رویداد۲۴ محمود جامساز، اقتصاددان، اما معتقد است باید ریشه بسیاری از مشکلات را در داخل کشور و در قالب سیاستهای اجرایی جستجو کرد هر چند برجام در دورهای توانسته است راه تنفس اقتصاد ایران را باز کند، اما بحران اقتصاد ایران را باید در داخل ایران برطرف کرد.. وی با حضور در کافه خبر به سئوالاتی در خصوص شرایط کنونی، چشم انداز پیش رو و راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی ارائه داد. مشروح مصاحبه با وی در پی میآید.
وضعیت این روزهای اقتصاد را چگونه میبینید؟ وقتی از اقتصاد صحبت میکنیم نمیتوانیم به مساله سیاست بیتوجه باشیم چرا که بیش از ضرورت، اقتصاد ایران زیر سایه سیاست قرار دارد. در ابتدا باید توضیح داد؛ اعمال روشهای دیپلماتیک نامطلوب مخصوصا در دورههای ریاست جمهوری نهم و دهم سبب تصویب قطعنامه و تحریم ایران شد و متاسفانه در آن دوران دولت ایران تلاشی برای تلطیف سیاست خارجی خود نکرد و این مساله سبب فراهم شدن بستر تحریمها و صدور حداقل ۶قطعنامه علیه کشورمان شد.
با آغاز دولت یازدهم، دولتمردان برای حل مساله انرژی هسته ای، با اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی وارد گفتگو شدند و شرایط به گونهای پیش رفت که بعدها نیز آمریکا به این گفتگوها پیوست و گروه ۱+۵ تشکیل شد و پس از ۲سال مذاکرات نفسگیر بالاخره طرفین، به توافق برجام یعنی برنامه جامع اقدام مشترک دست یافتند و بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، تمام تحریمهای پیشین اعمال شده از سئی شورای امنیت لغو شد. توافق برجام در واقع راه تنفس اقتصاد ایران را فراهم کرد.
این توافق در حالی صورت گرفت که در سالهای گذشته، مخالفان داخلی و خارجی بسیاری داشت به طوری که ترامپ در همان دوران کاندیداتوری خود این مساله را؛ یعنی برجام را به عنوان یک توافق بد مطرح کرد و یکی ازقولهای او به رای دهندگان این بود که به محض رسیدن به ریاست جمهوری این توافق بد را لغو خواهد کرد. همین طور هم شد و در اردیبهشت ماه ۹۷ بود که ترامپ از برجام خارج شد و قبل از آن نیز با اقدامات خود موجب تضعیف برجام شده بود.
برجام عملا از تاثیر افتاده بود تا اینکه در ۱۸اردیبهشت به طور کامل از برجام خارج شد و این تصمیم علیرغم مذاکراتی که "خانم مرکل" و "آقای مکرون" و "خانم ترزا می" با او درباره حفظ برجام داشتند از سوی ترامپ اتخاذ شد.
با این حال به نظرتان اروپا به حمایت از ایران و برجام ادامه میدهد؟ اروپا برای حفظ پرستیژ خود تصمیم گرفته در مقابل آمریکا بایستد و از برجام حمایت کند، اما در این مدت زمان اروپا قادر نبوده کار اساسی در این مورد انجام دهد.
بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی از ایران خارج شده اند و کسانی که پس از برجام در معیت هیاتهای سیاسی به ایران آمده و تفاهمنامه اقتصادی امضا کرده بودند، منصرف شده و هیچ یک از این موارد به قرارداد منجر نشد. همچنین بانکهای بسیاری قبل از اینکه تحریمهای ۱۳ آبان شروع شود در روابط با ایران تجدیدنظر کرده بودند.
تاثیر وضعیت فعلی برجام و همچنین اعمال مجدد تحریمها بر جامعه چگونه بوده است؟ دور نخست تحریمها که دوم مرداد۹۷ شروع شد؛ تاثیر عمیقی بر سطح انتظارات مردم گذاشت.
البته کمی قبل از این ماجرا دولت نرخ سود بانکی را کاهش داده بود و در مقابل تبلیغات فراوانی در رسانههای شنیداری و دیداری و گفتاری و … علیه این مساله انجام و مطرح شد که ارزش پول کسانی که سپردهگذاری کرده اند با کاهش بهره رو به تنزل میگذارد؛ بنابراین به طور غیر مستقیم مردم تشویق شدند پولهای خود را از بانکها خارج کنند و، چون جایگزینی برای سرمایه گذاری وجود نداشت، هجوم به سمت بازار ارز و طلا اتفاق افتاد. در سایه این هجوم، نوسانات نرخ ارز اتفاق افتاد و البته دولت نیز نتوانست در ابتدا اقدام فوری برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز انجام دهد.
اما در مورد تحریمها نباید فراموش کنیم که اثرات اعمال تحریمها فوری نیست و پس از مدت کوتاهی ظاهر میشود. دولت در زمانی که دلار به ۱۹ تا ۲۰ هزار تومان رسید، وارد عرصه شد و ناگهان قیمتها تا ۱۳ هزار تومان ریزش کرد، پس از تحریمهای ۱۳آبان دولت موفق به کنترل نرخ شد و دلار به ۱۳ هزار و حالا به حدود ۱۰ هزار تومان نیز تنزل کرد. البته این سووال پیش میآید که تا چه زمانی این روند ادامه خواهد یافت؛ که به اعتقاد بنده تا زمانی که دولت بتواند ارز وارد کشور کند. البته نباید فراموش کرد که ورود ارز مانند سابق ساده نیست.
آیا میتوان امیدی به دور زدن تحریمها داشت؟ برای کنترل بازار ارز نیازمند ورود دلار به کشور هستیم که ارز یا از طریق فروش نفت و گاز به دست میآید و یا از صادرات غیرنفتی است و یا از طریق گردشگری تامین میشود و یا از طریق فروش خدمات فنی و مهندسی است که تمام راهها بسته شده و اگر هم شرکای تجاری ما که در خلال تحریمها با ما کار میکردند مانند هند، چین، افغانستان، عراق و امارات متحده اکنون در معذوریتهای بسیار شدیدی قرار گرفته اند و حتی کشورهایی مانند عراق علیرغم سفر برهم صالح، رییس جمهور عراق به ایران و صحبت با روحانی برای حفظ منافع ملی خود مجبور شدند برای واردات نفت ایران از آمریکا مهلت و معافیت بگیرند.
ما حتی به کشورهایی که در دوره قبلی و برجام با آنها روابط تجاری داشتیم نمیتوانیم صد در صد اعتماد داشته باشیم. اروپا به عنوان یک شریک تجاری سنتی، هنوز نتوانسته واقعا کاری کند و در مقابل سازوکاری که پیشنهاد کرده بود برای دور زدن تحریمهای آمریکا و سوئیفت از ایران درخواست کرد که به FATF بپیوندد که ۴کنوانسیون الحاقیه به عنوان لوایح چهارگانه دارد که شامل: * مقابله با تامین مالی تروریسم است (سی اف تی) * پالرمو و یا مبارزه با جرایم سازمان یافته است * مبارزه با تروریسم * مبارزه با پولشویی است.این چهار کنوانسیون در داخل با مخالفتهای زیادی مواجه شد و گفتند مخالف موازین قانونی و ملی است، ولی اروپاییها در مقابل گفته اند که تمام اتحادیه به این کنوانسیونها پیوسته اند و تمام شرکای تجاری نیز باید به آن بپیوندند که حسابها شفاف باشد و بدانیم چگونه با آنها کار میکنیم؛ که اخیرا موارد این لوایح و … در ایران رد شده و هنوز منتظر اصلاح و تایید است.
کمکهایی که قرار است در جهت تقویت و حفظ برجام صورت گیرد منوط به تصویب FATF است، مقداری طولانی خواهد شد. در مذاکراتی که دکتر ظریف با خانم موگرینی داشت، قرار شده صندوقی دراتحادیه اروپا با ۲۷ عضو تاسیس شود و در یکی از کشورها مستقر شود و هرچقدر نفت ایران فروخته شد، وجوه حاصل به این صندوق واریز شود و در مقابل هرکالایی که کشورهای اروپایی به ایران فروختند، مبالغ از این صندوق پرداخت شود. تاکنون کشوری حاضر نشده میزبانی تاسیس این صندوق را برعهده گیرد. البته ظاهرا فرانسه و آلمان ممکن است پذیرای این صندوق شوند.
هنوز پاسخ دقیق سئوالم را نگرفته ام. به نظر شما در این موضوع میتوان به اروپا امید داشت؟مساله مهم این است که اروپا تا کجا میخواهد در برابر آمریکا هزینه کرده و برجام را حفظ کند. حجم تجارت اروپا و آمریکا بسیار بالاست و ممکن است اروپا سرانجام به جایی برسد که نتواند اقدامی برای حفظ برجام و رابطه با ایران انجام دهد.
هرچند نباید فراموش کرد که اروپا برای حفظ پرستیژ خود لازم میداند برجام را حفظ کند، زیرا سندی است که ۱+۵ آن را امضا کرده و آمریکا از آن خارج شده است. اروپا خود را مستقل از آمریکا میداند و اینجاست که تلاش دارد این استقلال را حفظ کند. اما موضوع اروپا نیست. ما باید حل مشکل را از درون آغاز کنیم. بحران اصلی باید در اخل کشور پیگیری شود. تکیه بر تواناییهای داخلی و حل معضلات اقتصادی.
به این ترتیب حتی در شرایط تحریم میتوان با تکیه بر تواناییهای داخلی راهی برای از سرگیری مراودات اقتصادی و عادی سازی شرایط داشت؟منظور از عادی سازی طبیعتا باید تعریف شود. منظور این است ما در عین تحریم میتوانیم اقتصاد را به درستی اداره کنیم. باید مشکل با شفاف سازی بنیانهای اقتصادی حل شود. باید دید چه کسانی در نابسامانی اقتصاد ثروتهای انباشته به دست میآورند؛ چه کسانی مخالف پولشویی هستند. دکتر ظریف به کسانی که با پولشویی مخالف هستند، اشاره کرد که بیش از ۳۰هزار میلیارد تومان سود کرده اند و همین باعث شد تا عده زیادی مخالف در مجلس تقاضای استیضاح او را کنند و از آن سو رییس قوه قضاییه نیز خواهان ادله و مدارک شده است.
از سوی دیگر آقای روحانی برای حمایت از دکتر ظریف گفته است وقتی ۱۴ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان قاچاق وارد مملکت میشود، نمونه پولشویی است. این چندگانگی قدرت در ایران یکی از ابزارهای نا اطمینانی و بی ثباتی اقتصاد کشور است و چه ایرادی دارد اقتصاد ما مانند دیگر کشورها شفاف باشد؟ این شفافیت اقتصاد کمک میکند تا سرمایه گذاران خارجی راحتتر به ایران بیایند، زیرا ریسک کم میشود، زیرا میدانند هر زمان که خواستند میتوانند پول خود را بردارند؛ بنابراین اینکه چرا این چنین مخالفت سختی نسبت به امضای FATF وجود دارد یعنی برخی میخواهند شفافیت در تراکنش مالی در ایران نباشد و خود این خواسته یک علامت سئوال بزرگ است. این مساله اروپا را در کمکها و حمایتها برای حفظ برجام متزلزل میکند. این موضوع به اعتقاد بنده باید یک روز حل شود. ایران باید دیپلماسیای اتخاذ کند که بتواند دوستانی را در سطح جهان برای خود دست و پا کند که به هر حال در تجارت خارجی یار و یاور ایران باشند.