رویداد۲۴- امروز همین افرادی که در خیابانها با حجابهای متفاوت و به قول برخی بد حاضر میشوند، همانهایی هستند که در دوران اول و دوم ابتدایی حجاب را بر سرشان کردیم و برایشان سرود خواندیم و کلاس قرآن گذاشتیم.
حجتالاسلام و المسلمین مرتضی مداح، از دلسوزان حقیقی فرهنگ ایران اسلامی است که در رویه کاری وی این دغدغه به روشنی به چشم میخورد. وی معتقد است که برخوردهای نامناسب در دورههای مختلف سبب بروز مشکلات امروزی کشور است. دورانی مسئول عقیدتی - سیاسیهای ارتش بوده و زمانی نیز او را گزینه ریاست بر سازمان اوقاف معرفی کردند ولی امروز تنها منبرهای مساجد را به ریاست بر سازمانهای عقیدتی-سیاسی، اوقاف و غیره ترجیح داده است و ذکات علم خود را میپردازد. گفتوگو با این استاد حوزه را در زیر پیمیگیریم:
دلیل ارتباط خوب نهاد عقیدتی-سیاسی نسبت به بخش نظامی کارکنان ارتش اعم از وظیفه و رسمی چیست؟
ارتباط ما با کارکنان فرهنگی است و به نوعی این عزیزان نهاد عقیدتی-سیاسی را پشتیبان خود میدانند.ن گاه روحانیون در ارتش به همه نیروها، فرهنگی است. همه این عزیزان فرزندان همین آب و خاک هستند و به ویژه جوانانی که دوران وظیفه خود را سپری میکنند و سپس وارد بازار کار میشوند، باید با روحیه مثبت و شادابی از این عرصه عبور کنند. بنابراین جوانان باید در این بازه زمانی که منزلگاهی از زندگی محسوب میشود، به شکل مطلوبی دورههای تعلیم و تربیت را پشتسر بگذارند.
اقامه نماز در پادگانها از وظایف سازمان عقیدتی-سیاسی است. سربازان ، با میل به نمازخانهها میآیند یا به اجباری که در خدمت وجود دارد؟
نظام برای آنانی که به ارتش وارد میشوند، برنامه«سین» دارد و ما وظیفه داریم آنها را به مسائل فرهنگی اسلام جذب کنیم. در ارتش همه فعالیتها بر مبنای برنامه پیش میرود و نماز خواندن و مسجد رفتن نیز با برنامه و نظم است. البته باید توجه داشت که ما مسئولان میتوانیم در این عرصه به گونهای فعالیت کنیم که جوانان اگر اجبار و برنامهای نیز وجود نداشت، با اختیار و علاقه به مساجد بیایند. مسئولان باید به گونهای عمل کنند که جوانان بدانند همیشه هم اجبار بد نیست و گاهی مانند واکسیناسیون نیاز است. هر عمل اجباری بد نیست همان طور که هر اقدام اختیاری، خوب و مناسب نیست. همانگونه که یک خلافکار به اختیار دست به دزدی میزند و یک کودک به اجبار به مدرسه میرود.
امروزه آن طور که باید شاهد حضور چشمگیر جوانان در مساجد نیستیم. شما این معضل را چگونه ارزیابی میکنید؟
البته ما مساجدی را داریم که استقبال خوبی از آنها میشود و مشکلات نیز گاهی وجود دارد. مساجد ایران در دسترس نیست. این معضلی است که من بارها به روسای جمهوری ادوار مختلف گوشزد کردهام. کم بودن مساجد، نبود مکان مناسب برای پارک خودرو و جریمههایی که وسایل مردم در زمان نماز خواندن میشوند، برخی از مشکلات سادهای است که سبب دوری مردم از مساجد شد. مردم به خانه خدا علاقه دارند ولی این خانه باید مرتب باشد و شرایط کافی وجود داشته باشد. امروز دوران انقلاب نیست که مردم برای شنیدن سخنانی علیه رژیم وارد خانههای خدا شوند. ما باید برنامههای جدیدی داشته باشیم تا جوانان با علاقه به مساجد بیایند. امروز آن انگیزههای خاص سالهای 57 و قبل از آن نیست ولی انگیزه عبادت که هنوز وجود دارد و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم. از سوی دیگر گسترش فضای مجازی و تکنولوژی نیز مردم را به خود مشغول کرده و عاملی برای دوری از مساجد شده است. همانگونه که فضای مجازی عاملی برای آسیبزدن به فرهنگ کتابخوانی و سایر مسائل شدهاست.
این سخنان شما درست است ولی رفتار ائمه جماعت، بیشترین نقش را در حضور مردم دارد!
بله، نکته دیگر این است که ائمه جماعت باید خلاق و خوش خلق باشند تا مردم را به مساجد ترغیب کنند ولی این موضوع علت تامه نیست. عوامل فراوانی برای استقبال از یک مسجد وجود دارد. ائمه جماعت باید خوش برخورد بوده و وقت مردم را در زمان نماز جماعت نگیرد تا از مساجد استقبال شود و باید حضور آنها همراه با وقت کافی باشد و مطالب تازه و جدید را در مساجد دنبال کنند.
به نظر شما مقوله فرهنگ تا چه حد در این مسئله تاثیرگذار است؟
فرهنگ ما امروز با مشکلات فراوانی روبهروست. از فرهنگ ترافیک و مصرف گرفته تا سایر حوزهها! دورانی نان و نمک هم برای مردم جایگاه و ارزش داشت ولی امروز در فرهنگ عمومی چنین نیست. به اعتقاد من همه باید در فرهنگ عمومی و حتی در دین و دیانت نقش داشته باشند و تذکر دهند. نباید این گونه باشد که همگان فقط انتظار ارشاد از جانب روحانیت را داشته باشند. متاسفانه امروزه اعتراض میکنند که چرا در ورزشگاههای ما اخلاق و ادب رعایت نمیشود. این در حالی است که در کل جامعه این گونه است و دلیل این که در ورزشگاهها به چشم میآید، جمع شدن افراد و ارایه یکجای این بیاخلاقی است! آن هم از جانب عدهای که در هیجانات مسابقات بروز میکند.
مشکل اصلی به نظر شما کجاست؟
ما بعد از انقلاب هزینههای فراوانی برای فرهنگ کردیم ولی نتیجهای نگرفتیم. این همه سازمان فرهنگی داریم چرا باید مشکل وجود داشته باشد؟ فرهنگ ما دولتی شده است و باید رویه را عوض کرده و دولتها را فرهنگی کنیم. این رویکرد سبب شد تا مسئولان ردهبالای کشور در این سالهای اخیر اظهاراتی را بیان کنند و آن جایگاه خاص را زیر سوال برده و ضربه بزنند. مردم ما از فرهنگ دینی و ملی خود میتوانند بهره ببرند که تاثیر این رفتار در بیرون و گاهی درون بی تاثیر نبوده است.
تعدد سازمانهای فرهنگی عامل اصلی این بی ثمری نیست؟
در دورانی که من از مسئولان فرهنگی یکی از استانهای کشور بودم، فعالیتهای فرهنگی را که نیاز آن منطقه میدیدم انجام دادم، ولی عزیز دیگری از یک نهاد دیگر به من معترض شد که این اقدام در حیطه ما بوده است، شما نباید انجام میدادید و من در پاسخ میگفتم، فرهنگ که انحصاری و مربوط به نهادها و افراد نیست! همگان باید کار فرهنگی کنیم.
ایراد دستگاههای فرهنگی کجاست؟
بسیاری از دستگاههای فرهنگی در کشور، غیرانتفاعی است. گاهی افرادی که بیکار هستند، با توجه به نیاز شغلی و درآمدی وارد عرصه فرهنگ شدهاند و فعالیت میکنند ولی باید دید این نهادها چه هدفی را دنبال میکنند؟ آیا این هدف در راستای اعتلای فرهنگ کشور است؟ شما توجه کنید در هر مناسبتی بیانات امامخمینی(س) را چاپ و از در و دیوار آویزان کرده و اعلام میکنند، فعالیت فرهنگی کردهایم! آیا با این اقدامات فرهنگ کشور درست خواهد شد؟ یا فقط هزینهها بدون تاثیر در فرهنگ دینی ما سنگین میشود؟
نتیجه این اقدامات چه میشود؟
نتیجه این میشود که ما شاهد آن هستیم اقدامات ما اثر بلعکس داشته است و مردم که با زحمت درآمد کسب میکنند با گلایه میپرسند مسئولان چرا با پول ما این اقدامات را انجام میدهند. فرهنگ باید در رفتار مسئولان ما نمود پیدا کند؛ چرا که مردم به خوبی ناظر رفتارهای ما هستند. وقتی مسئولی با ماشین آخر سیستم از کنار مردمانی که در گرما و سرما در اتوبوس فشرده میشوند، میگذرد، چه حسی به مردم دست میدهد؟ ما به نام فرهنگ انقلاب کردیم و انتظار مردم این است که برخوردهای فرهنگی و محبت آمیزی با آنها شود و دستکمهمدردی لازم را داشتهباشیم.
چه مقدار باید هزینه شود تا این مشکلات رفع شود؟
ما با کمتر از هزینههایی که در این سالها داشتیم، میتوانستیم به نتیجه برسیم چرا که مردم ما مردم سریع الرضایی هستند ولی ما همین اندک را نیز از آنها دریغ کردیم. به نظر من اگر مسئولانی در اقدامات خود پیشینه فرهنگی داشته باشند، امور حل میشود چون ما هم از لحاظ ملی و هم دینی فرهنگ خوب و مناسبی داریم.
با ترمیم فرهنگ مشکل حجاب نیز حل خواهد شد؟
حجاب از زیباییهای دین ماست. پروردگار عالم، دختران را از 9 سالگی موظف به تکلیف کرده است ولی به چه دلیل از 6 سالگی در مدرسهها چادر و مقنعه بر سر دخترانمان میکنیم؟ در روز اول ابتدایی مقنعهای را تا زانو بر سر کودکان میکنند و این باعث بددلی آن خردسال میشود. ما گاهی اقداماتی را انجام دادیم که افراد از حجاب بدشان بیاید. چه اشکالی دارد که دخترانمان در اول ابتدایی بدون روسری به مدرسه بروند و در دوم ابتدایی با یک روسری گلدار حاضر شوند و از سوم ابتدایی که به تکلیف نزدیک میشوند، با روسری و نه با یک مقنعه بلکه روسری که حجاب کامل به حساب میآید،به تحصیل ادامه دهند؟
این پیشنهاد را به مسئولان ارایه دادهاید؟
من به برخی از وزرای آموزشو پرورش این پیشنهاد را ارایه کردم ولی آنها در جواب گفتند، این موضوع از وظایف ما نیست. نمیدانم چرا باید در برابر این حرف منطقی ایستادگی شود. چرا ما این مقنعه را با زور به مردم اجبار میکنیم تا نتیجه و بازخورد این را امروز در خیابانها مشاهدهکنیم؟ امروز همین افرادی که در خیابانها با حجابهای متفاوت و به قول برخی بد حاضر میشوند، همانهایی هستند که در دوران اول و دوم ابتدایی حجاب را بر سرشان کردیم و برایشان سرود خواندیم و کلاس قرآن گذاشتیم. ما باید تاکتیک را عوض کنیم تا به هدف خودمان برسیم و نتیجه بگیریم.در همه عرصهها اینگونه است اگر مسیر را اشتباه رفتیم باید تغییر تاکتیک داده تا به هدف برسیم.
نظر شما در رابطه با گشت نامحسوس و محسوس ارشاد چیست؟
من 6 ماه در خیابان وزرا تجربه حضور داشتم و بارها به مسئولان گفتم که مشکل کجاست و این راه حل نیست.
ما باید در نظر بگیریم که چه کسی میخواهد چه کسی را ارشاد کند؟ این فرد ارشاد کننده کجا آموزش دیده است؟ آیا پیش یک طلبهآموزش دیده است؟ من به عنوان طلبه چه آموزشی به وی دادهام؟ چقدر فرصت آموزش برای این ارشاد کننده در نظر گرفته شده است؟ آن مامورارشاد کننده چه تقوایی دارد که خود در مواجه با منکر به مشکل برنخورد؟ این مسائل بررسی نشده است و برای همین مسائل به نتیجه نمیرسیم.
اینگ ونه رفتار آسیبهای فروانی دارد. بیشتر اوقات برخوردهایی صورت میگیرد که تاثیر طولانی مدت در زندگی مردم دارد. ما اگر با تریبون آزاد به مردم اجازه دهیم که بشنوند و ما نیز به آنها بگوییم که حجاب چه فوایدی دارد، مردم حرف ما را درک میکنند. ما اگر مسائل را برای مردم باز کنیم مردم انتخاب خوب را خواهند داشت.
توهینهایی که به برخی هموطنان برای حجابشان صورت میگیرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
نباید به بدحجابان توهین کرد. من با شعار مرگ بر بدحجاب مخالف بوده و هستم و معتقد هستم این کار نقشه دشمن بود. باید با نزدیکی دلها مشکلات را حل کرد و به جای این شعارها بنویسیم درود بر با حجاب و با دید مثبت باید نگاه کنیم. این که گفته میشود زنی که حجاب ندارد شوهرش غیرت ندارد، نیز درست نیست زیرا ما زن پیامبری را داریم که انسان خوبی نبوده است، آیا نعوذ با... مردان الهی در فرهنگ خانواده خود کوتاهی کردهاند؟
جواب تندی، تندی است ما حق نداریم عیوب مردم را بزرگ کنیم. ملت ما ملتی فرهنگی است و این که خود را از مردم بالاتر ببینیم درست نبوده و نگاه شخص مقام معظم رهبری نیز به جوانان این گونه نیست بلکه نگاه معظم له مثبت است.
برخی مدعی هستند اگر دشمن حمله کند جوانان امروز برای دفاع از کشور به جبههها نمیروند! در صورتی که این گونه نیست. همین جوانان با خاطراتی که از شهدا دارند عاشق دفاع از کشور و اسلام هستند. ولی جوانان میگویند برای ما دشمن درست نکنید، دشمن تراشی نکنید. صدام دشمن واقعی بود ولی دیگر حق نداریم کشورهای دیگر را با خودمان دشمن کنیم.
عملکرد دولت روحانی را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
نگاه دولت یازدهم به این مسائل درست است. در دولت قبل با سیاستی که حاکم بود، تنها یک چاوز به ایران میآمد و میرفت. اگر سخنی از ارتباط با دنیا مطرح میشود، به این معنا نیست که آنها پسران پیغمبر هستند ولی باید با رعایت خط قرمزهایی مانند اسرائیل روابط برقرار شود. در مورد آمریکا ولی باید بگویم که قطع ارتباط ما با این کشور موقت بود و امروز نیز مقامات میگویند شرایط را اگر درست کنند، حرفی برای بهبود روابط نداریم. باید دانست دنیا، دنیای منطق است. اگر آنها بی منطقی میکنند ما نباید بی منطقی کنیم چرا که امروزه جهان شاهد اعمال ماست و رفتار مستکبرانه ابرقدرتها نیز از نگاه مردم دنیا پوشیده نیست.
میتوانیم با کشورهای دیگر ارتباط داشته باشیم ولی اگر بی فرهنگی کنیم آنها نیز جواب میدهند و بیشتر اقدامات باید در درون و برون صورت بگیرد تا ارزش انقلاب را درک کنیم. چرا به گونه ای برخورد کنیم که مردم از دوران ستم شاهی تعریف کنند؟ در صورتی که به هیچ وجه وضعیت مناسبی بر کشور حاکم نبود و کسانی که آن دوران سیاه را درک کردهاند میدانند من چه میگویم.
انقلاب یک سری آرمان داشت،آیا به آنها رسیدیم؟
به آن حدی که میخواستیم، نرسیدیم و به موانعی برخوردیم. به طور حتم بین تصورات و تصدیق تفاوت است. ما در دوران انقلاب تجربه حکومتداری نداشتیم و برخی درآمدهای کشور را کاهش دادند! ولی با تمام این مسائل ما جز در عرصه فرهنگی در عرصههای دیگر کم توفیق نبودیم. البته حکومت برخی هزینهها را به مردم تحمیل کرده است. برای مثال چرا مخابرات با توجه به حرام بودن اسراف مردم را به استفاده زیاد از تلفن همراه تشویق میکند؟ چرا این نهادها قصد دارند از جیب مردم پول کسب کنند؟ چرا ما در عرصه سیاست که به خطر میافتیم موبایلها را قطع میکنیم ولی در عرصه فرهنگ از هر تکنولوژی بدون توجه به آثار آن بهرهمیبریم؟ چون برای ما سیاست مهمتر از فرهنگ است! هیچ فکری برای فرهنگ نمیشود و سپس در برابر این هجمههای فراوان، اقدامات منفعلانهای مانند طلبه تلگرام ایجاد میکنند! این فعالیتها خوب است ولی آیا جاذبه لازم را دارد؟
از بحثهای فرهنگی بگذریم، شما کاندیدای خبرگان رهبری بودید و انصراف دادید، دلیل این اتفاق چه بود؟
من از تهران ثبتنام کردم ولی اعلام شد که از استان سمنان در انتخابات حاضر شوم و به همین دلیل انصراف دادم زیرا آیتا... شاهچراغی استاد من بود. از سوی دیگر برای مجلس شورای اسلامی نیز به من پیشنهاد داده شد ولی من به دلیل اینکه راه را برای جوانان باز کنم، کاندیدا نشدم.
روند تائید صلاحیتهای خبرگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من یکی از راههای شناخت افراد امتحان بود ولی تنها راه نبود! راههای دیگری نیز وجود داشت ولی شورای نگهبان تنها برای برخی این راهها را استفاده کردند! باید در روند خود یک تجدیدنظر کنند. خود افرادی که در شورای نگهبان هستند اجتهادشان در چه حدی است؟ این افراد میتوانستند به گونهای برخورد کنند که تا این حد دافعه ایجاد نشود.
در موضوع کاندیداتوری سیدحسن آقای خمینی یک دغدغه برای ما پیش آمد که چرا با توجه به این که بعد از سالها یکی از خاندان امام(س) وارد عرصه خبرگان شد، این گونه با وی رفتار شد. چرا یادگار امام را رنجاندند. ایشان از برخی افراد که امروز در خبرگان هستند علمیت بیشتری دارند. ای کاش بهتر عمل میکردند تا جاذبه انقلاب مثل جاذبه خمینی(س) بالا میماند.»
منبع: روزنامه قانون