رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: شروط ضمن عقد چندسالی است که در زمان عقد و در میان خانوادهها بیشتر باب شده و عموما زمان خواستگاری درباره تمامی شروط و خواستههایی که دختر و خانواده او دارند صحبت میشود. از حق تحصیل و کار و طلاق گرفته تا حق خروج از کشور و حق تعیین نوع پوشش و حق حضانت فرزند.
معمولا دختران در شرایط فعلی آنقدر شاهد تبعیض و نابرابری هستند که سعی میکنند از این شروط به عنوان چشتوانهای برای آینده استفاده کنند؛ پشتوانههایی که به گفته بسیاری از فعالان اجتماعی نمیتواند تاثیر چندانی در زندگی زوجین داشته باشد.
حقوق طبیعی زنان باید به قانون تبدیل شود
امیرمحمود حریرچی آسیب شناس اجتماعی و استاد دانشگاه در گفتوگو با رویداد۲۴، با اشاره به برخی از شروط ضمن عقد مانند اشتغال به کار که از سوی دختران و خانوادههایشان گذاشته میشود، گفت: ما یک مسئلهای را داریم تحت عنوان حقوق شهروندی! این حقوق باید تبدیل به قانون شود و در پی آن تکالیفی را هم ایجاد کند. نمیتوان حق طبیعی یک فرد که زحمت کشیده و درس خوانده را نادیده گرفت.
حریرچی با تاکید بر اینکه در هیچ کجای دنیا حق طبیعی انسانها به عنوان شروط مطرح نمیشود، تصریح کرد: این شروط همانند مهریه است که در قدیم میگفتند مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته! پس این همه جوان زندانی شده که به دلیل مهریه مجبور به تحمل حبس میشوند، چیست؟ در محضر و زمان عقد شاهد هستیم که همه درگیر این موضوع هستند که چه شروطی از سوی عروس و خانواده او گذاشته میشود! حتی بعضا دیده شده که به دلیل عدم موافقت خانواده داماد و شخص داماد با شروطی که حق طبیعی و قانونی عروس است، مراسم را کنسل کردهاند. حق تحصیل، حق کار، حق خروج از کشور و ... از جمله حقوق طبیعی هر انسانی است که باید جنبه عمومی داشته باشد نه اینکه به صورت شرط گذاشته شود.
مردان حتی اگر شروط ضمن عقد را قبول کنند بعد از ازدواج زن را اذیت میکنند
این آسیب شناس اجتماعی ادامه میدهد: معمولا آقایان حتی اگر این شروط را هم قبول کنند، بعد از ازدواج شرایط سختی را برای زن ایجاد میکنند. به طور مثال اگر زن کار میکند مرد برای اینکه مانع از کار کردن او شود، میگوید من به تو مشکوک هستم. اگر ما حقوقی را برای زنانمان در جامعه قائل نباشیم آنها را به سمت گذاشتن شروط سوق میدهیم.
حریرچی با بیاتن اینکه حقوق طبیعی باید در کشورمان قانون شود، گفته اگر این شروط و مهریههای بالا موثر بود که تا این حد آمار طلاق بالا نمیرفت. شغل دختر خانمها مخصوص به زمان فعلی نیست و همواره وجود داشته است، اما موثر نیست. به طور مثال شغل عروس خبرنگار است و در هنگام عقد ذکر میکنند که دختر خانم خبرنگار است بعد از ازدواج مرد میگوید تو اجازه نداری ماموریت بروی، اجازه نداری در مراسم مختلفی که مربوط به شغلت است شرکت داشته باشی و ... به همین راحتی میتواند زن را اذیت و از کار کردن محروم کند. ما یک قانون کلی داریم متاسفانه به نام «شرعی» که زن باید تمکین کند. در قانون زن باید تمکین کند و در قبالش هم مرد باید نفقه پرداخت کند. به نظرم ازدواجهای ما جنبه معاملاتی به خود گرفته است.
حریرچی با اشاره به اینکه ممکن است زن شغلش را تغییر دهد و مرد به همین دلیل بخواهد او را از کار کردن منع کند، تصریح کرد: صرف ذکر اینکه زن شاغل است، هیچ تاثیری ندارد. مرد میتواند به بهانههای مختلفی مانند اینکه من اصلا از محیط کاری همسرم رضایت ندارم و... از حق طبیعی زن خودداری کند.
او گفته مرد اگر بخواهد زن را اذیت کند، هر میزان مهریه و هر شروطی هم که باشد تحت هیچ شرایطی نمیتواند بازدارنده و موثر باشد. اکنون ۱۵ درصد از زنان فقط در چرخه اقتصادی کشور تاثیر دارند.
حریرچی میگوید: در دانشگاه که تدریس میکنم برخی از پسران میگفتند این دختران درس میخوانند و بعد میروند شغلهایی که برای ما است را تصاحب میکنند! این در حالی است که دختران در کنار تحصیل و همه محدودیتها، فعالانه کار میکنند حتی با حقوقهای بسیار پایین، زیرا میخواهند که استقلال مالی داشته باشند.
حقوق زنان در کشور ما رعایت نمیشود
این فعال اجتماعی ادامه داد: دنیا به این نتیجه رسیده که حقوق طبیعی هر انسانی شناخته شده و تبدیل به قانون شده است، اما ما هنوز به این نرسیدهایم. حقوق زنان ایرانی در موارد بسیاری تعدی میشود. چرا قانون شهروندی را هرچه سریعتر سر و سامان نمیدهند که حقوق زنان نیز در آن تبدیل به یک قانون شود؟
حریرچی میگوید: زنان فعالترین قشر جامعه هستند، افرادی که هم در بیرون از خانه کار میکنند هم داخل خانه، با همه این حال زنان باید برای اینکه کار کنند یا نکنند باید از مرد اجازه بگیرند! قانونگذاران کشورمان به جای اینکه به اصل مطلب بپردازند، صورت مسئله را پاک میکنند. در بسیاری از قوانین ما تبعیض بسیار زیادی میان زنان و مردان وجود دارد. با توجه به شرایط کنونی ایرادی ندارد که شروط ضمن عقد گذاشته شود، اما میگویم هیچکدام از این شروط نمیتوان حمایت کافی و لازم را از زن داشته باشد.
دختر و پسر پیش از ازدواج باید به شناخت بسیار کاملی از همدیگر برسند
حریرچی در ادامه تصریح کرد: دختر و پسر اگر پیش از ازدواج از همدیگر شناخت کاملی داشته باشند و با همدیگر همدلی و همراهی داشته باشند نیازی به این شروط هم دیگر وجود ندارد. متاسفانه ما ازدواج را مانند معامله میدانیم. البته در کشورهای دیگر رابطه به این شکل است که دختر و پسر با یکدیگر دوست میشوند، با هم زندگی میکنند و بعد از آن پس از اینکه شناخت کاملی از هم پیدا کردند، وارد تعهد رسمی و حقوقی میشوند و بعد از آن هم اگر بخواهند از یکدیگر جدا شوند تمامی اموالشان میان هم تقسیم میشود.
ممنون از خبر درج شده ، بنده هم اعتقاد راسخ به حرفهای دکتر حریرچی دارم مخصوصا آنجاییکه می گوید :"همه درگیر این موضوع هستند که چه شروطی از سوی عروس و خانواده او گذاشته میشود! حتی بعضا دیده شده که به دلیل عدم موافقت خانواده داماد و شخص داماد با شروطی که حق طبیعی و قانونی عروس است، مراسم را کنسل کردهاند. حق تحصیل، حق کار، حق خروج از کشور و ... از جمله حقوق طبیعی هر انسانی است که باید جنبه عمومی داشته باشد نه اینکه به صورت شرط گذاشته شود."
باید بگم برادر من همه این حقوق محفوظ منتهی اگر زنان قصد دارند از این حقوق برخوردار شوند یا نظر طرف مقابل را جلب نمایند یا در غیر اینصورت منتظر خواستگار بعدی بمانند ویا اصلا ازدواج نکنند، در ضمن آقایان هم اگر یک دل وصد دل شیفته طرف عروس خانمند شرایط را قبول کنند ودم نزنند اگر هم شرایط رو قبول ندارند به راحتی مذاکره را ادامه نداده و با دختر خانم دیگری ازدواج نمایند.