستهسالاری، مبارزه با فساد، سلامت و پاکدستی که شعار اصلاحطلبان در دهه اخیر بوده است را در کجای عملکرد فهرست امید باید جستوجو کرد؟
با اطلاع عرض میکنیم تعداد اعضای پاکدست و سلامت شورای چهارم از شورای پنجم کمتر نیست و شایستهسالاری در انتصابات یکسال اخیر شهرداری تهران نسبت به دوره گذشته افزایش نیافته است. البته اینان فعلا از عدم برخورد با خود، توسط نهادهای نظارتی سرخوش هستند، اما تجربه نشان داده است که تحمل ناظران، موقتی و بخاطر ویترین شدن چهرههای ناسالم و غیرشایسته بعنوان در اصلاحات و ریزش بدنه اجتماعی اصلاحطلبان است و در زمان لازم آنها نیز همانند شهردار اسبق تهران، مورد تخریب قرار میگیرند و چه زمانی مناسبتر از یکسال پیش رو و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی؟
چهار.
هزینه مستمر از سرمایه اجتماعی جنابعالی نیز یکی از خسارتهای غیرقابل جبران است. بسیاری از تودههای مردم نه به خاطر مسایل سیاسی بلکه فقط به دلیل اعتماد به جنابعالی به پای صندوقهای رای رفتند براساس نظرسنجیهای علمی و قابل ارائه، اکنون پشیمانند، برخی از نزدیکان تان، نباید جایگاه جنابعالی را از یکی از سرمایههای ملی و رهبری اصلاح طلبان به پدرمعنوی یک حزب تنزل دهند.
دلخوش داشتن به «تکرار» و اعمال نفوذ و مهندسی لیست در انتخابات مجلس و شورای آینده از سوی گروهی که همین کار را در انتخابات گذشته انجام دادند، رؤیایی بدون تعبیر خواهد بود. اگر جنابعالی نیز همانند گذشته به دلیل حجب و خلق و خوی نرم، انعطاف و پایبندی به خردجمعی، به سازوکار معیوب فعلی و اعمال نفوذ حلقهها و احزاب منفعتطلب و استمرارطلب تن بدهید، تنها سرمایه اجتماعی خود را که در این شرایط داخلی و بینالمللی، سرمایه ملی محسوب میشود، به مخاطره انداخته و بعید است با موج فزاینده نارضایتی عمومی در بدنه اجتماعی، نتیجه مشابه دو انتخابات گذشته حاصل آید؛ لذا جهت استفاده از فضای کنونی، که شاید آخرین فرصت اصلاحطلبان باشد، دو پیشنهاد را خدمت شما عرض میکنیم:
الف- تشکیل یک هیأت نظارت متشکل از چهرههای موجه و معتبر خارج از دایره بسته کنونی از سوی جنابعالی برای بررسی مداوم سلامت اعضای لیست امید و چهرههای اصلاحطلب دارای مسئولیت در حاکمیت. این هیأت میتواند هم اتهامات ساختگی و بیاساس مطرح شده جهت تخریب را بررسی و آنها را بیاعتبار اعلام و هم موارد واقعی رانتخواری و سوءاستفاده شخصی، ژنی، قومی و گروهی ارائه شده از سوی رسانهها و افکارعمومی را رسیدگی و به فرد خاطی تذکر داده و دستکم از استمرار حضور چنین اشخاصی در لیستها و مسئولیتهای منتسب به اصلاحطلبان جلوگیری کند.
ب- ایجاد سازوکاری دموکراتیک، شفاف و فراگیر جهت سیستم نمایندگی اصلاحطلبان برخاسته از بدنه اجتماعی، جامعه مدنی و حوزه نخبگانی، به جای شورای سیاستگذاری معیوب، منفعل و بیاعتبار فعلی که تنها کارکرد واقعی آن انتصاب اعضای این شورا در لیستها بود؛ انتقادی که بارها از سوی اصلاحطلبان به عنوان شبهه «دور» به نهادهای حاکمیتی وارد شده بود. این سازوکار در عصر فعلی و با استفاده از فناوری و شبکههای رایانهای بسهولت در دسترس است.
همانگونه که واقف هستید این وجیزه از سر ارادت و علاقه قلبی به جنابعالی و نگرانی در مورد آینده نگاشته شده و در صورت صلاحدید مستندات و جزییات آن قابل ارائه خواهد بود، در خاتمه عافیت و توفیقات الهی را برای شما آرزومندیم.
سید عمار کلانتری
فؤاد صادقی
۲۱ آبان ۱۳۹۷