رویداد24- در بخش پتروشیمی امکان سرمایه گذاری بسیار بالاست. به گونهای که با توجه به روشن بودن پروژهها، در این بخش ظرفیت جذب هشت تا ده میلیارد دلار سرمایه در سال وجود دارد. یعنی هشتاد میلیارد دلار در ۱۰ سال که این خود رقم قابل توجهی است. بازدهی این پروژههای پتروشیمی بعضاً تا بیست و پنج درصد ارزیابی شده است. در حال حاضر در هیچ جای دنیا چنین نرخ سودی نداریم.
اتاق 1310 در ساختمان مرکزی وزارت نفت را امیرحسین زمانی نیا از چهره های نام آشنا در عرصه سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای مدیریت می کند. مدیرکل اسبق سیاسی و بین الملل وزارت امورخارجه، سفیرسابق ایران در مالزی، معاون سابق پژوهش های روابط بین الملل مرکز تحقیقات استراتژیک و عضو تیم مذاکره کننده هسته ای، حالا مدت هاست با کوله باری از تجربه های بین المللی به معاونت بین الملل وزارت نفت ایران آمده است تا این معاونت مهم تجربه هایی تازه داشته باشد.
صنعت نفت که در روزگاری نه چندان دور به دلایل فنی و سیاسی کمتر موفق به جذب سرمایه گذاری خارجی و حتی وصول مطالبات خود از شرکای خارجی اش می شد،امروز با تسلط دیدگاه کارشناسی بر بخش های مختلف آن، پرچمدار تحولات مثبت در فضای پسابرجام شده است. در گفت و گو با امیر حسین زمانی نیا از مسائل روز در خصوص وضعیت صنعت نفت در دوره پسابرجام پرسیدیم و انتقادات مطرح در زمینه برجام و عملکرد وزارت نفت را با او در میان گذاشتیم.
ابتدا اجازه بدهید از تاثیرات برجام بر صنعت نفت و صادرات این محصول استراتژیک بپرسیم. تاثیرات برجام بر صنعت نفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر مذاکرات هستهای و برجام نبود یک سال و نیم پیش صادرات نفت ایران به صفر میرسید. مذاکرات ژنو باعث شد که مسیر فروش نفت مسدود نشود و در سطح یک میلیون بشکه باقی بماند. پس از برجام صادرات نفت به بیش از دوبرابر افزایش یافته است. این یک دستاورد بزرگ برجام است. دوم اینکه تقاضا برای همکاری و سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ما به شدت افزایش یافته است. آنچنان که ما را در موقعیت انتخاب قرار داده است که با چه کسانی همکاری کنیم. مثل همین پیشنهاد بیست و پنج میلیارد دلاری کره جنوبی برای سرمایه گذاری در بخش نفت ایران که ما هم اکنون در حال بررسی آن هستیم. در همین سفر رئیس جمهور کره جنوبی ما شاهد کارکرد برجام بودیم. کره جنوبی مدعی بود نمیتواند بدهی خود به ایران را در قالب ارزهای رایج همچون دلار یا یورو به ایران بازگرداند. خوب این مشکل را مذاکره کنندگان بعد از تماس با اوفک (ادارهای در وزارت خزانه داری آمریکا) حل و فصل کردند و ما اکنون میتوانیم طلبهای خود از کره جنوبی را به صورت یورو دریافت کنیم و یا در انگلستان از زمان قبل توسط شرکت نیکو در میدان گازی روهام سرمایه گذاری داشتهایم که در چند سال اخیر بدلیل تحریمها درآمدهای طرف ایرانی به یک حساب واریز و در آنجا بلوکه میشد با اجرای برجام این مبالغ در حال بازگشت به کشور است. همچنین پس از برجام طلبهای ما از یونان، عمان، هند، کره جنوبی و سایر کشورها در حال وصول است.
در حال حاضر مبادلات بانکی میان ما با بانکهای خارجی برقرار و سیصد و پنجاه کارگزاری ایجاد شده است. البته استانداردهای بانکی ما به دلیل تحریمها عقبتر از استانداردهای بین المللی است که این مشکل نیز بزودی رفع خواهد شد. به نظر من مبادلات مالی -بانکی در حال حاضر مشکل عمده نیست. در صنعت نفت ما بیش از دو میلیارد دلار از شرکت شل طلبکار بودیم و توانستیم طلب خود را وصول کنیم. از این رومی توان گفت: تا امروز ملموس ترین دستاوردهای برجام در حوزه مهم نفت و انرژی است
درباره سفرهای دیپلماتیک که این روزها به کشورمان صورت میگیرد و یا سفرهایی که مسئولین ما به کشورهای دیگر انجام میدهند، اخباری مبنی امضای تفاهمنامه همکاری میان کشورمان و این کشورها منتشر شده. در مورد این تفاهم نامهها کمی توضیح دهید.
حاصل سفر مقامات اروپایی و دیگر کشورها به کشورمان و یا سفر مقامات کشورمان به سایر کشورها در حوزه صنعت نفت عمدتاً عقد تفاهمنامههای همکاری بوده است. قراردادهای نفتی بعضاً هزار صفحه هستند که شامل یک متن کوتاه و تعدادی پیوست در مورد مدل مالی، مدل محیط زیستی، مسائل فنی و غیره است. یادداشت تفاهم میان ما با برخی کشورها مبتنی بر مبادله اسناد بکلی محرمانه برای مطالعه طرح هاست. که این لازمه هر نوع قرارداد نفتی است.
در ماه جولای قرارداد IPC عرضه خواهد شد. هم زمان با این مسئله، تعدادی از اسناد مناقصه بین المللی نیز عرضه میشود. این اسناد حداقل برای ۲۰ تا ۲۵ پروژه بزرگ که مربوط به اکتشاف و تولید از میادین مشترک دریایی و افزایش تولید در میادین قدیمی در خشکی است، آماده و ارائه خواهد شد. اینکه ما چندین یادداشت تفاهم با شرکتهای معتبر داشته باشیم که پس از مطالعه با پیشنهادهای خوب بیایند برای ما مفید است. این یادداشتهای تفاهم در سفرهایی نظیر سفر نخست وزیر ایتالیا به تهران امضا شد. اسناد مطالعاتی به صورت محرمانه در اختیار شرکتهای ایتالیایی قرار گرفت تا در زمان انتشار اسناد مناقصه آنها پیشنهادهای خود را ارائه دهند و به این ترتیب از قدرت انتخاب بالایی برخوردار خواهیم بود.
طراحی قراردادهای IPC این روزها با انتقاداتی از سوی مخالفین دولت مواجه شده است. بر اساس این قراردادها قرار است بسته کاملی از اکتشاف، توسعه و استخراج در اختیار شرکتهای طرف قرارداد با کشورمان قرار گیرد. ممکن است در مورد این قراردادها توضیح بدهید؟
قراردادهای IPC مراحل نهایی طراحی و تصویب خود را میگذراند. ما در معاونت بین الملل خیلی وارد جزئیات فنی آن نمیشویم. اما میتوانم بگویم تفاوت این شکل از قرارداد با نوع قبلی(Buyback) در فضای بین المللی انرژی، جذابیت آن است. این نوع قرارداد از ویژگیهای لازم برای جذب تکنولوژی، سرمایه و مدیریت برخوردار است. از خصوصیتهای دیگر این نوع قرارداد انتقال تجربیات و توانمندیهای روزآمد به بخش خصوصی داخلی است. در صورت عملی شدن این نوع قراردادها میتوان به شکل گیری شرکت یا شرکتهای خصوصی توانمند ایرانی در ده سال آینده امیدوار بود. در حال حاضر ما در بخش فنی و مهندسی از توانمندیهای بالایی برخودار هستیم و ضعف اصلی در بخش تکنولوژی است. در این قرادادها طرفهای خارجی به شراکت با شرکتهای ایرانی ملزم شدهاند. قرارداهای IPC در حقیقت یک ساختار (Frame Work) برای عقد قرارداد است و هر پروژه میتواند شرایط و مقتضیات خاص خود را داشته باشد.
آیا طراحی این نوع قراردادها به تنهایی در جذب سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت موثر است؟
ببینید شرایط سیاسی و مسئله امنیت نیز در جذب سرمایه بسیار موثر است. فرمایش مقام معظم رهبری در مورد مسئله امنیت کشور بسیار مهم بود. آنچه در بیانات ایشان بازتاب داشت مقایسه کشورمان با سایر کشورهای منطقه بود. امنیت سرمایه گذاری خارجی متاثر از مولفههای سیاسی است. ساختار سیاسی ما در مقایسه با سایر کشورهای منطقه امن و پایدار است و محیط سیاسی ما مبتنی بر اصول دموکراتیک است. پارلمان در ساختار سیاسی ما جایگاه مشخصی دارد. قوه قضاییه ما مستقل است و کشورمان کنوانسیون نیویورک را در ارتباط با امنیت سرمایه گذاری امضا کرده است. در مجموع کشور ما در مقایسه با کشورهای منطقه هم به لحاظ سیاسی و هم محیط کسب و کار، آمادگی پذیرش سرمایه خارجی را دارست و باید گفت وضعیت بسیار بهتر از پنج سال پیش است. در حقیقت آرامش سیاسی از معیارهای اصلی در تامین امنیت سرمایه گذاری است. از این رو حفظ آرامش سیاسی در کشور از اهمیتی بالا برخودار است. ماباید بدانیم که کشورمان هزینههای زیادی برای نوع تعامل با دنیا داده است. لذا باید از فرصت بدست آمده نهایت استفاده را نماییم ودقت کنیم که نفت همواره موتور توسعه ایران بوده و هست. سال هاست که در صنعت نفت ما سرمایه گذاری صورت نگرفته است. نسبت تولید ما به میزان ذخایرمان نسبتی غم انگیز است. ما سومین دارنده ذخایر نفت دنیا هستیم و اولین ذخایر گاز را در اختیار داریم حال آنکه در تولید رده هجدهم را به خود اختصاص دادهایم. برای کشوری بزرگ مثل ایران. این غم انگیز است. این وضعیت نه به خاطر توانایی فنی و مهندسی ما بلکه به دلیل نوع تعاملات سیاسی ما بوجود آمده است. به همین دلیل جذب سرمایه و تکنولوژی و البته استراتژی درست در احقاق حق کشورمان در بازار جهانی اولویت اصلی است.
در سایر بخشهای صنعت نفت وضعیت چگونه است؟
صنعت نفت را نباید در تولید نفت خام یا گاز خلاصه کرد. اگر ما نفت خام تولید کنیم یک ارزش دارد. اگر بتوانیم نفت خام را پالایش کنیم و به صورت فرآورده صادر کنیم یک ارزش بالاتر دارد. در حقیقت در صنعت نفت در اختیار داشتن زنجیره ارزش اهمیت دارد. در حال حاضر ما قدرت پالایشمان حدود ۱. ۸ میلیون بشکه در روز است. این شرایط بد نیست ولی کشوری به قدرت و استعداد ایران و قدمت حضور در بازار جهانی نفت حتماً باید ظرفیت پالایش خود را افزایش دهد. در بخش پتروشیمی امکان سرمایه گذاری بسیار بالاست. به گونهای که با توجه به روشن بودن پروژهها، در این بخش ظرفیت جذب هشت تا ده میلیارد دلار سرمایه در سال وجود دارد. یعنی هشتاد میلیارد دلار در ۱۰ سال که این خود رقم قابل توجهی است. بازدهی این پروژههای پتروشیمی بعضاً تا بیست و پنج درصد ارزیابی شده است. در حال حاضر در هیچ جای دنیا چنین نرخ سودی نداریم. چنین فرصتی برای سرمایه گذاری بینظیر است. در اروپا و امریکا عموما ً سود دهی در حد سه یا چهار درصد است. وضعیت به گونهای است که پروژههایی با بازدهی ۵ تا ۶ درصد برای سرمایه گذاران جذابیت ایجاد میکند. حال تصور کنید تنها در بخش پتروشیمی ما نرخ بازدهی تا بیست و پنج درصد پیش بینی شده است. از این رو باید گفت این بخش قطعاً یک قطب سرمایه پذیری برای کشور خواهد بود.
آقای زمانی نیا، استراتژی وزارت نفت در مورد افزایش تولید و صادرات در مقطع کنونی نیز از جمله اننقاداتی است که این روزها در مورد وزارت نفت بیان میشود. منتقدین خصوصا معتقد بودند که کشورمان میبایست در مسئله فریز نفتی با روسیه و عربستان و سایر تولیدکنندگان نفتی هماهنگتر عمل میکرد. نظر شما در این مورد چیست؟
اولاً افزایش اکتشاف و تولید نفت از سیاستهای کلان ابلاغی در حوزه نفت و گاز است. چرا؟ به این دلیل که در بخش انرژی و در بازار نفت امروز کشوری در تعیین استراتژی بین المللی قدرتمند است که از توانایی تولید بالابرخوردارباشد. به عبارت روشنتر کشوری که تولید بالا و زنجیرهای از ازرشها را در اختیار داشته باشد از توانایی تاثیرگذاری بر بازارهای بین المللی نیز برخوردار است. تولید قدرت آفرین است. ظرفیت اضافه در تولید نفت خام (Surplus Production) یعنی توانایی اعمال قدرت و تاثیرگذاری در بازار جهانی. ظرفیت تولید ما در حال حاضر سه میلیون بشکه است لذا به منظور تاثیرگذاری باید حتماً ظرفیت تولید را افزایش دهیم. اگر امروز آقای زنگنه بگوید که به طرح فریز میپیوندیم قطعاً از وزارت عزل خواهد شد. چون افزایش تولید سیاست نظام است. کاهش بهای نفت محصول رفتارهای سیاسی و غیر مسئولانه دیگران است. خب ما چرا باید خودمان را درشرایط سخت قرار دهیم؟
دوماً اصولا همه تلاشها برای توافق هستهای و برجام، به منظور برداشتن تحریمها از روی صنعت نفت و نظام بانکی بود. ما نفت میفروشیم و پول آن را به بانک مرکزی میدهیم. لذا اینکه بگویم تولید نفت را نباید افزایش داد یعنی نادیده گرفتن همه تلاشهای دیپلماتیک و دستاوردهای برجام و قرار گرفتن در تحریم خودخواسته.
شما از ضرورت جذب سرمایه به منظور توسعه تولید نفت ایران سخن گفتید. برخی منتقدین سیاست وزارت نفت برای سرمایه گذاری در سایر کشورها را محل اعتراض قراردادهاند و معتقدند بهتر است این سرمایه گذاری در کشور خودمان انجام پذیرد.
در استراتژی بلند مدت جمهوری اسلامی سیاست سرمایه گذاری در خارج از قلمرو کشور هم وجود دارد. دلیل این سیاست تضمین فروش نفت ایران و خلق بازارهای جدید برای آن است. اما در حال حاضر صنعت نفت پول ندارد. اگر هم پول داشته باشیم، فعلاً در پروژه داخل سرمایه گذاری میکنیم. البته به شرط تضمین خرید نفت ایران از سوی طرف خارجی میتوانیم خدمات فنی و مهندسی ارائه بدهیم. بنابراین تا امروز هیچ پروژهای خارج از کشور نداشتهایم و تا سه، چهار سال آینده هم نمیتوانیم سرمایه گذاری کنیم. البته یک مدل جدیدی بدین منظور طراحی شده که شراکت ایران در پروژههای بین المللی از طریق ارائه خدمات فنی و مهندسی و تامین اعتبار از سوی کشور ثالث در آن پیش بینی شده؛ البته همانطور که گفتم این اقدام با شرط تضمین خرید نفت از کشورمان خواهد بود.
وضعیت همکاری با شرکتهای نفتی آمریکایی به چه صورت خواهد بود؟
شرکتهای آمریکایی به دلیل تحریمهای اولیه از سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ما محروم هستند. اما از طریق شرکتهای تابعه (Subsidiary) خود میتوانند در این بخش حضور پیدا کنند و از این لحاظ مشکلی وجود نخواهد داشت. هم اکنون شرکت GE که خود یک شرکت آمریکایی است و نزدیک به ۱۴۰ شرکت تابعه در نقاط مختلف جهان را در اختیار دارد، علاقمند به سرمایه گذاری در بخش نفت ما است.
با وجود تحریم جدید کنگره آمریکا در خصوص عدم ارائه ویزا به تاجرانی که به ایران سفر کنند، رفت و آمدهای مدیران شرکت های بزرگ که اقتصادشان به اقتصاد آمریکا گره خورده است، عجیب نیست؟
خیر. به دلیل اینکه آن تحریم می توانست بر روی برجام موثر باشد دولت آمریکا به بازرگانان و تجاری که می خواهند به ایران سفر کنند چند روز پیش از سفر آنها به ایران، ویزای 10ساله ورود به آمریکا می دهد.
از جمله حوزههایی که انتظار شنیدن خبرهای خوب از آن میرود، سوآپ نفتی است. از این حوزه چه خبرهایی دارید؟
مذاکرات ما با روسها، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، عراق و اقلیم کردستان عراق به صورت فشرده در جریان است. از سوی دیگر در حال حاضر ما باید ظرفیت دریافت نفت فرآورده را در کشورمان افزایش دهیم. به عنوان مثال در نکا هم اکنون ما ظرفیت دریافت نزدیک به ۱۲۰ هزار بشکه نفت راداریم که باید آن را تا پانصد هزار بشکه افزایش دهیم. در حال حاضر مشکلی وجود ندارد و هم اکنون ما مشغول ارزیابی مدلهای مالی مناسب برای قراردادهای سوآپ با این کشورها هستیم.
از دیگر مسائل مهم در حوزه صنعت نفت استفاده از محصولات داخلی در بخشهای مختلف این صنعت است. پس از برجام بیم آن میرفت که با حضور شرکت خارجی در ایران، تولیدکنندگان داخلی دچار خسارات شدید شوند. چه تمهیدی برای عدم بروز مشکل در این حوزه اندیشیده شده است؟
با دستور وزیر نفت شرکتی با عنوان مهستان و با سرمایه گذاری صندوقهای بازنشستگی تاسیس شده است. ماموریت این شرکت اتصال تولید کنندگان خارجی و داخلی به یکدیگر و انتقال تکنولوژی و تجمیع سرمایه در این حوزه است. مهستان شرکتهای تولید کننده تجهیزات در داخل و خارج را شناسایی میکند و آنها را به یکدیگر وصل میکند. محصولات مشترک آنها هم در صنعت نفت ایران و هم در سایر کشورهای منطقه مانند عراق و آذربایجان به فروش خواهد رسید.
شما در شهریورماه سال گذشته از تنظیم سند را هبردی انرژی کشور با همکاری وزارت نفت و وزارت امور خارجه خبر دادید. وضعیت این سند به کجا رسیده است؟
سند راهبردی انرژی با همکاری وزارت خارجه و وزارت نفت تهیه شده وهم اکنون در مسیر تایید نهایی است. علت تاخیر پیش آمده گرفتاریهای زیادی است که مسئولین ما هم اکنون با آنها مواجه هستند. اما باید گفت دو وزارتخانه به فهم مشترک برای انجام کار مشترک در حوزه انرژی دست یافتهاند. این سند بیشتر شامل بخشهای نفت، گاز و برق میشود و البته قسمتهایی از آن به موضوع انرژی هستهای اختصاص یافته است.
در توضیح اهمیت موضوع باید گفت این سند در حقیقت چراغ هدایتی است که راهبرد کشور در بخش انرژی، در ارتباط با تعاملات بین المللی را در بلندمدت تعیین وبه مسئولین و تصمیم سازان قدرت پیش بینی وبرنامه ریزی میدهد. متاسفانه در چند دهه اخیر صنعت نفت دچار بحرانها ومشکلات روزمره بوده است. بخشی از این مشکلات به دنبال مسائل سیاسی وضع تحریمهای یک جانبه آمریکا بوجود آمد و در دوره تحریمهای هستهای تشدید شد. در این شرایط صنعت نفت هر روز با بحرانهایی مواجه بوده است که حیات آن را به خطر میانداخت. با این توصیف باید گفت این صنعت و کارکنان خدوم آن بسیار موفق بودهاند که توانستهاند در شرایط تحریم و فقدان سرمایه گذاری روی پای خود ایستاده و هم اکنون سه میلیون بشکه در روز تولید داشته باشند. متاسفانه این زحمات، خلاقیتها و فداکاریها در منظر افکار عمومی کمتر به رسمیت شناخته و کمتر بدان پرداخته شده است. ادامه حیات و بالندگی صنعت نفت مدیون پتانسیل فنی و مهندسی موجود در کشور است که در طول سالهای پس از انقلاب به کمک آمده و توانسته این صنعت را از گردنههای خطرناک عبور دهد. اکنون زمان آن رسیده که در بخش حقوقی و بازرگانی متناسب با بخش فنی و مهندسی رشد کنیم و مدیران کارآزموده و مجرب را برای این بخشها تربیت کنیم.
جنابعالی دارای سوابق طولانی فعالیت در وزارت امور خارجه هستید. شرایط میان ایران و آمریکا در صورت پیروزی ترامپ در این انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من رئیس جمهور شدن ترامپ در آمریکا چندان محتمل نیست. اما اگر باب گفتوگو میان ایران و آمریکا به نوعی باز بماند ترامپ هم مهارپذیر است. چون او یک تاجر است. برای ما باز ماندن باب گفتوگو میان ایران و آمریکا مهم است خصوصاً اگر ترامپ به ریاست جمهوری برسد. چرا که به این ترتیب میتوان خصومت موجود میان دو کشور را تا حدی مدیریت و کنترل کرد.
منبع: امیدهسته ای